The Whisper Man
در حال خواندن
31
خواندهام
304
خواهم خواند
220
نسخههای دیگر
توضیحات
در این کتاب هیجان انگیز و تاریک، الکس نورث داستان چند نسلی از پدر و پسری را می سازد که در تیررس تحقیقاتی قرار گرفته اند که قرار است طی آن، قاتلی زنجیره ای در شهری کوچک دستگیر شود. تام کندی، پس از مرگ ناگهانی همسرش، معتقد است که یک شروع تازه به او و پسر جوانش جیک کمک می کند تا بهبود پیدا کنند. یک شروع جدید، یک خانه جدید، یک شهر جدید. اما این شهر گذشته ای تاریک دارد. بیست سال پیش، یک قاتل زنجیره ای پنج نفر از ساکنان را ربوده و کشته است. تا زمانی که فرانک کارتر سرانجام دستگیر نشد، او را "مرد نجواگر" می نامیدند، زیرا شب ها با زمزمه کردن زیر پنجره های قربانیان، قربانیان خود را به بیرون می کشاند. درست زمانی که تام و جیک در خانه جدید خود مستقر می شوند، یک پسر جوان ناپدید می شود. ناپدید شدن او شباهت بی نظیری با جنایات فرانک کارتر دارد و شایعات قدیمی مبنی بر اینکه او یک همدست دارد را برانگیخته است. در حال حاضر، کارآگاهان آماندا بک و پیت ویلیس باید تا دیر نشده پسر را پیدا کنند، حتی اگر این بدان معنا باشد که پیت باید در زندان، دشمن بزرگ خود را ببیند: مرد نجواگر. و سپس جیک دست به کارهای عجیب وغریب می زند. صدای نجوا را از پنجره اش می شنود و ... .
بریدۀ کتابهای مرتبط به The Whisper Man
نمایش همهپستهای مرتبط به The Whisper Man
یادداشتها
1401/11/5
16
1403/5/19
9
1402/7/12
![▪️داستان:](https://cloud.behkhaan.ir/reviews/cf570be2-00eb-4816-8f4e-560523714d49.jpg)
▪️داستان: مهیج، ترسناک، غمانگیز، مبهم؛ ▪️متن کتاب: درخشان، گیرا، روانکاو، خاکستری و آبی؛ ▪️شخصیتهای پدربزرگ، پدر و پسر: غمگین، عاشق، آسیب دیده. • نویسنده از همان صفحهٔ اول شروع به تحریک حس کنجکاوی در خواننده میکند، ظرافت بیان داستان برای شرح جزئیات عالیست! • در مورد جنبههای روانشناختی داستان مثل: - دوست خیالی جیک - پسرک در زیرزمین - آقای شب ۱. دوست خیالی نمادی برای ایجاد عنصری ماوراء طبیعی در داستان هست که تعاملاتِ جیک به عنوان خاطرات او از دوران کودکی با مادرش و سپس با «فرانسیس کارتر» رو توضیح میده. در هر مورد، دوست خیالی نشاندهندهٔ تلاشهای جیک برای کنار آمدن با تروما و دنیای بزرگسالان هست، چراکه او چیزهایی که میترسانندش را با گفتگو به همراه خیالی خود منتقل میکند. ۲. آقای شب که دوست خیالی تام در کودکیست و نمادی از سرزدنهای شبانهٔ پدرش هست و در صفحات پایانی، مواجههٔ جیک با شخصیتی خیالی بهعنوانِ نمایندهٔ پیت(پدربزرگش) نشان دهندهٔ از دستدادن و مبارزه با اندوه است. این چهرهها فقط از این جهت شبیه ارواح هستند که در هیأت افرادی قرار میگیرند که شخصیتها از دست دادهاند. من به فاصلهٔ کوتاهی بعد از دیدن فیلم سکوت برهها، این کتاب و بعدش هم کتاب «کلکسیونر» رو خوندم؛ طبیعیه که فوبیای پروانه گرفتم نه؟😬
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
28
1403/3/11
نجواگر...🦋 اولین رمانی با ژانر جنایی بود که میخوندم و از خوندنش خیلی لذت بردم... موقع خوندنش مدام پاهام رو تکون میدادم چون هم زمان کلی حس های مختلف به مغز و قلبم هجوم آورده بودن...استرس، اضطراب، هیجان، کنجکاوی، بغض و... و این حس ها برای من تو چند جای داستان بیشتر بود. یکی جایی که تونی اسمیت بعد از بیست سال پیداش میشه در حالی که یه عده آدم روانی میدونستن اون کجاست ولی بخاطر افکار و عقاید مریضشون چیزی نمیگفتن. و بعدی جایی بود که دنیل پسربچه ی پرخاشگر و تنهایی که مورد بی توجهی خانوادش بود، دزدیده میشه و بعد به قتل میرسه. و در آخر برای فرانسیس که از بچگی با تنفر و ترس و وحشت بزرگ شده بود و تو کودکی شاهد اتفاقاتی بود که برای پسر بچه ای به سن اون خیلی خیلی زیاد بود و فکر میکنم در نهایت میدونست یک روزی به همون شکلی که پدرش بچه ها رو به قتل میرسوند اونم به قتل میرسونه هرچند از راه خیلی اشتباهی میخواست خودش رو به پدرش ثابت کنه هرچند موفق نشد اون ترس و وحشت کودکیش رو مخفی کنه و در آخر تسلیم پدر نفرت انگیزش شد.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
30
1403/8/27
0
1403/6/8
1
1403/4/7
15