معرفی کتاب بلندی های بادگیر (تا انتهای پررنج عشق) اثر امیلی برونته مترجم مهدی سجودی مقدم

بلندی های بادگیر (تا انتهای پررنج عشق)

بلندی های بادگیر (تا انتهای پررنج عشق)

امیلی برونته و 1 نفر دیگر
3.8
659 نفر |
159 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

77

خوانده‌ام

1,545

خواهم خواند

485

شابک
9786006395036
تعداد صفحات
468
تاریخ انتشار
1396/6/8

توضیحات

        
یک جور زیبایی حقیقی در صورتش جلوه داشت؛ با چشم های تیره و دل فریب ارنشوها، به همراه پوست روشن، چهره ظریف و موهای موج دار و طلایی لینتن ها. تا بخواهید سرزنده بود و بانشاط، اما خشن نبود و قلبی در سینه اش می تپید که حساس بود و سرشار از مهر و محبت...
مثل فاخته ها ملیح و ملایم بود صدایش آرامش داشت و چهره اش متفکرانه به نظر می رسید. در عصبانیتش هرگز خشم وجود نداشت، عشقش هم هرگز سرسری نبود، عمیق بود و لطیف...
«از متن کتاب»

      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

10 صفحه در روز

پست‌های مرتبط به بلندی های بادگیر (تا انتهای پررنج عشق)

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

13

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

9

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          من این کتاب رو در ۲ روز خوندم. به خاطر اینکه داستانش برام پر کشش بود و مدام می خواستم بزنم صفحه ی بعد تا ببینم چه اتفاقی می افته. هرچند باید صادقانه اعتراف کنم که میزان تاریکی اتفاقهای کتاب و ناملایم بودن شخصیت ها فراتر از این بود که آدم بتونه توی دو روز هضمشون کنه بنابراین الان کمی پشیمونم که انقدر سریع خوندمش. 

امیلی برونته از نظر میزان خلاقیت و تواناییش در خلق شخصیت هایی به چنین پیچیدگی امتیاز کاملو می گیره. 
اما
من امتیاز  کامل ندادم و یک ستاره ای که کم کردم به این دلیله که درک نمیکنم چرا تصمیم گرفته داستان رو به این شکل روایت کنه. (اگه کتاب رو خوندید حتما متوجه میشید که منظورم چیه)
ما داستان رو از زبون کسی می خونیم که خودش داره داستان رو از زبون شخص دیگه ای می شنوه که اون خودش یک بیننده بوده
و به نظر من امیلی برونته می تونست انتخاب بهتری در نوع روایت داشته باشه

روی هم رفته دوستش داشتم چون فکرمو مشغول کرده و دلم می خواد دربارش حرف بزنم. چون عمیقه و شبیه کتابهای دیگه نیست
        

22

hawir.n

hawir.n

1402/2/26

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          این کتاب که شرح دلدادگی  را بیان می‌کند، تصویری واضح، دلنشین و در عین حال تلخی از این دلباختگی و سنگ‌هایی‌ست که بر سر راه آن دو افتاده است. رمان روایتی است عاشقانه که با لحنی شاعرانه تعریف شده است 
ویژگی که کتاب بلندی‌های بادگیر برای مخاطب دارد، آرامش است؛ آرامشی که نتیجه‌ی آگاهی است. وقتی اتفاقی غیرمنتظره‌ای در پیش نباشد، مخاطب دلهره‌ و اضطرابی نخواهد داشت. سیر روایی کتاب‌های کلاسیک و قرن نوزدهمی نیز چنین است؛ سیری روان، مشخص و دقیق. راوی هربخش برای خواننده مشخص است، شخصیت‌ها به‌طور دقیق توصیف می‌شوند، افکار و احساساتشان نسبت به آدم‌ها و اتفاقات معلوم است و در یک کلام تکلیف خواننده با همه چیز مشخص است. در کتاب بلندی‌های بادگیر نیز، خبری از شکست‌های زمانی نیست. درست است که از زمان حال به گذشته می‌روند؛ اما این بازگشت به گذشته گمراه‌کننده نیست. 

بلندی‌های بادگیر هم‌چنین از نظر توصیف احساسات و مناظر طبیعی، درون‌مایه‌ و افکار شخصیت‌ها ویژگی‌های سبک رمانتیسیسم را دارد. حضور طبیعت در داستان از ویژگی‌های بارز کتاب است که از طریق پیاده‌روی‌های کاترین، شخصیت اصلی داستان، به آن پرداخته می‌شود و حال‌وهوایی دلپذیر به کتاب می‌دهد


        

4