نقاش سکوت

نقاش سکوت

نقاش سکوت

الکس میکیلیدس و 1 نفر دیگر
4.1
207 نفر |
93 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

21

خوانده‌ام

393

خواهم خواند

166

ناشر
خزه
شابک
9786229562512
تعداد صفحات
328
تاریخ انتشار
1398/6/9

توضیحات

        «نقاش سکوت» اولین رمان الکس میکلیدس  ، از همان هفته اول انتشار در صدر فهرست پرفروش های نیویورک  تایمز قرار گرفت و بعد از گذشت هفته های اول، همچنان رتبه نخست را به خود اختصاص داد.هنوز هم رکورد کتاب های جنایی را جابه جا می کند ؛ تا جایی که مجله تورندایک پرس پیش  بینی کرده است پرفروش ترین کتاب فصل آمریکا «نقاش سکوت» باشد.نقاش سکوت با اسم اصلی «بیمار خاموش» رمان هیجان و نفس های بریده است؛ ماجرای خشم و بی رحمی زنی نقاش به نام آلیسیا، علیه معشوق خودش، روان پزشکی که می خواهد سر از راز این خشم دربیاورد و آدم هایی که در تقلای جدا کردن نخ هایشان از این کلاف پیچیده هستند.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

بیمار خاموش

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

بیمار خاموش

تعداد صفحه

45 صفحه در روز

بیمار خاموش

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به نقاش سکوت

خواب گرانبانوی دریاچهقاتل در باران

داستان‌های معمایی_جنایی(پلیسی_کارآگاهی) مدرن

28 کتاب

این لیست خلاصه‌ای از مصاحبه مسعود بربر و محمد قائم‌خانی با موضوع ادبیات معمایی مدرن است مسعود بربر تاریخچه مختصر ادبیات معمایی را اینچنین می‌گوید: از اوایل قرن نوزدهم هافمن و ادگار آلن‌پو آغازگر داستان معمایی به معنای امروزی بودند و بعدا کانن دویل با خلق شرلوک هولمز و آگاتا کریستی با خلق پوآرو و مارپل ادامه دهنده این مسیر بودند. این داستان‌‌ها که امروزه مخاطبان داستان می‌توانند اشکالات منطقی‌شان را به راحتی متوجه شوند، در آن زمان اینقدر اهمیت معمایی نداشته و بیشتر جنبه سرگرمی داشتند‌. اما با مدرن شدن داستان، توجه داستان به درون آدمی بیشتر شد. در داستان‌های معمایی کلاسیک شخصیت پردازی به اندازه جذاب کردن کارآگاه بوده نه بیشتر. همین عامل باعث پس زده شدن و به حاشیه رفتن ادبیات معمایی شد و همه نسبت به این ژانر نگاه عامه پسند بودن داشتند. این اتفاق باعث توجه نویسندگان ادبیات معمایی به شخصیت شد. شخصیت را بر سر بزنگا‌ه‌ها قرار داده و موقعیت وجودی انسان در هستی را در قالب اثر معمایی جنایی مورد توجه قرار دادند. اینجا است که ژانر نووار به وجود آمد. سپس مسعود بربر به معرفی چند کتاب معمایی و چند نویسنده معمایی‌نویس می‌پردازد: نویسنده‌ها: ریمون چندلر پاتریشیا های_اسمیت هنینگ مانکل پاتریک مودیانو کتاب‌ها: معمای آقای ریپلی فیل در تاریکی سین مثل سودابه فراموش نکن که خواهی مرد بیمار خاموش(یا نقاش سکوت) لینک مصاحبه محمد قائم خانی با مسعود بربر: https://www.aparat.com/v/ljnze پ.ن: چهار اثر ایرانی دیگر به عنوان پک معمایی شهرستان ادب را مسعود بربر معرفی کرد. یکی از دوستان مورد اعتمادم در حیطه داستان، کتاب روز داوری‌اش را خواند و گفت کتاب خوبی نیست. اما ریگ جن را مطالعه کردم و متوجه شدم کتاب خوبی است. اگر نسبت به دو اثر دیگر کنجکاو هستید و نمی‌خواهید کل این مصاحبه را ببینید آن دو کتاب این‌هایند: محرمانه میلان متولد زمستان بعد از مطالعه در مورد اینکه در این لیست بگذارمشان یا نه تصمیم می‌گیرم پ.ن۲: امیدوارم خودم با مطالعه بیشتر آثار معمایی به زودی چند کتاب به این لیست اضافه کنم‌.(اگر اضافه شوند از کتاب‌های هفده به بعد کتاب‌هایی‌اند که خودم اضافه کردم و شانزده کتاب اول بر اساس معرفی مسعود بربر است.)

78

پست‌های مرتبط به نقاش سکوت

یادداشت‌ها

          آلیسیا برنسون نقاش با گلوله به صورت همسرش گابریل شلیک میکند و بعد از آن در سکوتی مطلق فرو میرود، و  تئو فیبر روان‌درمانگر سعی به کمک به آلیسیا دارد تا همه چیز روشن شود. 

یک رمان جذاب و پرکشش، که در صفحات پایانی شما را با یک شوک همراه میکند، دقیقا جایی که فکرمیکنید کلاغ داستان به خانه اش رسیده.
کمی بی انصافی است اگر این کتاب را یک تریلر دانست ، حتی خیلی کتاب راز آلودی هم نیست(یعنی هست، اما این احساس را به مخاطب القا نمیکند:)چون خبری از شوک های متوالی در آن نیست. اما خب این هم برای خودش روند جذابی است:/!
جنبه روانشناختی کمرنگی هم دارد که با تاثیر روزهای کودکی بر رفتار و عمل بزرگسالی اشاره دارد.  و خیانت…
نویسنده به خوبی داستان را پیش برده و روی همه شخصیت ها، فضا ها و پلان ها. و نوع روایت و زمان بندی تسلط کامل دارد و به خوبی شوک پایانی غیرقابل حدس داستان را به جا به کار برده که حاکی از هوش سرشار نویسنده است.
ترجمه داستان خوب و مطلوب بود، اما کمی هم در روان و شیوا بیان کردن جملات جای کار داشت، یا جاهایی که عمه آلیسیا را  به اشتباه تماما خاله ترجمه کرده بود.
 کتاب را خیلی دوست داشتم. و به نظرم میتوان پیشنهاد مناسبی برای علاقمندان ادبیات ژانر و حتی ناعلاقمندان به این سبک دانست!(درکل برای همه کتابخوان ها پیشنهاد مناسبی است، اما با توقع بالا سراغ آن نروید…)
        

15

          زنی‌ به جرم قتل همسرش دستگیر شده، بعد از قتل کلمه‌ای حرف نزده و به جز یه تابلوی نقاشی در واقع هیچ کاری نکرده، حتی دفاع از خودش و اظهار پشیمانی. به دلیل تشخیص مشکل روانی به جای زندان به مرکز روانی مخصوص تبهکاران میره. روان درمانگری بسیار به این موضوع علاقه‌مند میشه و تمام تلاشش رو می‌کنه تا به این مرکز منتقل و زن رو در واقع درمان کنه، بعد از ۶ سال از حادثه موفق به ورود به این مرکز روانی به عنوان روان‌درمانگر میشه. کتاب بیمار خاموش در مورد این زن و روان‌درمانگرش هست. بیشتر فضای کتاب گفتگوی بین شخصیت‌ها و کمی نوشته‌های دفتر خاطراته اما اصلا خسته کننده و حوصله سر بر نیست. یک موضوعی که من خیلی خوشم اومد اینه که کتاب در تعداد فصول زیاد و کوتاه نوشته شده و این به روان بودن کتاب خیلی کمک کرده. کتاب جذابه و کشش خوبی داره، اون اواخر دیگه کم‌کم میشه حدس زد که چی به چیه اما تعداد زیادی کتاب نیست که شما رو در صفحه‌ی آخر غافلگیر کنند پس این رو نمیشه به عنوان عیب برای کتاب نام برد.ه
        

2

m.sad

m.sad

1402/2/31

        یه باگ  بزرگی که تو ذهنم به وجود اومد اینکه چرا باید آلیشیا رو بکشه وقتی اون هیچ قتلی انجام نداده بود، و آلیشیا هم نمیتوانست ثابت کنه که اون متجاوز گر وارد خونش شده پس چرا کشتش وقتی که برای کمک بهش اومده بود اونجا، عجیبه/=
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

9

          آلیسیا برنسون زنی زیبا، ثروتمند، نقاشی هنرمند، باهوش و با استعداد است و با همسرش، گابریل یک عکاس مشهور صنعت مد، در یکی از خانه‌های زیبای لندن زندگی می‌کند. آلیسیا به معنای واقعی زن کاملی است و زندگی به ظاهر بی‌عیب و نقصی دارد اما در یکی از گرم‌ترین شب‌های تابستان صدای چند گلوله از خانه آن‌ها شنیده می‌شود و هنگامی که پلیس به خانه آن‌ها می‌رود، جسد گابریل را در حالی که به صندلی بسته شده و چند گلوله به صورتش شکلیک شده می‌یابد، در طرف دیگر آلیسیا با لباس سفیدی بر تن و چند شکاف عمیق بر مچ دست‌هایش حضور دارد و خون زیادی هم از دست داده است. افسران پلیس آلیسیا را به بیمارستان منتقل می‌کنند. آلیسیا بعد از اینکه نجات می‌یابد دیگر به حرف نمی‌آید در مورد قتل همسرش و آنچه بین آن‌ها گذشته است با کسی سخن نمی‌گوید. تئو فابر "روان پزشک" تلاش می‌کند آلیسیا به حرف بیاورد اما ناموفق است.
سکوت آلیسیا تا پایان کتاب باعث می‌شود داستان سمت و سویی معمایی و رازآلود پیدا کند و از یک تراژدی معمولی به داستانی معمایی و هیجان‌انگیز تبدیل شود.
__________________________________________
سبک و نگارش کتاب جالب بود،شخصیت پردازی هم بد نبود،تم روانشناختیش رو دوست داشتم حتی بیشتر از جناییش ،ریتم و کشش خوبی داشت،تصویرسازی و تعلیق هم اوکی بود.واییییی توئیستش.....عالی.اصن سرش تیک عصبی گرفتم🫠🫠 
        

3