معرفی کتاب گالری اجساد اثر حسن بلاسم مترجم ایمان پاک نهاد

گالری اجساد

گالری اجساد

حسن بلاسم و 1 نفر دیگر
3.4
23 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

35

خواهم خواند

17

شابک
9786220109693
تعداد صفحات
157
تاریخ انتشار
1401/12/9

توضیحات

کتاب گالری اجساد، نویسنده حسن بلاسم.

لیست‌های مرتبط به گالری اجساد

یادداشت‌ها

14

          امیرعلی می‌گفت وقتی داستان و جستار یک نویسنده ایرانی در سطح جهان به خودش توجه می‌گیرد که قبلش یک بمب هسته‌ای انداخته باشند وسط تهران و افغانستان و عراقی از ایران تحویل داده باشند. برای وطن حسن بلاسم این شرط لازم قبلا رخ داده و هرقدر هم نخواهی، نمی‌شود که داستان‌های واقعا کوتاهش را بدون این پیش‌زمینه خواند؛ داستان‌های کوتاهی که پی‌رنگ همه‌شان یک‌جور تباهی عبث و بی‌معنی و بی‌هدف و بی‌دلیل است، تباهی بماهو تباهی، آن‌قدر که بشود به تلخ‌ترین حالت ممکن بهشان خندید و آن‌قدر که نتوان به حد کفایت در تباهی‌شان عمیق شد تا داستان بعد از تمام شدن، جایی باقی بماند و فکری را مشغول کند. تباهی داستان‌های بلاسم آن‌قدر تباه و پست است که آدم نتواند به عمقش برسد و در آن عمق، پتکی چیزی توی سرش بخورد و چند لحظه‌ای حداقل منگ شود و طول بکشد تا دست‌وپایش را جمع کند و گردوخاک روی لباسش را بتکاند و به زندگی برگردد.

برخی داستان‌ها گریزی به جنگ ایران و عراق هم دارند و روایتی از دیگری درباره آن جنگ ارائه می‌دهند، هرچند مختصر و کوتاه و یک تباهی مثل باقی تباهی‌های افتاده روی عراق گالری اجساد؛ مثل جنگ خلیج فارس، مثل سقوط صدام، مثل خشونت‌های گروه‌های مذهبی و تفکیری، مثل انتحاری‌های روزمره در بغداد، مثل پناهندگی به کشورهای تمیز و رنگارنگ اروپایی، اما به شرط جان را کف دست گرفتن و زدن به مرزهایی که آن‌ورش می‌گویند خبری هست. تباهی به آدم‌های گالری اجساد چسبیده و تقدیر مقدرشان است، حتی اگر همه گذشته و هویت‌شان را هم بشویند و به زبان دیگری حرف بزنند و فکر کنند و اصلیت دیگری برای خودشان بتراشند، باز هم مثلا در خواب همان تباهی، به همان زبان مادری سراغ‌شان را می‌گیرد و تباه‌ترشان می‌کند.
        

6

Saba

Saba

5 روز پیش

          مجموعه ای از داستان های کوتاه به قلم نویسنده عراقی حسن بلاسم.

این اولین تجربه م از یه نویسنده عرب زبان بود.
نویسنده با این داستان های کوتاه خیلی دقیق و ملموس فضا و جو حاکم بر کشورش ( عراق) رو توصیف کرده بود.و خب این فضا خیلی تیره و تاره.یه فضای خیلی تاریک.کشوری که تحت تاثیر جنگ و هجوم های پیاپی ناامنی و خفقان رو تجربه می‌کنه.گروه ها و فرقه های مختلف،عملیات های انتحاری،جنگ و غارت و... .
اولا قلم نویسنده و تخیلش رو تحسین می کنم.یه سری از داستان ها رئال و یه سری سوررئال بودن.ایده ی داستان ها رو دوست داشتم.مخصوصا اون داستان های فراواقعی رو.
مثل اون پسری که توی چاله می افتاد و تو زمان جابه جا میشد.یا اون چاقو هایی که غیب می شدن.
من دوست دارم این ایده ها رو یه جا یادداشت کنم چون خوراک خوبیه واسه خیال‌پردازی. و حتی اعتقاد دارم می تونست این ایده ها رو بسط بده و یه رمان خیلی خفن بنویسه.
هر چی هم جلوتر میریم داستان ها قوی تر میشن پس خوبه که همون اول کار ناامید نشید.هر چند فکر کنم با خوندن داستان اول بیشتر حیرت زده بشین تا ناامید.

حاضرم دوباره بخونم؟ نه همون یه بار خوندن بسه.
برگردم عقب بازم میخونم؟ چندتا از داستان ها رو دوست داشتم پس میشه گفت آره.
آیا پیشنهاد میدم؟ نمیدونم...جالب بود ولی نه واسه همه و نه اونطور جالب که به همه پیشنهاد بدم.
        

1