معرفی کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد اثر اوریانا فالاچی مترجم غلامرضا امامی تبریزی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
17
خواندهام
864
خواهم خواند
112
توضیحات
برای آخرین بار به دستانم که به حالت دعا رو به آسمان دراز شده بودند، نگاه کردم. بغضم را در خود خفه کردم و لبخندی زدم. ماه از مسافت های خیلی دور پیشم آمده و روی پوستم قرار گرفته بود و من باید دورش می انداختم؛ تا ابد. اگر هم می خواستم نگهش دارم، باز هم نمی توانستم؛ چرا که همیشه نمی توان با این حالت؛ یعنی انگشتانی باز و بدون این که دستت را به جایی بزنی، باقی ماند . می دانی کوچولویم، دیر یا زود دست هایم به جایی می خورد و همه چیز مثل بخار از بین می رود؛ به خاطر شوخی وقیحانه ی یک آدم سنگدل... .
بریدۀ کتابهای مرتبط به نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
نمایش همهیادداشتها
1403/5/26