همیشه برام سوال بود چرا باید به ترتیب بخونم؟ تا وقتی که این جلد رو شروع کردم.

اولین کتابی بود که در سال ۱۴۰۴ خوندم.
‌

      

        بهترین کتابی که خوندم
خیلی کنجکاو شدم ببینم آخرش چی میشه.
کلا کتاب های آقای حسن زاده رو دوست دارم کتاب های قشنگی دارن.
      

        داستانی طنز و هیجان انگیز...
      

        یکی از بهترین کتاب هایی که خواندم.
      

        خیلی کتاب خوبی بود. پیشنهاد میکنم بخونید
صفحه اولش هم یکی از سخنان رهبرمون بود.
      

        وقتی خدارا نمیبینیم یعنی وجود ندارد؟
پس دنیا چگونه به وجود آمده؟
چطور نقاشی یک طاووس نقاش دارد اما طاووس واقعی آفریننده ندارد؟
جواب های قانع کننده ای در این کتاب هست.

      

        کل شهر دارن تلاش میکنن  در شیشه مرباهای بقالی سرکوچه رو باز کنن حتی افسر.
همه اش هم از یک پسربچه شروع شد...
      

        مومو در زیر زمین بک آمفی تئاتر زندگی می کرد. مردم شهر اونجا رو مرتب کردند و شد یک خونه نقلی
مردم هم مومو رو دوست داشتن چون هم صحبت خوبی براشون بود.
      

        این دختر از ماه هم ماه تر است.
دختر ۱۴ ساله ای که آرزوی شهادت دارد...
یکی از قشنگ ترین کتابی که خواندم.
      

        ۲۰ داستان کوتاه اما زیبا از سردار عزیزمان...
      

        جسیکا علاقه ی زیادی به دویدن دارد اما در اثر تصادف یک پایش را از دست میدهد...
      

        خیلی دوسش داشتم. واقعا داستان های قشنگی داشت.
حضرت آقا هم این خوندن کتاب رو به نوجوانان  توصیه کردن.
      

        خیلی وقت پیش خوندم.
ولی خوشم اومد.
      

        ایشون رازی هستند.
دوستشون نارازی و از خود رازی‌
      

        بالاخره اولین رقعه یادگاری از عمو یونس را خواندم!