یادداشت فاطمه

فاطمه

فاطمه

1403/10/12

        «همه‌ی خانواده‌های خوشبخت به یکدیگر شبیه‌اند؛ اما هر خانواده‌ی بدبخت، بدبختی خاص خود را دارد.»
-
آناکارنینا، داستانی درام و واقع‌گرایانه در سرزمین روسیه.
جناب تولستوی توی این کتاب شخصیت‌ها رو طوری خلق کردن که هرکدوم رو میشه درک کرد، میشه باهاشون همراهی کرد و میشه باهاشون زندگی کرد. و حتی حضور یکسری شخصیت‌ها روند کتاب رو قابل تحمل‌تر می‌کرد. چون اگه این کتاب به تنهایی فقط به داستان آنا می‌پرداخت آزاردهنده بود. (مثل مادام بوآری)
شخصیت‌ لوین، واقعا شخصیتی بود که حضورش به کتاب رنگ می‌داد. شخصیت فلسفی و زندگی روستایی :)
شخصیت کارنین هم، واقعا برام قابل احترام بود. مرد چقدر تو مظلومی...
-
زندگی روستایی لوین، از اون زندگی‌هایی بود که درونم احساس حسرت ایجاد می‌کرد. از اون حالت‌هایی که دلم میخواست جمع کنم و برم روستا. انقدر جزئیات و توصیفات توی این فصل‌ها بودش که می‌شد چشم‌هارو بست و تصورش کرد.
فصل درو، رفتار خوب با موژیک‌ها و احساس همراهی که لوین داشت برای من لذت بخش بود‌.
توی فصلی که لوین داشت پدر می‌شد، احساساتش به شدت واقعی، صاف و ساده و خوب توصیف شده بودن.
و فصل پایانی برای لوین، کاملا متفاوت از آنا بود.
-
در کل فصل‌های پایانی رو از نظر توصیفات بیشتر دوست داشتم. بخصوص توصیفات احساس دالی... 
و بنظرم شروع داستان توی ایستگاه قطار، و پایان داستان توی همونجا، یکی از ایده‌های جذاب جناب تولستوی بود.
از اون کتاب‌هایی هستش که خوندنش خالی از لطف نیست.
      
426

39

(0/1000)

نظرات

فقط "خواندنش خالی از لطف نیست"؟!! همین؟!
خواندنش واجبه😁😎
3

2

فاطمه

فاطمه

1403/10/12

😂😂😂 اتفاقا اومده بودم این قسمت آخرشو یکم تغییر بدم که کامنت شمارو دیدم🙋🏻‍♀️
دیگه تغییر دادنش هم جایز نیست😂😅 

1

شرمنده واقعا.😅
@fateme_b 

1

فاطمه

فاطمه

1403/10/12

دشمنتون شرمنده🫶🏻🩷 فدای سرتون🌸
@z.mikaeili 

0

ولی من سه نفر رو در طول کتاب اصلا نتونستم درک کنم🤐
۱. استیوا
۲. بتسی
۳. آنا
حتیییی ورونسکی رو تونستم کمی بفهمم ولی اینارو نه!
یکی دیگم بود ولی یادم نیست کی بود 
2

0

فاطمه

فاطمه

1403/10/13

بتسی کدوم بود؟
بنظرم شاید نگاهت به آنا بعدا که متاهل شدی تغییر کنه.
استیوا هم که از خواهرش نباید چیزی کم بیاره😂 

0

فامیل ورونسکی که برای این دوتا قرار ملاقات جور می‌کرد و آنا رو تشویق میکرد..
امیدوارم نظرم تغییر نکنه😂🤐
@fateme_b 

0

یه اتفاق دردناکی که برای من افتاده این بود که این قسمت ایستگاه قطار واسه‌ی من خیلی پیش لو رفته بود... اسپویل شده بود، توی یه مقاله راجع به معرفی‌ این کتاب  و اگه یه روزی قرار باشه آنا کارنینا رو بخونم دیگه هیچ هیجانی برای اتمامش ندارم😂🙂
2

1

فاطمه

فاطمه

1403/10/13

اوهوم اتفاقا منم یه جایی خونده بودم :/ و کل جلد دوم منتظرش بودم🤦🏻‍♀️
اما خب همین که کتاب محدود به آنا نیست خوبه، بقیه‌اش یه نیمچه هیجانی شاید داشته باشه 😁 (نیمه پر لیوان) 

1

پس خداروشکر 😁
@fateme_b 

1

مادام بواری واقعا تلخ بود 
1

1

فاطمه

فاطمه

1403/10/13

خیلیییی، از همه بیشتر سرنوشت دخترشون منو اذیت کرد... 

0