قصه های خوب برای بچه های خوب
این کتاب جلد هفتم از مجموعه «قصه های خوب برای بچه های خوب»است و قصه های این کتاب از «گلستان و ملستان»گرفته شده. مقصود از گلستان کتاب گلستان سعدی است...روزی بود،روزگاری بود.مرد بینوایی به جستجویث کار از شهری به شهری سفر کرد.در آنجا کاری پیدا کردو مدتی به قناعت زندگی کرد تا قدری پول پس انداز کرد،ولی یک روز بی کار شد.هرچه از آنجا و اینجا سراغ گرفت کاری پیدا نشد و دید که خالا باید بشیند و از جیب بخورد.بت خود گفت:«دیگر بس است، زندگی در قربت مشکل است و همه چیز گران تمام می شودو به زودی دوباره تهیدست می شوم، اما ماه رجب است و اسم من هم رجب است و فالی نیک است و خوب است به شهر خود برگردم و این موجودی را سرمایه کنم و به کار خرید و فروش بزنم و با یار خود بسازم.»
بریدۀ کتابهای مرتبط به قصه های خوب برای بچه های خوب
نمایش همهلیستهای مرتبط به قصه های خوب برای بچه های خوب
نمایش همهپستهای مرتبط به قصه های خوب برای بچه های خوب
یادداشتهای مرتبط به قصه های خوب برای بچه های خوب