مسیر درست اصول عقاید با زبان ساده با بیشتر بدانیم های کمی سخت 
      

        آقای نیما اکبرخانی نویسنده محترم 
من عزرائیل ۱ و ۱.۵ و زلزله ده ریشتری و اثریا رو خوندم 
این کتاب رو چرا اینجوری تموم کردی !!!!
داستان داشت به خوبی پیش می رفت تا این که یک هو به سرعت داستان رو انگار که کلی ازش کم شده باشه تموم کردید 
توقع داشتم به عنوان خواننده حداقل دویست صفحه دیگه ادامه می‌داشت 
چرا که هر فصلش برام هیجان انگیز تر از قبلی می شد این داستان امنیتی 
ولی انگار که شما تصمیم گرفتید یا مجبور شدید زود کتاب رو تموم کنید 😁
در کل شما هر چی بنویسی من به شخصه خیلی دوست دارم چون با خط و سیر داستان های کتاب هاتون خیلی احساس خوبی پیدا می کنم 
      

        دیدگاه های خوبی به آدم میده راجع به داستان حضرت آدم و مسیر بازگشت به مبدا 
      

        داستانی که تا لحظه آخر تو را نگه میدارد و تو را وادار میکند به اینکه زودتر تمامش کنی 
یک روزه خوندمش ولی به خاطر چالش مجبور شدم تو روزهای مختلف ثبتش کنم 
      

        کتاب تأثیرگذاری بود ...
      

        چیزی که خیلی تو این چند سال دیدم 
آن هم اینکه آدم ها رو پول عوض می‌کنه 
کاری می کنه از عقایدشان دست بکشند 
از آرمان های خودشون عقب بشینند 
ولی چیزی که باعث میشه پای اعتقاد و آرمان های خودت وایستی ایمان قلبی به خدا و منجی عالم بشریت یعنی بقیة ا... می باشد ولا غیر 
      

        برای کسانی که سوالات زیادی راجع به خدا و مسیر رسیدن بهش دارن می‌تونه کمک شایانی کنه 
      

        زیبایی نوشته و روان بودن آن
توجه به مسائل زیربنایی جامعه اسلامی و ایران 
رک صحبت کردن در خیلی از موضوعات 
ریشه یابی مشکلات و سرچشمه های آن و پاسخ به چگونگی حل مشکلات کنونی جامعه اسلامی ایران در عصر آخرالزمان 
      

        کسی که احساس مسئولیت پذیری و وظیفه را نسبت به خود و محیط خود داشته باشد و در همه حال رضایت خدا را در نظر بگیرد و تمام تلاش خود را در این راستا انجام دهد عاقبت بخیری او حتمی است 
      

        تمام تلاش مون رو بکنیم با بدعت ها و کارهای اشتباه و سنت های غلط بجنگیم و از بین ببریم که همه شون مانع ازدواج جوان ها شده ...
      

        محتوا برای کسانی که حوصله خواندن متن را برای چند بار ندارند اصلا توصیه نمیشه 
در مقایسه با داستان راستان بسیار متفاوت و عمیق تر و سنگین تر از لحاظ محتوایی هستش ولی داستان راستان اشارات مستقیم و مفاهیم در دسترس رو ارائه میده ولی این کتاب برای هر داستانش میشه کلی به فکر فرو رفت و به مفاهیم داستان ها و حرف ها و خاطره های استاد اشارات فکر زیادی کرد 
      

        از جهاد تبیین فراموش نکنید حتی اگر دو دقیقه با کسی هستید افکار غلط در ذهنش رو گسسته کنید تا انسجام نداشته باشد...
      

        بی صبرانه منتظر جلدهای بعدی و داستان های مربوط به آن 
      

        پایان کتابی که دوست داشتم تمام نشود 
هر داستان که به روان ترین حالت ممکن نوشته شده بود 
آدم رو مجذوب سادگی متن میکرد و از  قشنگی های این کتاب همین  نثر ساده اش بود 
 حال و هوای بسیار خاصی به خواننده میداد که با شخصیت ها و احساسات اون ها خو می‌گرفت 
این کتاب کلمه ای داشت که آتشی میشود بر دل شیعه مولا 
و آن چیزی نبود جز سقیفه ...
      

        چقدر داستان پرمحتوا و پر از معما که خواننده رو وادار به تفکر از بعد یک کارآگاه می‌کنه و باعث می شه خودت رو بزاری جای حمیدرضا و حاج صادق و به قضیه نگاه کنی با اطلاعاتی که از داستان داری ...