نمیدونم در موردش چی باید بنویسم و چجوری کانکشنم با این کتاب رو توصیف کنم... سالها با فیلمش ارتباط داشتم و الان دیگه این ارتباط قطع نشدنیه... تا مدت طولانی گوشه‌ای از وجودم به چارلی، سم، پاتریک و همه‌ی شخصیت‌های دیگه‌ی این کتاب گره خورده‌ست...
لاو آلویز، یاسمن.
      

        معمولا کتاب هایی که خودم در کودکی نخواندم رو به بهانه ی خواهرم میخرم:))
اما این کتاب حتی برای خواهرم هم کودکانه بود ولی دلیل قانع کننده ای نبود برای اینکه نخریم و نخوانیمش
      

        معمولا کتاب هایی که خودم در کودکی نخواندم رو به بهانه ی خواهرم میخرم:))
اما این کتاب حتی برای خواهرم هم کودکانه بود ولی دلیل قانع کننده ای نبود برای اینکه نخریم و نخوانیمش
      

        کاش میشد جلوی چاپ این نوع کتاب هارو گرفت
کتاب هایی که به قصد برداشتن ابرو چشم های بسیاری رو کور کردند و خواهند کرد...
#روایت_صورتی
      

        تنها کتاب از کتاب های زردی که تو راهنمایی خواندم بود که دوباره برگشتم و خواندم
شاید به طور کلی فضای کتاب یکم متضاد با فضای فکری من بود ولی قلم و توصیف های نویسنده رو دوست داشتم
      

        از اون کتاب هایی که نیمه رها کردنش رو له خودم هدیه دادم
نویسنده ی قوی با داستانی خوب که به درد من نمیخورد و حتی من را جذب هم نکرد
      

        بین امتحان های ترم اول دوم دبیرستان
لابه لای کتاب های درسی
چراغ هارا من خاموش میکنم، تعدیل کننده ی احساسات نوجوانی ام بود
بسیار بسیار دوستش داشتم
      

        روزهای پست کنکوری بودنم را رنگ معنویت بخشید
کتاب،کتابی متوسط بود
اما حس کتاب،که آن هم به به برکت موضوع کتاب بود،بسیار در حال و هوایم موثر بوده و هست.
      

        فکر کنم بیشتر از ده بار وقتی بچه دبستانی بودم، خواندمش:)
آخرشم با اون دست خط بامزه ی بچگیم نوشتم"درکت میکنم تریسی بیکر"
      

        از اونجایی که خواهرم کتاب کودک رو خیلی نمیپسنده و چندساعته تمامش میکنه رفتیم سراغ کتاب های نوجوان
با این شرایط که اول من میخوانمش تا ببینم با توجه به فرهنگ خانواده مون مناسب سنش هست یا خیر
این کتاب رو از این جهت خواندم.
ولی خدایی کیف کردم خوندمش
      

        زندگی اونقدر کوتاهه که لازم نیست برای کتابایی که دوستشون نداری و چیزی بهت اضافه نمیکنن خرجش کنی:)این کتابم یکی از همونا بود
این کتاب حتی اگر به صورت خاطره شفاهی بیان میشد هم خیلی جذاب نبود برای من
      

        کلا خیلی کلاسیک دوست ندارم
ولی این رو در نوجوانی به خاطر فیلمش خواندم
      

        با نادر ابراهیمی دویدم و تلاش کردم و شغل های متعددی را عوض کردم
قلم نادر ابراهیمی تنها قلم ساده ایه که میپسندم
      

        از رمان های خوانده شده در دوران عجیب راهنمایی:)
      

        معمولا کتاب هایی که خودم در کودکی نخواندم رو به بهانه ی خواهرم میخرم:))
اما این کتاب حتی برای خواهرم هم کودکانه بود ولی دلیل قانع کننده ای نبود برای اینکه نخریم و نخوانیمش