بریدههای کتاب جنگی که نجاتم داد صبا 1402/8/2 جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 177 لبخند پهنش تا بنا گوش باز شد . همان لبخندی بود که وقتی من را توی کابینت می گذاشت می زد . گفت (ینی داری قول میدی ؟ ) تا آخر عمرم این کلمه ها را به خاطر خواهم داشت گفتم ( اره ) 1 6 امت الزینب داودانی 1402/3/16 جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 227 به این فکر کردم که اگر سوزان اینجا بود ،چکار می کرد؟ خودم را بالا کشیدم.صاف ایستادم،قدم بلند تر شد.مستقیم به چشم مرد نگاه کردم و گفتم: از پای معیوبم تا مغزم کلی فاصله است! 1 12 فاطمه سادات رضادوست 1404/1/14 جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 217 وقتی به چیزی فکر نمی کنم، همه چیز توی ذهنم واضح و مرتبه، اما به محض اینکه می خوام بررسی اش کنم، گیج می شم. 0 1 آوا سادات 4 روز پیش جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 239 سوزان گفت:((آدا دختر آسنونی نیست،اما من براش می جنگم.بالاخره یکی باید این کارو بکنه.من این کارو می کنم.)) 0 2 آترینا 1403/6/25 جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 170 درخت کریسمس داشتن سُنت قشنگیه، سبز وسط زمستون، روشنایی وسط تاریکی، همهاش تشبیهاته به خدا. 0 0 درلین)) 1403/11/20 جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 249 《آدایشکستناپذیر》 جاناتانمیخواسترویدمهواپیمایشاینجملهرابنویسد.... 0 0 ℱ𝒶𝓉ℯ𝓂ℯ 1403/4/28 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 50 من حتی اگر مطمئن بودم واقعیت دارد به سوزان نمیگفتم دوستش دارم. کلمه ها میتوانند خطرناک و نابودگر باشند 0 6 یحیی فیاض بخش 1402/10/25 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 7 ما شاید خیلی چیز ها بدانیم، ولی لزوماً باورشان نداریم. 2 10 صبا 1402/8/17 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 164 فکر میکنم تازه آن لحظه بود که مرگ را درک کردم ، یعنی می دانستم مرگ یعنی چه . میدانستم که جاناتان مانند پرد و مادرم مثل خانواده استیون وایت مثل بکی مثل هر آدم مرده دیگری هرگز برنمی گشت . ولی تا آن موقع درکش نکرده بودم درکش سخت بود مثل خیلی چیز های دیگر 0 9 Sara Rezaei 1403/6/14 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 95 اگر به ترسم اجازه میدادم وارد شود، هیچوقت نمیتوانستم جلویش را بگیرم. 0 2 آرمـینا ★ 1403/11/18 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 201 ″ جنگجوهای قهرمان همیشه توی دریا دفن میشن″ 0 1 B. 1403/5/10 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 63 ما شاید خیلی چیز ها را بدانیم، اما لزوما باورشان نداریم. 0 1 انسانی در جستجوی معنا؛ 1404/2/8 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 118 0 0 فاطمه صلواتی 1403/12/10 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 7 ما شاید خیلی چیز ها بدانیم ،ولی لزوما باورشان نداریم 1 0 مهنا 1403/4/8 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 7 ما شاید خیلی چیزها را بدانیم، ولی لزوماً باورشان نداریم. 0 14 Art 1404/2/22 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 205 هروقت احساس میکردم دنیای بیرون از تحملم خارج است میتوانستم بروم جایی توی ذهنم. مشکل اینجا بود که ناراحتی مدام غافلگیرم میکرد. 0 10 انسانی در جستجوی معنا؛ 1404/2/8 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 195 1 5 Zahra Golzari 1403/9/1 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 185 0 6
بریدههای کتاب جنگی که نجاتم داد صبا 1402/8/2 جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 177 لبخند پهنش تا بنا گوش باز شد . همان لبخندی بود که وقتی من را توی کابینت می گذاشت می زد . گفت (ینی داری قول میدی ؟ ) تا آخر عمرم این کلمه ها را به خاطر خواهم داشت گفتم ( اره ) 1 6 امت الزینب داودانی 1402/3/16 جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 227 به این فکر کردم که اگر سوزان اینجا بود ،چکار می کرد؟ خودم را بالا کشیدم.صاف ایستادم،قدم بلند تر شد.مستقیم به چشم مرد نگاه کردم و گفتم: از پای معیوبم تا مغزم کلی فاصله است! 1 12 فاطمه سادات رضادوست 1404/1/14 جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 217 وقتی به چیزی فکر نمی کنم، همه چیز توی ذهنم واضح و مرتبه، اما به محض اینکه می خوام بررسی اش کنم، گیج می شم. 0 1 آوا سادات 4 روز پیش جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 239 سوزان گفت:((آدا دختر آسنونی نیست،اما من براش می جنگم.بالاخره یکی باید این کارو بکنه.من این کارو می کنم.)) 0 2 آترینا 1403/6/25 جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 170 درخت کریسمس داشتن سُنت قشنگیه، سبز وسط زمستون، روشنایی وسط تاریکی، همهاش تشبیهاته به خدا. 0 0 درلین)) 1403/11/20 جنگی که نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 249 《آدایشکستناپذیر》 جاناتانمیخواسترویدمهواپیمایشاینجملهرابنویسد.... 0 0 ℱ𝒶𝓉ℯ𝓂ℯ 1403/4/28 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 50 من حتی اگر مطمئن بودم واقعیت دارد به سوزان نمیگفتم دوستش دارم. کلمه ها میتوانند خطرناک و نابودگر باشند 0 6 یحیی فیاض بخش 1402/10/25 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 7 ما شاید خیلی چیز ها بدانیم، ولی لزوماً باورشان نداریم. 2 10 صبا 1402/8/17 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 164 فکر میکنم تازه آن لحظه بود که مرگ را درک کردم ، یعنی می دانستم مرگ یعنی چه . میدانستم که جاناتان مانند پرد و مادرم مثل خانواده استیون وایت مثل بکی مثل هر آدم مرده دیگری هرگز برنمی گشت . ولی تا آن موقع درکش نکرده بودم درکش سخت بود مثل خیلی چیز های دیگر 0 9 Sara Rezaei 1403/6/14 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 95 اگر به ترسم اجازه میدادم وارد شود، هیچوقت نمیتوانستم جلویش را بگیرم. 0 2 آرمـینا ★ 1403/11/18 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 201 ″ جنگجوهای قهرمان همیشه توی دریا دفن میشن″ 0 1 B. 1403/5/10 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 63 ما شاید خیلی چیز ها را بدانیم، اما لزوما باورشان نداریم. 0 1 انسانی در جستجوی معنا؛ 1404/2/8 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 118 0 0 فاطمه صلواتی 1403/12/10 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 7 ما شاید خیلی چیز ها بدانیم ،ولی لزوما باورشان نداریم 1 0 مهنا 1403/4/8 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 7 ما شاید خیلی چیزها را بدانیم، ولی لزوماً باورشان نداریم. 0 14 Art 1404/2/22 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 205 هروقت احساس میکردم دنیای بیرون از تحملم خارج است میتوانستم بروم جایی توی ذهنم. مشکل اینجا بود که ناراحتی مدام غافلگیرم میکرد. 0 10 انسانی در جستجوی معنا؛ 1404/2/8 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 195 1 5 Zahra Golzari 1403/9/1 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.3 106 صفحۀ 185 0 6