ماجراهای هاکلبری فین

ماجراهای هاکلبری فین

ماجراهای هاکلبری فین

مارک تواین و 1 نفر دیگر
4.0
48 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

130

خواهم خواند

47

ناشر
نگاه
شابک
9786222671372
تعداد صفحات
468
تاریخ انتشار
1400/3/12

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
آثار کلاسیک ادبی، میراث ماندگار و بی مرز فرهنگ و هنر بشری به شمار می آیند که تقریبا به همه ی زبان های دنیا ترجمه شده. نشر افق بعضی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک را طبق الگویی جهانی و مرسوم، با حذف توصیفات کسالت آور برای مخاطب امروز و مطابق با ذوق و سلیقه ی او کوتاه کرده است.
.
      

لیست‌های مرتبط به ماجراهای هاکلبری فین

چوپان دروغگوباز باران با ترانهلباس جدید پادشاه

نخندید ، بخونید

10 کتاب

درست دیدید، عنوان این لیست کتاب همینه ، نخندید ، بخونید . این لیست اختصاص داره به کتاب‌هایی که ممکنه یک خواننده حرفه ای با دیدنشون به خنده بیاد و یا حتی فکر کنه خواستم مسخرش کنم که خوندن چنین کتاب‌هایی رو بهش پیشنهاد کردم . ولی نه ، هیچم شوخی نیست ، کسی رو هم نخواستم مسخره کنم . قضیه بوی جوی مولیان ( به تعبیر خیلی از اهل دلاش بوی موی جولیان) و فعال شدن کودک درون و زنده شدن خاطرات نوستالژیک هم نیست . کتاب‌هایی که تو این لیست قرار میدم داستان‌هایین که برای رده های سنی هفت تا ده سال و نهایتا نوجوانان نوشته شدن . ولی غرض نویسنده ، فقط سرگرم کردن ذهن کنجکاو کودکان نیست ، این کتاب‌ها برای هر کسی ، با هر سنی ، با هر سطح مطالعه و مدرک و تخصصی خوندنشون میتونه مفید ، تامل برانگیز و تجربه‌ای به یادموندنی باشه . بخشی از این آثار احساسات نابی که در دوران کودکی با کتاب های خوش نقش و نگار دبستانیمون گذاشتیمشون تو یه صندوقچه و درشون رو بستیم رو زنده می‌کنن ، به عبارتی ، یک فرم نااااب زیستن و بودن و صفا و زلالی و رقت قلب و احساس رو بهمون میبخشن . بخشیشون هم مثل بارانن ، هر بار مطالعه کتاب همون حس ریختن قطرات بارون روی سرمون رو تداعی می‌کنن ولی هر باااار و باراااان تجربه ای منحصر بفرد و تازه و عییین اولین برخوردمون با این پدیده پر از انرژی و طراوت رو بهمون میبخشن. منتها این بار قرار نیست قطرات رو سرمون بریزن ، این کلمات و معانی هستن که به سرمون فرو میریزن و قلبمون رو نمناک و معطر میکنن . شاید هم چشمه های خشکیده چشممونو این باران دوباره به جوشش در بیاره و وجودمون رو بهاری و شفففاف و سرسبز و البته پربار میکنن . کتابها فرقی نکردن ، ما فرق کردیم و همین خوندن این آثار رو برای ما تبدیل به تجربه تازه و پربارتری میکنه . همونطور که نگاه ماست ، عمق ، فرم و زاویه دیدمون به عناصر و پدیده های دنیا که به تجربه هر کدوممون از زیستن در این دنیا و دریافت سعادت یا شقاوت تاثیر میذاره . برای داشتن والاترین تجربه زیست در این دنیا هم انسان ها نه لازمه دریا رو دوشقه کنن ، نه رو آب راه برن ، نه پرواز و طی الارض کنن ، نه با نگاهشون قطار رو منوقف بکنن اکثر این چیزها صرفا استعاره هایی برای به تصویر کشیدن اون تجربه ناب درونی این اشخاص بوده . اونها صرفا یاد گرفتن که به دنیا و مافیها چجور نگاه کنن همین . همچنانکه در داستان کوتاه زیر این تجربه از زبان عارف خراسانی والامرتبه بوسعید ابوالخیر روایت این حالات نقل شده : شیخ ما را گفتند:((فلان کس بر روی آب راه میرود!))گفت:((سهل است! چغزی وصعوه ای نیز بر روی آب می رود.)) گفتند:((فلان کس در هوا می پرد!))گفت:((زغن و مگس نیز در هوا می پرد.)) گفتند:((فلان کس در یک لحظه٬از شهری به شهری می رود!))شیخ گفت:((شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب می رود...این چنین چیزها را چندان قیمتی نیست!)) مرد آن بودکه در میان خلق بنشیند وبرخیزد وبخورد وبخسبد وبخرد وبفروشد ودر بازار در میان خلق ٬ستد وداد کند و زن خواهد و با خلق در آمیزد و یک لحظه از خدای غافل نباشد.

3

پست‌های مرتبط به ماجراهای هاکلبری فین

یادداشت‌ها

فاطمه

1402/5/15

          نوشتهٔ زیر یادداشتی است که وقتی ۱۶ساله بودم و کتاب را خواندم در آخرین صفحه‌اش نوشتم.

به نام خدا
هکلبری‌فین تمام شد. این دو سال و اندی که در گوشهٔ کتابخانه‌ام جا خوش کرده بود هرگز فکر نمی‌کردم چنین دنیای دوست‌داشتنی و جذابی آن گوشه آرام گرفته باشد.
دوستی گفته بود «هکلبری یه طور غریبی خوبه». راست گفته بود و دقیق. جوری خوب است که نمی‌شود گفت و نمی‌شود از خوبی‌اش برای کسی تعریف کرد. باید باهاش همراه شد تا آرام‌آرام دنیای جذاب هکلبری خودش را نشان دهد و بشود طعمش را -که نمی‌شود گفت شیرین است یا ترش یا شور و تلخ- روی زبان و زیر دندان حس کرد. به گمانم این بریده‌هایی که نوشته‌ام گواهی بدهند. البته که تمام داستان همینقدر جذاب و دوست‌داشتنی و ویژه بود؛ فقط باید صبر کنی. باید بلد باشی روی کلک با هک همراه شوی و با جریان آب‌، گاه تند و گاه آرام، پیش بروی. بعد از مدتی می‌بینی دنیای کتاب تو را با خودش برده. البته من طبعاً این کناره‌گیری و تنهایی و جمع‌کردن و رفتن را دوست دارم و لذتش برایم مضاعف بوده است.
نجف دریابندری استاد ترجمه است. انصافاً به بهترین صورت این داستان را ترجمه کرده، عالی. حتی به نظرم این اثر مارک تواین با ترجمهٔ نجف دریابندری -برای منِ فارسی‌زبان- شیرین‌تر است و بخشی از جذابیت کتاب مدیون این ترجمه است.
در پایان، بین جلد سبز این کتاب دنیایی عجیب، جذاب و به‌طرز غریبی خوب جریان داشت.

۱۳۹۴.۰۱.۲۹
        

1