بریدههای کتاب جنگ چهره ی زنانه ندارد حجره دار شرقیترین خیال 1404/4/27 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 43 چرا از شر متعجب نمیشویم؟ چرا حیرت از شر در نهادمان وجود ندارد؟ 0 1 حجره دار شرقیترین خیال 1404/4/27 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 174 احساس میکردم خیلی بزرگتر از همسن و سالهام هستم،احساس پیری میکردم...اونا از روحم خبر نداشتن،نمیدیدن درونم چی میگذره... 0 1 ستایش 1404/4/31 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 23 دخترم همین چند وقت پیش از من پرسید جنگ چیه؟ چطور جواب بدهم... من میخواهم او را با قلبی نوازشگر و مهربان وارد این دنیا کنم، به او یاد میدهم، اگر به شاخه گلی نیاز نداری، نباید آن را از ساقه جدا کنی. نباید کفشدوزک را له کنی و بالهای سنجاقک را بکنی. اما چگونه جنگ را برای این بچه توضیح بدهم؟ مرگ را وصف کنم؟ به این سوال جواب بدهم: چرا در آن جا آدم میکشند؟ چرا یکی از پدربزرگهای مرا کشتند؟ همچنین چرا یازده نفر از بستگان نزدیک ما را کشتند؟ 0 0 زهرا هژبری:) 1404/5/20 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 18 جزئیات برای من از هر چیزی مهم تر بودند و تداعی کننده گرما و شفافیت زندگی؛ کاکلی که به جای موهای بافته شده روی سر زنان باقی مانده بود.. یا راجع به اینکه پس از جنگ نمی توانستند به بازار بروند و ویترین های سرخ رنگ قصابی ها را نگاه کنند، حتی به پارچه سرخ رنگ هم نمی توانستند نگاه کنند « آه عزیز من چهل سال گذشته اما تو خونه من نمی تونی هیچ چیز سرخ رنگی پیدا کنی، من بعد جنگ از رنگ قرمز نفرت پیدا کردم» 4 16 شقایق 6 ساعت پیش جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 40 من درک کردم که ایدئولوژی بزرگ به انسان کوچک نیاز دارد ؛ انسان کوچکی که نباید بزرگ شود. انسان بزرگ برای ایدئولوژی اضافی است و کار کردن با او راحت نیست. دردسرساز است. 0 7 گنجور کوچک 1403/11/11 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 291 0 2 مهران کاسب وطن 1403/12/23 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 1 0 0 نرگس🐚 1403/9/17 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 331 هر کی جبهه بود، میفهمه من چی میگم، میفهمه جدا شدن برای یه روز چه معنایی داره... 0 7 azardokht 1403/6/19 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 66 اون روز من با پسر مورد علاقهم قرار ملاقات داشتم ،انگار بال درآوردم و به سمت محل قرار پرواز کردم..فکر میکردم اون امروز بهم اعتراف میکنه که دوستم داره،اما اون غمگین اومد سر قرار؛ورا، جنگ! ما رو از سر کلاس میبرن جبهه.اون تو آموزشگاه نظامی درس میخوند.خب البته من هم خودم رو در نقش ژاندارک حس کردم .فقط میخواستم برم جبهه و تفنگ دست بگیرم؛ما باید با هم باشیم.فقط باید باهم باشیم. خلاصه حس کردم این یکی دلیل قانع کننده ای بود برای رفتن به جنگ گفتم اشتراکش بزارم😅 0 6 شکیلا دلیر 1403/4/8 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 127 هرچه مستمعین بیشتر میشدند، داستانی که تعریف می شد بیشتر سانسور می شد . 0 4 azardokht 1403/6/19 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 67 از تصورات یک دختر عاشق😅: من حتی تصور میکردم که چه جوری باهم کشته میشیم.توی یک عملیات...☹️ 0 2 گنجور کوچک 1403/5/4 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 41 0 1 نرگس🐚 1403/8/25 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 22 ابدیت. چیزی که همواره در انسان وجود دارد. 0 18 سهیلا صادقی 1402/4/16 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 1 انسان مُسن از مرگ میترسه، درحالی که جوون به مرگ پوزخند میزنه... جوون فکر میکنه نمیمیره! من باور نمیکردم که میمیرم... 0 18 نرگس🐚 1403/9/6 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 244 دخترا! میدونید که متوسط عمر فرمانده دسته مینروبی فقط دوماهه؟ 0 5 زهرا 1404/1/1 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 29 تلاشم این است تا آنجایی که رنج، از انسانِ کوچک، انسانِ بزرگ میسازد، در همان لحظه، روح انسانی را بررسی کنم:) #رسالتقشنگروزنامهنگار 0 0 نرگس🐚 1403/8/25 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 22 درباره جنگ نمینویسم، بلکه درباره انسانِ جنگ مینویسم. تاریخ جنگ را توصیف نمیکنم بلکه تاریخ احساسات را روایت میکنم. من مورخ روحها و قلبها هستم. 0 7 نرگس🐚 1403/8/25 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 20 چند انسان در هر انسان وجود دارد، و چگونه باید از از این انسان درونی محافظت کرد؟ |داستایوسکی| 0 3 زهرا نجفی فر 1403/2/12 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 25 انسان بیش از هر چیز در جنگ و عشق، خودش را نشان میدهد و رازش را فاش میکند. تا عمیق ترینِ اعماق و تا لایههای زیر پوستی. همهی ایدهها در برابر چهرهی مرگ رنگ میبازد و آنجاست که ابدیتی غیرقابل درک ظاهر میشود. 0 7 ریحانه مغنی زاده 1403/3/17 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 22 تاریخ در خیابان جریان دارد، در توده ی مردم... باور دارم که در هر کدام از ما قطعه ای از تاریخ موجود است. در یکی نیم صفحه، در دیگری دو یا سه صفحه. ما با هم کتاب زمان را می نویسیم. هر انسان حقیقت خود را فریاد می زند و باید تمام این صداها را شتید، در این 'همه' حل و به 'همه' تبدیل شد. 0 1
بریدههای کتاب جنگ چهره ی زنانه ندارد حجره دار شرقیترین خیال 1404/4/27 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 43 چرا از شر متعجب نمیشویم؟ چرا حیرت از شر در نهادمان وجود ندارد؟ 0 1 حجره دار شرقیترین خیال 1404/4/27 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 174 احساس میکردم خیلی بزرگتر از همسن و سالهام هستم،احساس پیری میکردم...اونا از روحم خبر نداشتن،نمیدیدن درونم چی میگذره... 0 1 ستایش 1404/4/31 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 23 دخترم همین چند وقت پیش از من پرسید جنگ چیه؟ چطور جواب بدهم... من میخواهم او را با قلبی نوازشگر و مهربان وارد این دنیا کنم، به او یاد میدهم، اگر به شاخه گلی نیاز نداری، نباید آن را از ساقه جدا کنی. نباید کفشدوزک را له کنی و بالهای سنجاقک را بکنی. اما چگونه جنگ را برای این بچه توضیح بدهم؟ مرگ را وصف کنم؟ به این سوال جواب بدهم: چرا در آن جا آدم میکشند؟ چرا یکی از پدربزرگهای مرا کشتند؟ همچنین چرا یازده نفر از بستگان نزدیک ما را کشتند؟ 0 0 زهرا هژبری:) 1404/5/20 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 18 جزئیات برای من از هر چیزی مهم تر بودند و تداعی کننده گرما و شفافیت زندگی؛ کاکلی که به جای موهای بافته شده روی سر زنان باقی مانده بود.. یا راجع به اینکه پس از جنگ نمی توانستند به بازار بروند و ویترین های سرخ رنگ قصابی ها را نگاه کنند، حتی به پارچه سرخ رنگ هم نمی توانستند نگاه کنند « آه عزیز من چهل سال گذشته اما تو خونه من نمی تونی هیچ چیز سرخ رنگی پیدا کنی، من بعد جنگ از رنگ قرمز نفرت پیدا کردم» 4 16 شقایق 6 ساعت پیش جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 40 من درک کردم که ایدئولوژی بزرگ به انسان کوچک نیاز دارد ؛ انسان کوچکی که نباید بزرگ شود. انسان بزرگ برای ایدئولوژی اضافی است و کار کردن با او راحت نیست. دردسرساز است. 0 7 گنجور کوچک 1403/11/11 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 291 0 2 مهران کاسب وطن 1403/12/23 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 1 0 0 نرگس🐚 1403/9/17 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 331 هر کی جبهه بود، میفهمه من چی میگم، میفهمه جدا شدن برای یه روز چه معنایی داره... 0 7 azardokht 1403/6/19 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 66 اون روز من با پسر مورد علاقهم قرار ملاقات داشتم ،انگار بال درآوردم و به سمت محل قرار پرواز کردم..فکر میکردم اون امروز بهم اعتراف میکنه که دوستم داره،اما اون غمگین اومد سر قرار؛ورا، جنگ! ما رو از سر کلاس میبرن جبهه.اون تو آموزشگاه نظامی درس میخوند.خب البته من هم خودم رو در نقش ژاندارک حس کردم .فقط میخواستم برم جبهه و تفنگ دست بگیرم؛ما باید با هم باشیم.فقط باید باهم باشیم. خلاصه حس کردم این یکی دلیل قانع کننده ای بود برای رفتن به جنگ گفتم اشتراکش بزارم😅 0 6 شکیلا دلیر 1403/4/8 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 127 هرچه مستمعین بیشتر میشدند، داستانی که تعریف می شد بیشتر سانسور می شد . 0 4 azardokht 1403/6/19 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 67 از تصورات یک دختر عاشق😅: من حتی تصور میکردم که چه جوری باهم کشته میشیم.توی یک عملیات...☹️ 0 2 گنجور کوچک 1403/5/4 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 41 0 1 نرگس🐚 1403/8/25 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 22 ابدیت. چیزی که همواره در انسان وجود دارد. 0 18 سهیلا صادقی 1402/4/16 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 1 انسان مُسن از مرگ میترسه، درحالی که جوون به مرگ پوزخند میزنه... جوون فکر میکنه نمیمیره! من باور نمیکردم که میمیرم... 0 18 نرگس🐚 1403/9/6 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 244 دخترا! میدونید که متوسط عمر فرمانده دسته مینروبی فقط دوماهه؟ 0 5 زهرا 1404/1/1 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 29 تلاشم این است تا آنجایی که رنج، از انسانِ کوچک، انسانِ بزرگ میسازد، در همان لحظه، روح انسانی را بررسی کنم:) #رسالتقشنگروزنامهنگار 0 0 نرگس🐚 1403/8/25 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 22 درباره جنگ نمینویسم، بلکه درباره انسانِ جنگ مینویسم. تاریخ جنگ را توصیف نمیکنم بلکه تاریخ احساسات را روایت میکنم. من مورخ روحها و قلبها هستم. 0 7 نرگس🐚 1403/8/25 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 20 چند انسان در هر انسان وجود دارد، و چگونه باید از از این انسان درونی محافظت کرد؟ |داستایوسکی| 0 3 زهرا نجفی فر 1403/2/12 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 25 انسان بیش از هر چیز در جنگ و عشق، خودش را نشان میدهد و رازش را فاش میکند. تا عمیق ترینِ اعماق و تا لایههای زیر پوستی. همهی ایدهها در برابر چهرهی مرگ رنگ میبازد و آنجاست که ابدیتی غیرقابل درک ظاهر میشود. 0 7 ریحانه مغنی زاده 1403/3/17 جنگ چهره ی زنانه ندارد سوتلانا آلکسیویچ 4.2 69 صفحۀ 22 تاریخ در خیابان جریان دارد، در توده ی مردم... باور دارم که در هر کدام از ما قطعه ای از تاریخ موجود است. در یکی نیم صفحه، در دیگری دو یا سه صفحه. ما با هم کتاب زمان را می نویسیم. هر انسان حقیقت خود را فریاد می زند و باید تمام این صداها را شتید، در این 'همه' حل و به 'همه' تبدیل شد. 0 1