یادداشت منتظر 🇵🇸

        من تا الان از جان اشتاین بک فقط این کتاب و خوشه های خشم رو خوندم و به نظرم این بهتر از خوشه های خشم بود البته با تفاوت کمی. 
این کتاب داستان فقیری است که یک مروارید صید میکند ولی نمیتواند به قیمتی که میخواهد بفروشدش و...(مطمئنم باقی اش را هم حدس زدید.) 
 داستان جالب بود و چیزهایی داشت که خیلی داستان را دلنشبن تر میکرد مثلا  صید مروارید با دعای اشتباه خونا همسر شخصیت اصلی اتفاق افتاد دعایی که در آن از خدا برای شفای کودکش کمک نخواست بلکه خواست که پولدار شوند و دکتر کودکشان را درمان کند. این طور بود که خدا تا پایان کتاب تنبیهشان کرد. 
یا اینکه کینو (شخصیت اصلی)  نوعی غریزه داشته و دشمن را تشخیص میداده ولی وقتی پولدار شد دشمن را به طمع خودش به داخل راه داد. 
جذابیت داستان این بود که در این کتاب پول و طمع پول گریبان شخصیت اصلی را نگرفت ولی شوم بودن پول کاملا واضح بود. 
 تنها مشکلش هم به نظرم پایان داستان بود که  ( به شهر برگشتند) به نظرم منطقی نبود. 
      
585

33

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.