"قدم بخیر مادربزرگ من بود" مجموعهای از چند داستان کوتاه.
خوندن این کتاب نهایتا یک ساعت و نیم زمان میبره، نسخه صوتی این کتاب هم موجود هستش. اما من پیشنهاد نمیدم. چون حدود ۴۰ درصد کتاب شامل جملات با گویش محلی هستش.
من حدودا ۳۰ درصد کتاب رو به صورت صوتی گوش دادم، اما واقعا چیزی متوجه نشدم. و بعد سراغ نسخه الکترونیک کتاب رفتم چون حداقل ترجمه بعضی کلمات رو داشت. و دوباره از ابتدا خوندم.
-
تصور من از این کتاب، مجموعه داستانهای شیرین و گوگولی در مورد مادربزرگها بود. اما با اولین داستان متوجه شدم کلا متفاوت از تصور من هست. مجموعه از داستانهایی بود که در روستای میلَک اتفاق افتاده بودند. من فکر میکردم که داستانها باید به هم ربط داشته باشند و تا اخرین داستان فکر میکردم قرار هست بلاخره قسمتهای مبهم داستانها برام رفع ابهام بشه، اما خب اینطوری نبود.
بیشتر داستانها ترکیبی از چیزهای موهوم و یا تصورات ترسناک قدیمی بود. (البته برای من بیشتر گنگ بودن تا ترسناک)
-
در کل از اون کتابهایی نبود که بخوام به کسی پيشنهاد بدم یا بگم خیلی جالب بود.