معرفی کتاب بی قراری اثر زولفو لیوانلی مترجم مجتبی مرادی

بی قراری

بی قراری

زولفو لیوانلی و 1 نفر دیگر
4.3
12 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

22

خواهم خواند

14

ناشر
ری را
شابک
9786008744191
تعداد صفحات
204
تاریخ انتشار
1397/1/22

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        	ملک ناز دختری ایزدی است که از چنگال داعشیان گریخته و به امید آزادی و زندگی جدید به ترکیه پناهنده شده است. در کمپ پناهندگان سوری در ماردین با پسری ترک آشنا می شود که برای کمک به کمپ آمده است. حسین و ملک ناز به هم دل می بازند. عشقی ممنوع میان حسین مسلمان و ملک ناز ایزدی که اهالی ماردین گمان می برند شیطان پرست است. رمان با مرگ حسین در امریکا توسط اسلام ستیزان تندرو آغاز می شود و ورود خبرنگاری از استانبول که خودش اهل ماردین است و حسین را از کودکی می شناخته. حالا او می خواهد بداند چه اتفاقی برای حسین افتاده و چرا به امریکا رفته و آنجا کشته شده است و دیگر اینکه ملک ناز اکنون کجاست؟ بی قراری، داستان عاشقانه ای است که خواننده را به دل وقایع خاورمیانه ی معاصر می برد. به میان آتش و خون و فجایع داعشیان علیه مردم بی پناه ایزدی. در عین حال بی قراری درباره بحران هویت و خاطره، تاریخ گمشده ی مردم بین النهرین و حفظ و نجات انسانیت در دل وحشی گری نیز هست. بی قراری وجه مشترک همه ی شخصیت های این رمان است، نوعی حالت روحی که میان همه به اشتراک گذاشته شده است.عمر زلفی لیوانلی، نویسنده و هنرمند و سیاستمدار ترک، در بیستم ژوئن 1946 در قونیه به دنیا آمد و تحصیلات مقدماتی را در کالج معارف آنکارا پشت سر گذاشت. پس از کودتای سال 1971، در ابتدای جوانی به زندان افتاد. یک سال پس از آن برای ادامه ی تحصیل راهی سوئد شد. لیوانلی اولین کتاب خود، «دیکتاتور و دلقک» را در سال 1993 به چاپ رساند. از دیگر آثار وی می توان به بهشت هوش متوسطها، کودکی در برزخ، یک گربه، یک مرد، یک مرگ، خانه ی لیلا و سرناد اشاره کرد. لیوانلی در سال 1996 سفیر حسن نیت سازمان ملل شد و در سال 2002 به نمایندگی از حزب جمهوری خواه ترکیه به مجلس این کشور راه یافت. تا کنون بیش از سی جایزه ی ملی و بین المللی در حوزه های ادبیات، موسیقی و سینما به او اهدا شده است، از جمله جایزه ی ارمغان رمان اورحان کمال و یونس نادی در ترکیه، جایزه ی ادبی بالکان و جایزه ی بهترین کتاب سال ایتالیا. بی قراری، تازه ترین اثر لیوانلی، به یکی از اساسی ترین مسائل جهان امروز می پردازد، به حوادث خاورمیانه در چند سال اخیر و ظهور گروه های قشری و تکفیری و پیامدهای مصیبت بار آن.در این کتاب در مورد خاورمیانه آمده است: «مردمانش در طول تاریخ یکدیگر را کشته اند، بی آنکه بدانند خون خود را می ریزند. آن ها هم از خون خود سرمست می شوند
      

یادداشت‌ها

          می‌دانی حارصه چیست، پسرم؟ یک کلمه‌ی قدیمی عربی است. هم‌خانواده با حرص، حریص، احتراص و محترص. الان برایت توضیح می‌دهم پسرم. می‌دانی که به شتر می‌گویند کشتی صحرا. این حیوان مبارک می‌تواند سه هفته‌ی تمام، بی‌آن‌که چیزی بخورد یا بیاشامد، تشنه و گرسنه،پیوسته در بیابان راهپیمایی کند. یعنی این‌قدر حیوان مقاومی است. اما یک جور خار بیابانی هست که شترها عاشق آنند. تا چشمشان به این خار می‌افتد، آن را با دندان می‌کنند و شروع می‌کنند به جویدن. خارها دهان شتر را زخمی می‌کنند و خون از زخم‌ها جاری می‌شود. هرچه طعم تیغ و شوری خون بیشتر با هم قاطی می‌شود، شتر لذت بیشتری می‌برد. خلاصه هرچه بیشتر می‌بلعد، خون بیشتری می‌آید و هرچه خونریزی شدیدتر می‌شود، شتر ولع بیشتری پیدا می‌کند. از خون خودش سیر نمی‌شود و اگر جلویش را نگیرند از فرط خونریزی می‌میرد. حارصه یعنی این. همانطور که گفتم،کلماتی مثل حرص و احتراص و حریص هم از همین ریشه است.
داستان خاورمیانه هم همین است، پسرم. مردمانش در طول تاریخ یکدیگر را کشته‌اند بی‌آنکه بدانند خون خود را می‌ریزند. آن‌ها هم از خون خود سرمست می‌شوند.
        

14

          
ابراهیم یک روزنامه‌نگار ترک ساکن استانبول، در جلسه‌ای برای بررسی اخبار روز متوجه میشه دوست بچگی‌ش، حسین، در آمریکا بر اثر ضربات متعدد چاقو کشته شده. تصمیم میگیره به شهر محل تولدش برگرده و از چند و چون قضیه سر در بیاره. موقعی که میره اونجا یک داستان دیگه در مورد حسین متوجه میشه، یک داستان عشقی تلخ بین حسین و ملک‌ناز دختر ایزدی از آوارگان سوری. ابراهیم که به شدت ذهنش درگیر میشه در به در دنبال ملک‌ناز میگرده و متوجه رنج و عذاب و مصیبت‌هایی میشه که داعشی‌ها بر سر اون و اطرافیانش آوردن. این فجایع بسیار دردناک و متاسفانه متاسفانه برای ما اهالی خاورمیانه، این خاک باارزش نفرین شده، جدید نیست. کتاب داستان خاصی نداره، روایت در انتهای سرهم بندی شده، اشتباهاتی در بیان اعتقادات مردم داره و در نهایت دچار یک دوگانگی غرب-شرق شده که توی ذوق میزنه. من اساساً با این غرب‌زدگی و شرق‌زدگی و فلان و بیسار مشکل دارم مخصوصا اگه به موعظه و خطابه منتج بشه. سه میدم فقط به احترام رنج و درد مردمان درگیر در این جغرافیا وگرنه کتاب بیش از دو ارزشی نداره.

از متن کتاب:
ه«میدونی حارصه چیه؟ یه کلمه‌ی عربی از خانواده‌ی حرص. حارص، احتراص. می‌دونی که شتر اونقدر صبور و پر طاقته که می‌تونه سه هفته تو بیابون راه بره و راه بره. توی بیابون خارهایی هست که شترها خیلی دوست دارند، هرجا این خار رو ببینند با دندون اون رو می‌کنند و شروع به جویدن می‌کنند. وقتی این خار با مزه‌ی شور خون آغشته میشه شترها لذت بیشتری می‌برند. هر چی بیشتر می‌خورند خون بیشتری می‌ریزه و هر چی خون بیشتر میشه شتر بیشتر و بیشتر از این خار می‌خوره، انگار که دیگه از خون خودش سیر نمیشه.اگه مانعش نشن شتر از شدت خون‌ریزی می‌میره.این یعنی حارصه. این رسم تمام خاورمیانه است پسرم،  اهالی خاورمیانه در طول تاریخ همدیگه رو کشتن و کشتن و کشتن بی اینکه متوجه بشن در حال ریختن خون خودشون هستن. از طعم خون خودشون مست میشن...»ه

پ.ن: البته من با این پاراگراف بالا هم صد در صد موافق نیستم اما قشنگ بود نوشتم
        

6