بریده کتابهای سارا ایمانی سارا ایمانی 1403/5/19 تکه هایی از یک کل منسجم پونه مقیمی 4.0 109 صفحۀ 86 0 0 سارا ایمانی 1403/5/19 تکه هایی از یک کل منسجم پونه مقیمی 4.0 109 صفحۀ 81 اندوه به گلو که میرسد،بغض میشود. به سر که میرسد،از چشمها سرازیر میشود. و وقتی فراتر از بدن باشد،سر ریز میشود به بُعدِ دیگری از زمان و ما را هم با خودش میبرد. میبرد به بُعدِ دیگری،گویی ما را آماده میکند تا بتوانیم با حجم اندوه کنار بیاییم. بُعدِ دیگری از زمان. مخلوطی از گذشته و مرور خاطرهها و توهم اکنونی که اندوه و اتفاقی تلخی در آن رخ نداده است. بُعدی از زمان که ساخته ذهن است تا واقعیت را انکار کند. همین بُعد،ما را از زمانِ اکنون جدا میکند. گویی که وجود نداریم. هستیم امّا نیستیم! و همین بُعد،آرام آرام ما را آماده میکند که برگردیم و دوباره در اکنون قرار بگیریم. با این تفاوت که وقتی برمیگردیم،توانایی تحمل اندوه را خواهیم داشت. 0 1 سارا ایمانی 1403/1/22 فریای هفت جزیره جوزف کنراد 2.9 5 صفحۀ 53 0 2 سارا ایمانی 1402/12/1 دایی جان ناپلئون ایرج پزشکزاد 4.0 67 صفحۀ 23 0 11 سارا ایمانی 1402/11/25 پاندای بزرگ و اژدهای کوچک جیمز نوربری 3.9 78 صفحۀ 52 0 3 سارا ایمانی 1402/10/18 وجود فاضل نظری 4.3 33 صفحۀ 25 0 6 سارا ایمانی 1402/10/12 ابن مشغله نادر ابراهیمی 4.2 75 صفحۀ 15 0 5 سارا ایمانی 1402/9/23 ابن مشغله نادر ابراهیمی 4.2 75 صفحۀ 10 0 9 سارا ایمانی 1402/9/20 چهل نامه ی کوتاه به همسرم نادر ابراهیمی 4.2 75 صفحۀ 97 0 9 سارا ایمانی 1402/9/16 دیزی دارکر آلیس فینی 4.1 103 صفحۀ 138 0 4 سارا ایمانی 1402/9/1 چراغ ها را من خاموش می کنم زویا پیرزاد 3.8 111 صفحۀ 35 پدر:《آدمها عقیدهات را که میپرسند، نظرت را نمیخواهند؛میخواهند با عقیدهی خودشان موافقت کنی. بحث کردن با آدمها بیفایدهست.》 2 37 سارا ایمانی 1402/7/8 فقط روزهایی که می نویسم: پنج جستار روایی درباره نوشتن و خواندن آرتور کریستال 3.8 37 صفحۀ 25 0 15 سارا ایمانی 1402/6/26 سال بلوا عباس معروفی 4.1 93 صفحۀ 281 میرزاحسن گفت:《روزی که مراسم اعدام داشتید یادتان هست؟پیرزنی از بین جماعت داد زد ای شمر،ای خولی،ای افراسیاب!》 سروان خسروی گفت:《از شما بعید است قضاوت سطحی بکنید،بساط یاغیگری باید برچیده شود.》 《کدام یاغی؟》 《همینها که شب و روز مردم را غارت میکنند.》 《چرا یاغی شدهاند؟هیچ فکر کردهاید؟از گشنگی،ناامنی،بیسوادی.》 0 7 سارا ایمانی 1402/6/17 زنبق دره اونوره دو بالزاک 3.9 2 صفحۀ 162 0 4 سارا ایمانی 1402/6/13 مارک و پلو: مجموعه ای از سفرنامه ها و عکس ها منصور ضابطیان 3.9 55 صفحۀ 21 کتاب خواندن در پاریس حسابی حرص آدم را درمیآورد.هر کس را میبینی،یک کتاب در دست دارد و تندتند مشغول مطالعه است. سنوسال هم نمیشناسد،سیاه و سفید و مرد و زن و بچه هم نمیشناسد.فضای پاریس هیچ بهانهای برای مطالعه نکردن باقی نمیگذارد.شاید برای همین است پاریسیها معنای انتظار را چندان نمیفهمند،آنها لحظههای انتظار را با"کلمهها"پر میکنند. 4 17 سارا ایمانی 1402/6/11 سباستین: سفرنامه و عکس های کوبا منصور ضابطیان 4.1 73 صفحۀ 76 0 17 سارا ایمانی 1402/6/11 سال بلوا عباس معروفی 4.1 93 صفحۀ 183 عمرباختهها،عاشق عمر دیگران میشوند،همانطور که خودشان قربانی شدهاند،دیگران را هم نابود میکنند،با حرفهای قشنگ،وعدههای فریبنده،سلیقههای یکنواخت،زبانبازی و دروغ. 0 5 سارا ایمانی 1402/6/7 سال بلوا عباس معروفی 4.1 93 صفحۀ 101 همه مردم میدانستند بلوا بر سر این دو آدم نبود،بر سر خاک هم نبود،به خاطر عشق و گرسنگی هم نبود. میرزا حسن گفت:《خاک بر سر آدمهایی که نمیدانند سر چی میجنگند.》 0 17 سارا ایمانی 1402/6/3 چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش منصور ضابطیان 4.0 36 صفحۀ 61 کافههای اینجا هم مثل کافههای همهجای جهان انتظار یک مفهوم رایج است.در هیچ نقطهای نمیتوان این همه آدم منتظر دید که گاه انتظار آدم دیگری را میکشند یا در انتظار اتفاقی هستند که هیچگاه نمیافتد. 0 25 سارا ایمانی 1402/5/30 چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش منصور ضابطیان 4.0 36 صفحۀ 43 0 11
بریده کتابهای سارا ایمانی سارا ایمانی 1403/5/19 تکه هایی از یک کل منسجم پونه مقیمی 4.0 109 صفحۀ 86 0 0 سارا ایمانی 1403/5/19 تکه هایی از یک کل منسجم پونه مقیمی 4.0 109 صفحۀ 81 اندوه به گلو که میرسد،بغض میشود. به سر که میرسد،از چشمها سرازیر میشود. و وقتی فراتر از بدن باشد،سر ریز میشود به بُعدِ دیگری از زمان و ما را هم با خودش میبرد. میبرد به بُعدِ دیگری،گویی ما را آماده میکند تا بتوانیم با حجم اندوه کنار بیاییم. بُعدِ دیگری از زمان. مخلوطی از گذشته و مرور خاطرهها و توهم اکنونی که اندوه و اتفاقی تلخی در آن رخ نداده است. بُعدی از زمان که ساخته ذهن است تا واقعیت را انکار کند. همین بُعد،ما را از زمانِ اکنون جدا میکند. گویی که وجود نداریم. هستیم امّا نیستیم! و همین بُعد،آرام آرام ما را آماده میکند که برگردیم و دوباره در اکنون قرار بگیریم. با این تفاوت که وقتی برمیگردیم،توانایی تحمل اندوه را خواهیم داشت. 0 1 سارا ایمانی 1403/1/22 فریای هفت جزیره جوزف کنراد 2.9 5 صفحۀ 53 0 2 سارا ایمانی 1402/12/1 دایی جان ناپلئون ایرج پزشکزاد 4.0 67 صفحۀ 23 0 11 سارا ایمانی 1402/11/25 پاندای بزرگ و اژدهای کوچک جیمز نوربری 3.9 78 صفحۀ 52 0 3 سارا ایمانی 1402/10/18 وجود فاضل نظری 4.3 33 صفحۀ 25 0 6 سارا ایمانی 1402/10/12 ابن مشغله نادر ابراهیمی 4.2 75 صفحۀ 15 0 5 سارا ایمانی 1402/9/23 ابن مشغله نادر ابراهیمی 4.2 75 صفحۀ 10 0 9 سارا ایمانی 1402/9/20 چهل نامه ی کوتاه به همسرم نادر ابراهیمی 4.2 75 صفحۀ 97 0 9 سارا ایمانی 1402/9/16 دیزی دارکر آلیس فینی 4.1 103 صفحۀ 138 0 4 سارا ایمانی 1402/9/1 چراغ ها را من خاموش می کنم زویا پیرزاد 3.8 111 صفحۀ 35 پدر:《آدمها عقیدهات را که میپرسند، نظرت را نمیخواهند؛میخواهند با عقیدهی خودشان موافقت کنی. بحث کردن با آدمها بیفایدهست.》 2 37 سارا ایمانی 1402/7/8 فقط روزهایی که می نویسم: پنج جستار روایی درباره نوشتن و خواندن آرتور کریستال 3.8 37 صفحۀ 25 0 15 سارا ایمانی 1402/6/26 سال بلوا عباس معروفی 4.1 93 صفحۀ 281 میرزاحسن گفت:《روزی که مراسم اعدام داشتید یادتان هست؟پیرزنی از بین جماعت داد زد ای شمر،ای خولی،ای افراسیاب!》 سروان خسروی گفت:《از شما بعید است قضاوت سطحی بکنید،بساط یاغیگری باید برچیده شود.》 《کدام یاغی؟》 《همینها که شب و روز مردم را غارت میکنند.》 《چرا یاغی شدهاند؟هیچ فکر کردهاید؟از گشنگی،ناامنی،بیسوادی.》 0 7 سارا ایمانی 1402/6/17 زنبق دره اونوره دو بالزاک 3.9 2 صفحۀ 162 0 4 سارا ایمانی 1402/6/13 مارک و پلو: مجموعه ای از سفرنامه ها و عکس ها منصور ضابطیان 3.9 55 صفحۀ 21 کتاب خواندن در پاریس حسابی حرص آدم را درمیآورد.هر کس را میبینی،یک کتاب در دست دارد و تندتند مشغول مطالعه است. سنوسال هم نمیشناسد،سیاه و سفید و مرد و زن و بچه هم نمیشناسد.فضای پاریس هیچ بهانهای برای مطالعه نکردن باقی نمیگذارد.شاید برای همین است پاریسیها معنای انتظار را چندان نمیفهمند،آنها لحظههای انتظار را با"کلمهها"پر میکنند. 4 17 سارا ایمانی 1402/6/11 سباستین: سفرنامه و عکس های کوبا منصور ضابطیان 4.1 73 صفحۀ 76 0 17 سارا ایمانی 1402/6/11 سال بلوا عباس معروفی 4.1 93 صفحۀ 183 عمرباختهها،عاشق عمر دیگران میشوند،همانطور که خودشان قربانی شدهاند،دیگران را هم نابود میکنند،با حرفهای قشنگ،وعدههای فریبنده،سلیقههای یکنواخت،زبانبازی و دروغ. 0 5 سارا ایمانی 1402/6/7 سال بلوا عباس معروفی 4.1 93 صفحۀ 101 همه مردم میدانستند بلوا بر سر این دو آدم نبود،بر سر خاک هم نبود،به خاطر عشق و گرسنگی هم نبود. میرزا حسن گفت:《خاک بر سر آدمهایی که نمیدانند سر چی میجنگند.》 0 17 سارا ایمانی 1402/6/3 چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش منصور ضابطیان 4.0 36 صفحۀ 61 کافههای اینجا هم مثل کافههای همهجای جهان انتظار یک مفهوم رایج است.در هیچ نقطهای نمیتوان این همه آدم منتظر دید که گاه انتظار آدم دیگری را میکشند یا در انتظار اتفاقی هستند که هیچگاه نمیافتد. 0 25 سارا ایمانی 1402/5/30 چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش منصور ضابطیان 4.0 36 صفحۀ 43 0 11