Pardis
یادداشتها
باشگاهها
این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.
چالشها
لیستهای کتاب
بریدههای کتاب
نمایش همهفعالیتها
0
0
16
0
1
30
1
13
1
201
0
0
21
3
0
5
3
از اهمیت سیسرو زیاد میتوان گفت، اما به اختصار: "ما را گریز از کلاسیکخوانی نیست". این حکم چه در ادبیات، چه در فلسفه و سیاست و مثل آن مصداق دارد. این گزیده متن بسیار خلاصه از سیسرو نیز دقیقا در همین اتمسفر معنای خود را کسب میکند. یعنی این متن علاوه بر اینکه حامل نکتهسنجیها و حکمتهایی چند است، فراتر از آن میتواند لعبتِ دستِ آدم باشد برای فهم گذشته! فهم گذشته داستانپردازی صرف نیست (اصلا چه کس گفته داستانسرایی بد است؟) و لزوما هم قرار نیست منفعتی داشته باشد. منظور منفعت کوتاه مدت است، منفعت عاجل! آثار کلاسیک و استخواندار، حتما و یقینا بینشهایی را حمل میکنند که پس از گذر زمان اهمیت آن بر مراجع مشخص میشود. خلاصه که واقعا 40صفحهٔ خوبی بود. چقدر مقدمه دبیر مجموعه خوب بود، واقعا نکتهسنجی داشت. چند تا نکته دارم که به اختصار: 1) نشر چشمه/پارسه به جوری این سری کتابها (یک سری کتاب از و بعدا توضیح میدم) رو چاپ کرده آدم فکر میکنه کتابِ زرد اند ولی خب، حاشا و کلا که نیستند. 2) یه ذره با اینکه دبیر مجموعه اصلی یا نویسنده هر جلد (منظور نسخه انگلیسیِ انتشارات دانشگاه پرینستون است) در توضیحات همش حرفهای سیسرو را مصداق معاصر مییافت، خیلی منو مشکوک میکرد که نویسنده به دامان "تاریخپریشی/Anachronisme" بیفتد. استفاده درست از این اصطلاح را از دکتر گمینی یاد گرفته ام که در یادداشت این کتاب توضیح خواهم داد. البته نویسنده به دامان زمانپریشی نیافتاده است و حرفهای برخورد کرده است، اما خب. 3) گویی انتشارات دانشگاه پرینستون سویههای محافظه کاری قویای دارد و برایم جالب بود در مقایسه با انتشارات دانشگاههای دیگه. (خیلی ایده خامی است و من اصلا مرد این بررسی نیستم.صرفا نوشتم که نوشته باشم.) میدونم باید سارتر بخونم، ولی این رو شروع کردم و داره تموم میشه...
10
29
9