بریده‌های کتاب melika.R

کور است،کور!مرده،نمیشنود!نمیدانی چه بهشتی میخواستم برایت بسازم،بهشتی که در جان خودم بود.بهشتم را دور تو بر پا میکردم. عیبی نداشت اگر دوستم هم نمیداشتی،مگر چه میشد؟همه چیز همانطور میماند،می گذاشتیم همان طور بماند.فقط مثل یک دوست با من حرف می زدی،کنار هم خوش بودیم و میخندیدیم و شادمانه به چشم هم نگاه میکردیم و زندگی به همین منوال خوش خوشک می گذشت،حتی اگر عاشق ادم دیگری هم میشدی عیبی نداشت.تو با او خوش و خندان میرفتی و من از ان طرف خیابان نگاهتان میکردم.همه ی این ها هیچ اهمیتی ندارد اگر او فقط یک بار دیگر چشم هایش را باز کند..

هر قاتلی زمانی ادم خوبی بوده

مثل علامت گیومه هستیم.شکسته،پهلو به پهلوی هم نشسته ایم و در پایان این سطر زندگی به هم دیگر چنگ زده ایم.در دام زندگی هایی اسیریم که انتخابشان نکرده ایم.

بی کاری بدتر از تنهایی است.آدم بی کار در جمع هم تنهاست.

در میان مردمان کاملا تنها باش تا بفهمی چقدر توان ایستادگی داری!

هرچیزی اومدن و رفتنی داره کوچولو همینه که خیلی ارزشمندشون میکنه

اشتباه های تو تلاشت رو نشون میدن پس تسلیم نشو

گاهی اوقات ترس بهترین قسما وجود ما رو ازمون میگیره

تنها راهی که دو نفر بتونن یه راز رو نگه دارن اینه که یکی از اونها بمیره.

مهم نیست چقدر یکی رو نصیحت یا سخنرانی یا زنجیر کنی؛اون آدم تا خودش نخواد، دست از کارهاش نمیکشه.

لحن حرف زدن ادم هاست که دست شان را رو می کند نه خود چیزهایی که میگویند.

پول ارزش چیزها رو تعیین نمیکنه

هر کس که برای هیچ کار عجله نکند به همه کار میرسد

وقتی کسی رو دوست داری دلت میخواد یه کاری کنی دنیا به چشمش متفاوت بیاد.به همه چیزهای زشت معنا بدی و خوبی ها رو چند برابر کنی.

بوسیدن یک سیگاری مثل لیس زدن جاسیگاریست.

بعدها هیچوقت نگو کسی بی گناهه.اگه لازم بود بگو گناهکار نیست.اما اینکه بگی کسی بی گناهه ازت یه احمق میسازه.مخصوصا وقتی که اون فرد به طرز فجیعی گناهکاره.