بریدۀ کتاب

گالری اجساد
بریدۀ کتاب

صفحۀ 99

شاید گم شده بودم و قطب‌نمای من چیزی نبود جز اشتیاق و ترس از گوناگونی حیات. فکری فکر دیگر را نقض می‌کرد و یک مفهوم مفهومی دیگر را پنهان. نظریه ای نظریه‌ی دیگر را رازآلودتر می‌کرد. یک حس حس دیگر را به چالش می‌کشید. کتابی کتاب دیگر را به استهزا می‌گرفت. شعری بر شعر دیگر سایه می‌انداخت. نردبانی بالا می‌رفت و آن یکی پایین می‌آمد. دانش برای من، اغلب اوقات، مثل ترفند چاقو بود: فقطیک پوچی اسرارآمیز یا صرفا یک بازی دلچسب. هزار و یک چاقو

شاید گم شده بودم و قطب‌نمای من چیزی نبود جز اشتیاق و ترس از گوناگونی حیات. فکری فکر دیگر را نقض می‌کرد و یک مفهوم مفهومی دیگر را پنهان. نظریه ای نظریه‌ی دیگر را رازآلودتر می‌کرد. یک حس حس دیگر را به چالش می‌کشید. کتابی کتاب دیگر را به استهزا می‌گرفت. شعری بر شعر دیگر سایه می‌انداخت. نردبانی بالا می‌رفت و آن یکی پایین می‌آمد. دانش برای من، اغلب اوقات، مثل ترفند چاقو بود: فقطیک پوچی اسرارآمیز یا صرفا یک بازی دلچسب. هزار و یک چاقو

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.