یادداشت منتظر 🇵🇸

        این اولین باره که میخوام یادداشت کتابی رو بنویسم که خیلی کم فهمیدمش.
کتاب، کتاب راحتی نبود به نظرم. 
کتاب از زبان یه آلزایمری است که من اصلا نگرفتمش. 
طرف یکسری خاطره داره که معلوم نیست راسته یا نه. 
اول اینکه اگه اون ـ هی  (دختر مقتوله )  با پدرش مرده بوده پس ذهن طرف  چه جوری آنقدر خاطره ازش ساخته؟ 
یا  مگر نه این که او همه چیز رو ظبط میکرد و می نوشت مگه میشه فامیلی انی را اشتباه کرده باشه. 
و اینکه چند بار صحبت های دکتر و کلانتر در باره ی اون ـ هی بوده که او دختر اش است چطوری حالا نبوده؟ 
مگر نه اینکه گذشته کامل پاک نمیشه مگه خاطره ی اون هی الکی بوده؟ 
بیشتر از این نمیتونم در باره اش بنویسم شاید اگه یکبار دیگه بخونمش بیشتر بفهمم. 

 
      
5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.