اولش خوب بود
از قبل میدونستم که تو این کتاب شبیه بقیه ی کتابای شهدا،خبری از فانتزی نیست
میدونستم قراره روایت یه ننه علی رنج کشیده رو بخونم
پس عادی بود که اولش خیلی شگفت زده نشم بلکه بعد خوندن هر قسمت میگفتم : خوشا به این صبر و مقاومت!.
اما آخرش دیگه حال غریبی بهم دست داد
احساس کردم باید یه جایی بخونمش که هراسی از اشک ریختن و دیده شدن توسط بقیه نداشته باشم
خونه ی کاهگلیِ مادرجان و غریبیِ نبودِ مادرجان بهترین جا بود،
خوندم و خوندم تا رسیدم به : روضه ی ننه علی بالای سر پیکرِ یوسفِ گمگشته اش بعد ۱۲ سال، وقتی میگفت:"لای لای علی جان!علی جان!"
حالا بعد از اتمامش نشستم کنجِ اتاق و غبطه میخورم به صبر و مقاومتِ ننه علی ای که منِ ناچیز حتی یه درصد از اون درد و رنج رو تجربه نکردم و کاری هم نکردم هیچ کاری؛ ولی امیدوارم به مفید بودن برای دین و ایمونم.
بخونید و ببینید این صبر بزرگ رو ✨️📚
[۲/۱۲]/۲۸ تیرماه ۰۴