داستان راجب پسری است که به علت حادثه ای دچار فراموشی شده وحالا باید بتواند که بین شخصیت قدیمی و جدیدش رابطه ای برقرار کند.  
کتاب واقعا از نظر ایده و شخصیت پردازی بینظیره. 
روش روایت کتاب هم چون از دید شخصیت های متفاوته باعث میشه هی موضع خواننده عوض بشه مثلا یک موقع دلش به حال شخصیت اصلی بسوزه و یک موقع از اون متنفر شه و این یکم آزار دهنده است.  
اما همین هم میتونه یک امتیاز به حساب بیاد در هر صورت من به خاطر این موضوع نیم امتیاز ندادم وگرنه کتاب  لایق امتیاز کامله. 
      

        این کتاب اولین آشنایی من با اشعار نو  بود تا قبل از خوندن این کتاب من عاشق گلستان و بوستان و حافظ و خیام و...  بودم و کم و بیش از اشعار سفید و نو بدم میامد.  
اما این کتاب باعث شد که من الان عاشقانه اشعار سهراب و قیصر و...  دوست داشته باشم. 
کتاب خیلی جامعی بود واقعا بهتون پیشنهادش میکنم 
 
      

        خیلی کتاب عالی ای بود! 
با وجود کم حجم بودنش کاملا خواننده را در خودش حل میکرد.
انگار کاملا در داستان کشیده شده باشی.  از این نظر واقعا میشه نویسنده را تحسین کرد.  
نشان میداد که آدم گاهی نمیتونه شکرگزار باشه... 
ولی باید شکرگزاری کنه  چون بدون شکر گزاری کاملا در سختی ها فرو میره.  
و همون تلاش برای شکرگزاری  است که آدم میتواند زیبایی ها را ببیند.  
      

        اول که خوندمش باورم نمیشد مال هوشنگ مرادی مرادی کرمانی باشه.  خیلی طرز روایت متفاوتی داره با سبک اصلی مرادی کرمانی ولی چیزی که مشخص کرد مال اون نویسنده است شباهتش ( از لحاظ، موضوع)  با باقی داستان های نویسنده است.  ( این داستان زندیگنامه ی مرادی کرمانیه)  برای کسی که کتاب های دیگر نویسنده را خوانده باشه خیلی شیرینه پیدا کردن ربطش به بقیه ی داستان هاش.  اما برای من خیلی سبک نوشتن جالبی نداشت اما از بقیه ی لحاظ کتاب خوبی بود.  
بد نیست برای تنوع بخونیدش 
      

        کتاب عالی ای بود. 
خانواده ای که وطن خود را از دست داده و در طلاطم رسیدن به آرامش، ساده لوحانه شهر به شهر سفر میکنند.  
راستش بین افراد خانواده ی جاد بیشتر از همه با پدر بزرگ ارتباط برقرار میکنم که نتوانست از وطنش دور شود.  
این کناب بعد از باغ مخفی اولین کتاب کلاسیکی بود که میتوانست احساسات خواننده را بر انگیزد.  
      

        کتاب عالی ای بود.  البته غم انگیز هم بود ولی تلاش های جرجی برای یافتن خواهرش تحسین برانگیز بود.  
ولی به نظر من  رفتار گرتا باعث شد تا او اصلا لیاقت بخشش جرجی را نداشته باشد . 
      

        کتاب جالبی.  
اولش که کتاب را باز کردم دیدم چند تا فهرسته گفتم احتمالا از لحاظ نگارش  کتاب ضعیفی باشه ولی نویسنده آنقـــدر عالی روایت کرده بود که واقعا تعجب کردم و از این نظر نویسنده را تحسین میکنم. 
از نظر موضوع هم خوب بود اما شخصیت آنی یا تد خیلی عادی و تکراری بود در کتاب های غربی ولی شخصیت امیلیا و دختر خاله اش جالب و نو بود 
در کل کتاب خوبی بود و میشد چند بار خوندش ولی خسته نشد. 
      

        کتاب جالبی بود ولی من خیلی باهاش ارتباط نگرفتم( شاید چون همیشه عاشق مدرسه بودم😅) اما پایان قشنگی  داشت. 
      

        خیـــــلی کتاب باحالی بود هر سه جلدش جالب بود. 
واقعا نویسنده ذهن معمایی جالبی داشت. 
خیلی با امیلی ارتباط گرفتم و با کتاب باز ها همراه شدم. 
کاش واقعا چنین چیزی وجود داشت.  از وقتی صفحه ی اول کتاب 
را شروع کردم این شد یکی از آرزوهام

      

        خیلی کتاب خوبی بود! 
شیوه ی روایت داستان محشر بود! 
ایده ی نویسنده عالی بود! 
و اینکه آنقدر اوضاع شهر در زمان ابیلین با اوضاع داستان های 
دوشیزه سادی متفاوته   خودس یکی از زیبایی هاست
      

        کتاب خوبی بود اما شاید برای مردم آمریکا جالب تر باشه تا برای ما 
بعضی کتابا برای یک فرهنگن. 
و اینکه به نظرم از کتاب دیگر نویسنده (هاکلبری فین)  ضعیف تر بود من با هاکلبری فین بیشتر ارتباط گرفتم تا با تام سایر  
      

        ادی با وجود سن کمش خیلی چیز ها را یاد گرفته مثلا اینکه از ناخواهری های کوچکش مراقبت کند یا بداند که تصمیم گیری ها باید عاقلانه و منطقی باشد ( مثلا هرچند مراقبت از بچه ها بمدت چند شبانه روز سخت است ولی برای پابرجایی رابطه ی مادر و ناپدری اش چیزی نگوید)  و بتواند خود را با هر شرایطی تطبیق دهد 
ولی علی رغم تلاش های ادی،
 مادر و ناپدری اش جدا میشوند و  ادی میماند و مادری که به طور همه یا هیچ زندگی میکند! 
      

        سبک نوشتن اش با بقیه ی داستان های هوشنگ مرادی کرمانی متفاوته و نسبت به باقی نوشته هاش در زمان قبل تری رخ داده ولی در هر صورت  کتاب بینظریه:) 
      

        این کتاب جدیدترین کتاب شاه آبادی است و به رم نسبت به بایی کتاباش ضعیف تره انگار میخواسته تم بقیه را توش اجرا کنه ولی نمیتونه.
 اما ترسناک ترین داستانش است ( نسبتا) و حاوی اطلاعات جالبی درباره ی عصر قاجار است. 
      

        من که اولین بار که خوندمش عاشق اش شدم و تا الان حدود بیست بار خوندمش! 
مجید ثابت کرد محبوب ترین ها همیشه عادی ترین ها و مردمی ترین ها  هستند:)