معرفی کتاب بلندی های بادگیر اثر امیلی برونته مترجم رضا رضایی

بلندی های بادگیر

بلندی های بادگیر

امیلی برونته و 1 نفر دیگر
3.7
533 نفر |
127 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

57

خوانده‌ام

1,261

خواهم خواند

384

ناشر
نشر نی
شابک
9789641851813
تعداد صفحات
442
تاریخ انتشار
1399/9/25

توضیحات

        
بلندی های بادگیر روایت عشق است و انتقام، با شخصیت هایی که آمیزه لطافت و خشونت اند، مهر و کین، امید و بیم،... در مکانی که آن هم آمیزه ای است از گرما و سرما، روشنایی و تاریکی، تابستان طراوت بخش و زمستان اندوه بار. آیا خفته های این خاکِ آرام خواب زده هایی بی قرارند؟امیلی برونته با همین داستان شورانگیز به بلندی های ادبیات صعود کرده است.امیلی برونته در 21 آوریل 1818 در تورنتن (برادفرد)، یورکشر، شمال انگستان، به دنیا آمد. در سال 1820 افراد خانواده به هاوِرت، در همان یورکشر، کوچ کردند و پدر خانواده کشیش مقیم آن ناحیه شد و تا زمان مرگ این مقام را حفظ کرد. امیلی برونته خواهر کوچک تر شارلوت برونته و خواهر بزرگ تر ان برونته بود. امیلی مانند خواهرش شارلوت، در کاوِن بریج به مدرسه ی مخصوص دختران کشیش ها رفت. در سال 1838 معلم شد اما به سبب دشواری کارش آن را رها کرد. در سال 1842 برای یادگیری زبان فرانسه و آلمانی به بروکسل رفت و یک سال بعد به هاورت برگشت و با دو خواهرش مدرسه ای به راه انداخت اما شاگردی در مدرسه ی آن ها ثبت نام نکرد. در سال 1846 کتاب شعرهای شارلوت، امیلی و ان برونته با اسامی مستعار کِرِر، الیس و اکتن بِل منتشر شد. این کتاب نه فروش رفت و نه سروصدایی به پا کرد. رمان بلندی های بادگیر در سال 1847منتشر شد، اما با استقبال فوری خوانندگان روبه رو نشد. یک سال بعد، در سال 1848، امیلی برونته بر اثر بیماری سل از دنیا رفت. بعد از انتشار موفقیت آمیز جین ایر اثر شارلوت برونته در تابستان 1847، بلندی های بادگیر در زمستان همان سال منتشر شد، که بعداً کارشناسان و نقادان آن را یکی از بهترین رمان ها در تاریخ ادبیات انگلیسی به شمار آوردند.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

10 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به بلندی های بادگیر

نمایش همه
داستان دو شهرچشم هایشجای خالی سلوچ

سیاهه سیاحت و سیر وسلوک یا سیمای سحر و سیاست زنانه

76 کتاب

اول خواستم فقط رمان و حسب‌حال بنویسم اما دیدم کتاب‌هایی در ذهنم هست که دلم پیش‌شان است و دستم به حذف‌شان نمی‌رود. بعدتر اگر مجالی بود شاید این فهرست را تفکیک کردم! آنروز موعود قول میدهم که در فهرست‌های جداگانه مفصل‌تر بنویسم! (وعده سر خرمن) برای خواندن این سیاهه حرف‌هایی به نظر مهم می‌رسد که بدانید. البته اگر یادداشت حقیر در خصوص داستان دوشهر را خوانده باشیددستتان می‌آید تصویر زنان در آینه این پیرمرد نورس را! 1- در کتاب، زن سوژه است و ابژه! قهرمان است و مقهور! محبوب است و منفور! قاعده است و قرار! قدرت است و غیرت! نفرت است و موهبت! زمین است و زمان! آن است و آینده! حقیقت است و فسانه! دلدار است و دل‌داده! عصمت است و پتیاره! پیامبر است و ساحره! گل است و گلاب! صواب است و عقاب! شهد است و شراب! زهر و است و سراب! حزین است و شاداب! شاهد است و شهید! شهر است و شعر! شهرت است و غریبی! ساحل است و صخره!‌ کویر است و دریا! بهشت است و دنیا! 2- در شاعرانگی‌ها بالا اگر خواستید بجای «و»، «یا» بگذارید! بجای کتاب هم اگر خواستید زندگی بگذارید! قضاوتش با شما! بگذریم! 3- سیاهه شامل کتبی است داستانی و ناداستان که در آن یا زن قهرمانی است یا بستر بروز قهرمانی یا چشم سیاهی در جستجوی قهرمانی به نظر من. ۴- اول که فهرست را که نوشتم مورد لطف و نظر تعدادی از اهل ذوق قرار گرفت و کتبی را پیش نهادند تا اضافه کنم که از ۵۰ به بعد شماره شده است. ۵- بخشی از کتاب‌ها نه فارسی و نه زبان اصلیشان در ایران نمایه نشده و متاسفانه قادر به فهرست کردنشان در بهخوان نیستم. بخاطر همین اسامی مهم‌ترین آن‌ها را در همین نوشتار تقدیم می‌کنم. ۱- نوشتن علیه فرهنگ نوشته خانم لیلا ابولغود ۲- زن در الجزایر نوشته خانم آسیه جبار ۳- عشق آوای خیال نوشته خانم آسیه جبار پ.ن. کتاب‌ها بی هیچ علتی و برداشتی ۷۲ تن شدند.

37

پست‌های مرتبط به بلندی های بادگیر

یادداشت‌ها

11

          من این کتاب رو در ۲ روز خوندم. به خاطر اینکه داستانش برام پر کشش بود و مدام می خواستم بزنم صفحه ی بعد تا ببینم چه اتفاقی می افته. هرچند باید صادقانه اعتراف کنم که میزان تاریکی اتفاقهای کتاب و ناملایم بودن شخصیت ها فراتر از این بود که آدم بتونه توی دو روز هضمشون کنه بنابراین الان کمی پشیمونم که انقدر سریع خوندمش. 

امیلی برونته از نظر میزان خلاقیت و تواناییش در خلق شخصیت هایی به چنین پیچیدگی امتیاز کاملو می گیره. 
اما
من امتیاز  کامل ندادم و یک ستاره ای که کم کردم به این دلیله که درک نمیکنم چرا تصمیم گرفته داستان رو به این شکل روایت کنه. (اگه کتاب رو خوندید حتما متوجه میشید که منظورم چیه)
ما داستان رو از زبون کسی می خونیم که خودش داره داستان رو از زبون شخص دیگه ای می شنوه که اون خودش یک بیننده بوده
و به نظر من امیلی برونته می تونست انتخاب بهتری در نوع روایت داشته باشه

روی هم رفته دوستش داشتم چون فکرمو مشغول کرده و دلم می خواد دربارش حرف بزنم. چون عمیقه و شبیه کتابهای دیگه نیست
        

20

        میتونم بگم بهترین و تراژدی ترین رومنسی بوده که خوندم 
ولی مرگ کاترین ناگهانی بود و نویسنده می توانست درام بیشتری با طولانی کردن مریضی کاترین ایجاد کند و دوست می داشتم گسترده تر می بود اما هم شروع و هم پایان آن مرموز بود با این حال من این کتاب را بسیار تحسین می کنم 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

          داستان جذاب و پرکششه، اما من اونقدر دوستش نداشتم و براش هم دلیل دارم! 


اول از همه روش روایت رمان به نظرم جذاب نبود. هر چند ایده‌ی تعریف کردن توسط چند راوی در زمان خودش تا حدی بدیع و خلاقانه بوده، اما انتخاب روایتگری مثل نلی که خدمتکار خونه است، خیلی جاها به روایت ضربه می‌زنه و من خیلی وقت‌ها نمی‌فهمیدم نلی، به جز اینکه بخواد مشاهده‌گر داستان باشه و راوی،  برای چی توی بعضی صحنه‌ها باید حضور داشته باشه... هر چند خانه‌زاد بودن نلی و بزرگ شدن با هیت‌کلیف و کاترین و بعدش بزرگ کردن میس کاتی می‌تونست بهونه‌های خوبی برای حضورش ایجاد کنه، اما بعضی اوقات حضورش غیرضروری و تنها از روی ضرورت داستان بود. 

دوم، شخصیت‌پردازی شخصیت‌ها! شخصیت‌ها تقریباً تک‌بعدی و فاقد ابعاد روانی خاصی هستند... به رمان‌های روسی هم‌عصر این رمان نگاه کنید که چقدر دقیق و موشکافانه است. تنها نکته‌ای که یه مقدار به شخصیت‌ها بعد می‌داد، عشق کاترین و هیت‌کلیف و نحوه‌ی ابراز هیت‌کلیف بود.

سوم، نویسنده خدایی می‌کرد توی داستان و هر وقت دلش می‌خواست و می‌دید شخصیت‌ها به دردش نمی‌خورن، حذفشون می‌کرد، اون هم به دلایل واهی ، مثل مرگ بر اثر عصبانیت... مرگ‌های این داستان من رو به شدت یاد سریال‌های آمریکایی‌ای می‌انداخت که سال‌های سال ادامه دارند و برای ادامه داشتن مجبورن بازیگرهای پا به سن گذاشته یا پردستمزد و... رو حذف کنند و داستان رو به دلخواه خودشون، و نه منطق داستان پیش می‌برند، تا هدفشون به دست بیاد.
        

5