معرفی کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد اثر اوریانا فالاچی مترجم یغما گلرویی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
16
خواندهام
675
خواهم خواند
85
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
امشب پی بردم که وجود داری: بسان قطره ای از زندگی که از هیچ جاری باشد. با چشم باز، در ظلمت محض دراز کشیده بودم که ناگهان در دل تاریکی، جرقه ای از آگاهی و اطمینان درخشید: آری، تو آنجا بودی. وجود داشتی. گویی تیری به قلبم خورده بود. و وقتی صدای نامرتب و پر هیاهوی ضربانش را باز شنیدم احساس کردم تا خرخره در گودال وحشتناکی از تردید و وحشت فرو رفته ام. سعی کن بفهمی ... من از دیگران نمی ترسم. با دیگران کاری ندارم. از خدا هم نمی ترسم. به این حرفها اعتقادی ندارم. از درد هم نمی ترسم. ترس من از توست. از تو که سرنوشت، وجودت را از هیچربود و به جدار بطن من چسباند. هر چند همیشه انتظارت را کشیده ام، هیچگاه آمادگی پذیرایی از تو را نداشته ام و همیشه این سوال وحشتناک برایم مطرح بوده است: نکند دوست نداشته باشی به دنیا بیایی؟ نکند نخواهی زاده شوی؟ نکند روزی به سرم فریاد بکشی که: " چه کسی از تو خواسته بود مرا به دنیا بیاوری؟ چرا مرا درست کردی؟ چرا ؟"نامه به کودکی که هرگز زاده نشد (به ایتالیایی: Lettera a un bambino mai nato) رمانی به زبان ایتالیایی از اوریانا فالاچی، نویسنده و خبرنگار ایتالیایی است که در سال ???? منتشر شد.این کتاب با زاویه دید اول شخص و در قالب نامه ای از راوی داستان، یک زن جوان که گویا خود فالاچی است، با جنینی که در رحم خود باردار است نوشته شده که فرزند نازاده اش را از مصیبت های دنیا و بی رحمی آن می آگاهاند
بریدۀ کتابهای مرتبط به نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
نمایش همهیادداشتها
1403/2/20
3
1402/1/25
8
1403/7/11
در ۳الی ۴مرحله کتاب را خواندم و قبلِ به پایان رسیدن،تقرببا ۲بار قضاوتش کردم! ۴،۵روز پیش که تقریبا به یک سوم کتاب رسیده بودم، بستمش و از شروع کردنش پشیمان بودم و حال که در صفحه سفیدِ آخر کتاب می نویسم، حداقل پشیمان نیستم. این کتاب سردرگمم می کند،اوریانا را هم می فهمم و هم نمی فهمم. آغاز کتاب خوب بود و شوکه کننده!فراز و فرودها و موضوعات و جهان بینی که در این کتاب و در قالبِ صحبت یک طرفه مادر با فرزندش می خوانیم تعلیق دارد،حتی اگر مخالف محتوا باشیم،خط داستان را ادامه می دهیم تا ببینم خب؟! و چه حیف کهـ نام کتاب،اسپویل کرده بود نیمی از ماجرا را! پایانش...........قشنگترین قسمتِ کتاب پایانش بود. که بلاخره آن منطقی که ادعایش را داشت را دیدیم.(: کلام را طول نمیدهم، اگر خواستید بخوانید در شرایط روحی و روانی مناسب بخوانید.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
13
1403/5/26
4
1403/6/18
0
1401/8/7
20
1402/9/3
3
1403/9/21
16