اگر بگم که تا اوایل کتاب تا از روی متن دوبار نمیخوندم متوجه نمیشدم، دروغ نگفتم.خیلی طول کشید تا به شیوۀ نوشتاری نویسنده عادت کنم.
فضای کتاب اوایل خیلی گنگ بود ولی هرچی جلوتر میرفتم جذاب تر میشد.به طوری که تا نیمه های شب مطالعه میکردم! 
یه جاهایی با کتاب بغض کردم و یه جاهایی دست و پام یخ کرد .
 اون حس غروری که آخر کتاب داشتم هیچ وقت فراموشم نمیشه :)) 
 به شدت برای نوجوونا پیشنهادش میکنم .
      

        به پیشنهاد مسئول کتابخانه کمیک استریپ های شهاب را خواندم .
داستان طلبه ای جوان که دچار مشکلات گوناگونی میشه ...
جذاب بود و در سه ساعت کل کتاب رو خوندم .
جا داشت که بیشتر روی جزئیات کار بشه ...
      

        نمیدونم از کجا شروع کنم .
خوندن سرگذشت آدمهایی که توی راهپیمایی اربعین شرکت میکنن واقعا لذت بخشه . هر کدوم از این آدما از یه کشور اومدن ، یه فرهنگ جداگانه دارن ، دین متفاوت دارن ، تفکر و عقیدۀ متفاوت دارن ، اما چیزی که بین اونا مشترکه و اونا رو در مسیر اربعین قرار میده : حضرت اباعبدللّٰهِ .
با تک‌تک روایت هاش دلم پر میکشید سمت کربلا:))
هرکدوم از خاطراتم پررنگ میشد .
و یه سوال توی ذهنم تاب میخورد که : امسال هم میرم یا نه؟!
حتما بهتون پیشنهاد میکنم !

      

         تا به حال کتاب های خانم شکوریان‌و خونده بودم ولی این کتاب خیلی جذابی بود.
داستان یه جوونی که هم محله‌ای هاش ازش شکایت میکنن و حکم قاضی هم این بوده که از یه قهرمان ملی پژوهش بیاره ...
آخر کتاب واقعا شگفت زده میشید!
      

        اوایل کتاب داستان جذابی داشت اما کم‌کم خسته کننده و عجیب شد؛ به طوری که بعضی صفحات تصمیم میگرفتم کتابُ نصفه رها کنم.
 بعضی شبهاتِ نوجوون‌هارو به خوبی پاسخ میداد اما آخر کتاب چند تا شبهه رو بی جواب گذاشت!
و اینکه داستان از زبان چند شخصیت روایت میشد، آدم‌و سردرگم میکرد . .

      

        کتاب جذابی بود و با خوندن هر فصل بیشتر مشتاق خوندنش میشدم .
ولی ای کاش پایان کتاب مشخص بود ...
      

        این کتاب پنجمین شاهکاری بود که از آقای مظفر سالاری خوندم .
به قدری فضای داستان، شخصیت های داستان و قلم نویسنده جذاب بودن، که در عرض دو روز تمومش کردم!
پیشنهاد میکنم حتما این کتاب‌و بخونید به قدری زیبا و جذابه که کتاب‌و  زمین نمیذارید :)))
      

        اگه شما هم بعضی اوقات در موردِ ایرانِ قبل از انقلاب و ایرانِ بعد از انقلاب سؤال هایی دارید این کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم .
تقریبا شبیه کتاب دکل بود و به صورت داستانی نوشته شده بود .

      

         اول از همه داستان جذابی داشت با شخصیت های متفاوت،داستان عشقی در اولین روزهای پرالتهاب جنگ ۸ ساله و محاصرۀ ۳۴ روزۀ خرمشهر .
 اینکه داستان فقط از زبان دو شخصیت روایت میشد کتاب رو خسته کننده میکرد .
خود کتاب سرشار از ایرادات تایپی بود و مشکل بزرگ تر توی مسئله چاپ وجود داشت ؛ خیلی از صفحات در هم برهم چاپ شده بود و به ترتیب شماره صفحات نبود!
 که از انتشارات سورۀ مهر انتظار نمیرفت.
      

        این کتاب و [جلد دیگر] یکی از کتابهای شیرینِ دوران کودکی ام بود که با ذوق و شوق آن را خواندم . 
      

         با خوندن این کتاب آدم تازه میفهمه که چه نعمتی داشته و قدرنشناخته ...

      

        تا به حال کتابی دربارۀ این شهید والامقام نخونده بودم و به نظرم این کتاب با قلم روانِ نویسنده و لحن گوینده و جملاتی که با زبان مادریِ شهید نوشته شده بود ، خیلی جذاب بود .
به طوری که این کتاب رو به تمام دوستانم توصیه کردم !

      

        به نظرم کتاب خوب و با موضوع خوبی بود اما داستان خیلی سریع پیش میرفت...
      

        به نظرم استدلال های خوبی داشت اما داستان خیلی زود تموم شد و پایان بازی داشت .
      

        این کتاب هدیه ای از طرف شهید والا مقام به من بود.