خیلی کتاب جالبی بود و تا اخر خواننده رو درگیر میکرد
خوندنش رو به کسایی ک ژانرجنایی معمایی دوس دارن توصیه میکنم
هیجان انگیزنبود اما دوس داشتی تا تهش بری
        

          از اون کتاب جنایی های نفس گیر نیست ولی جوری توی حدسهای اشتباه میذارتت که آخر کتاب غافلگیر بشی از اصل ماجرا. از اون مدلاس که فصل به فصل که جلو میری اطلاعات جدیدی بهت میده. در کل از خوندنش خوشم اومد و مشتاق خوندن جلد بعدی هستم.
ترجمه هم روون و خوب بود.

پیپا برای پروژه پایان مدرسه اش سراغ قتلی میره که چندسال پیش توی شهر کوچیکشون اتفاق افتاده. اون دوباره میخواد پرونده قتل رو بررسی کنه و ازش گزارش بنویسه، چون به نظرش قاتل انقدرام که بقیه میگن گناهکار به نظر نمیاد و یه چیزایی این وسط مشکوکن...
        

          قتلی که پنج ساله پیش اتفاق افتاد، جسد مقتول پیدا نشده و قاتلی که پلیس پیدا کرده است دست به خودکشی زده. پلیس پرونده را بسته است.
اما پیپ دختر دبیرستانی کنجکاو هیچوقت قبول نمی‌کند که پرونده به این سادگی بسته شده باشد پس برای پروژه مدرسه خود تحقیق درباره این پرونده را انتخاب می‌کند.
با شروع تحقیقات تهدیدهای مخفیانه به دست پیپ می‌رسد. و این یعنی آیا قاتل هنوز در شهر است؟!
.
این کتاب سی‌صد و خرده ای صفحه‌ای را در سفر خریدم و خواندم، نمی‌توان گفت خط به خط آن هیجان انگیز است.نه! اما روند تحقیقات کاشف کوچک داستان بسیار جذاب است و شما را با خود می‌کشاند تا از نتیجه‌اش شوکه شوید!
        

          بهترین کتابی که خوندم...
با یه داستان پرکش و جذاب و پشم ریزون  که هرلحظه به یکی شک میکردی و اون عاشقانه ریزی که باهاش ترکیب شده بود فوق العاده بود 
        

          عالی بود 
یعنی حدس نمیزدی قاتل دختره اون باشه.
        

          می‌تونست حجم کمتری داشته باشه و در عین حال جذابیت و هیجان بیشتری رو درونش جا بده. فضای داستان و خیلی دوست داشتم و همچنین قلم نویسنده. به شدت پیشنهاد میشه:) 
        

          به معنای واقعی کلمه پیچ در پیچ اما قابل فهم. واقعا ذهن نویسنده رو قابل ستایش میدونم که میتونه خواننده رو یهو از چیزی خیلی دور یا نزدیک کنه. رابطه پیپا و راوی رو دوست داشتم و به نظرم واقعا قابلیت سریال شدن هم داره ^-^ فقط یه سری چیزا واسم گنگ موند مثل رابطه استنلی فوربز و دنیل دا سیلوا که چرا با پیپ خوب نبودن؟ 
پیش به سوی جلد دوم...
        

          راهنمای کشف قتل به صورت غیر واقعی
. 
. 
کتاب روی خط تینیجری درحال راه رفتنه و بعضی وقتا از خط عبور میکنه و بعضی وقتا هم روی همین خط درحال گذره 
این کتاب بیشتر از اینکه در ژانر جنایی طبقه بندی بشه باید در ژانر ماجراجویی قرار بگیره، خود نویسنده تصمیم گرفته داستان رو در فضای آرومِ بدون تشنج روایت کنه و خطری شخصیت هارو تهدید نکنه و همین تصمیم هم هیجان رو از بطن داستان میگیره 
البته از این نمیشه گذشت داستان هوشمندانه است و پیچش های داستانی بسیار خوبی داره 
اما برای همین پیچش های داستانی هم نویسنده شخصیت هارو برنامه ریزی میکنه که ما به اونها شک کنیم ولی در پایان اونها رو رها میکنه و چرایی اتفاقاتی که شخصیت های مشکوک ساختن رو توضیح نمیده 
برای مثال یک شخصیت مشکوک با شخصیت مشکوک دیگری قرار میگذاره و به مخاطب شوک ارتباط این دو رو میده و از قضا در پایان فصل این کار رو میکنه که مخاطب در خماری بمونه و از قضا دیگه هیچ اهمیتی به این دوتا نمیده در پایان هم یکی غیر از شخصیت های مشکوک قاتل اعلام میشه و ما اصلا دیگه به چرایی ارتباط اون دو شخصیت کاری نداریم و من به این میگم باگ خود خواستهٔ نویسنده
و از این هم نمیشه گذشت که اگه به جای دختر خوب هالی جکسون یه کاراگاه پیر بازنشسته معما رو حل میکرد چقدر داستان منطقی تر و جذاب تر میشد، حداقلش اینه که باگ اطلاعات راحتی که پپا بدست می آورد رو حل میکرد 
الا ایحال همینی که هست و این شخصیت معما رو حل کرد و دل مارو سوزوند که قتل به این دقیقی و با چفت و بستی رو چرا با فضا سازی بد خراب کردی آخه 
        

          کتاب خیلی تینیجری بود. زیادی طولانی بود و خیلی جاها حوصله سر میرفت. اون چیزی که اول توی ذهنم بود که یه کتاب جنایی خوب باشه، نبود. در کل اگر نخونیدش چیزی رو از دست ندادید.
        

          میتونم بگم عالی بود ، خواننده رو کاملا درگیر داستان می کرد. در جلدهای بعدی هم داستان به شدت جالبه 
        

          محشر بود، واقعا دوستش داشتم و خوشحالم که خوندمش واقعا بهم چسبید مخصوصا توی تعطیلات .
        

          کتاب به شدت جالبی بود و مغزتو خیلی درگیر میکرد🌝
اولاش خیلی جذب نشدم تا اینکه یهو به خودم اومدم و دیدم که دارم هی صفحات رو ورق میزنم و میخونم و از خوندنش سیر نمیشم.
نویسنده ، بانو هالی جکسون خیلی روند داستان رو خوب پیش برده بود و به همه چیز فکر کرده بود
جوری که آخر کتاب هیچ حفره و سوال بی جوابی نمونده بود.
این بانو واقعا نابغه‌ست تو زمینه داستان های جنایی🌝🧡
من تا ته ته کتاب رو سرشار از حس کنجکاوی و پشم ریزونی خوندم
همچنین ترجمه کتاب که کار خانم قطبی بود بسیار روون و عالی بود و توضیحات کامل راجب کلمات داده شده بود که من خودم عاشق این نکته شدم.
کتاب پشم ریزون و با قلم بسیار عالی نوشته شده، بهتون پیشنهادش میکنم🧡؛
این کتاب باعث شد که برم سراغ اثر های بانو هالی جکسون و جنایی خوندن رو شروع کنممم🌝🧡
همه جوره دوستش داشتمم🤌🏻🌟
        

          کتاب جنایی متفاوتی بود 😁این که حالت تینجری و مقدار کمی طنز  قاتیش بود برای من جالب و متفاوت بود👌 شاید بشه گفت،ضعفی که از نظر من داشت هیجان کمش بود که به خاطر جذابیت کل کتاب میتونم با دست و دلبازی ازش چشم پوشی کنم🌝
بعضی از دوستان میگفتن که نویسنده الکی طولانی کرده  و میتونست زود تر داستان رو جمع کنه.ولی برای من لذت بخش بود و این مرحله مرحله پیش رفتن اصلا خسته کننده نبود. بیش از حد مشتاق خوندن جلد دومش هستم و امیدوارم  توی ذوقم  نخوره⁦:⁠^⁠)⁩
        

          کتابی که زمین گذاشتنش هر لحظه سخت تر و سخت تر می شود.
داستان از جایی شروع میشه که یک دختر نوجوان تصمیم می گیرد قتلی که پنج سال پیش در شهر اتفاق افتاده رو برای پروژه مدرسه اش بررسی کند ؛ چرا ؟ چون فکر می کند پلیس شخص اشتباهی را قاتل تشخیص داده است!
در ظاهر شاید موضوع کتاب ساده یا حتی کلیشه ای در نظر آید و دقیقا همین دلیلی است که من مدت ها خواندن این کتابو عقب انداختم اما در نهایت با خوندن پیش درآمد بی نقص این مجموعه ترغیب به خواندن کل مجموعه شدم و در نهایت فهمیدم نه تنها با یک اثر نوجوانانه و ساده رو به رو نیستم بلکه با یک پرونده جنایی با سبک و حال کاملا متفاوتی مواجه هستم به گونه ای که حتی بعضی از سرنخ ها به صورت تصویری در این رمان آورده شده است.
شخصیت سازی درون این رمان برای این ژانر کاملا کافی و مورد قبول بوده و کاملا نویسنده در ساخت شخصیت اصلی دوست داشتنی موفق عمل کرده است و در نقطه ای این موضوع مهم می شود که بفهمیم با یک کتاب شخصیت محور مواجه هستیم.
در هر بخش داستان یک سرنخ آشکار می شود و شروع به بازی دادن خواننده می کند به گونه ای که خواننده در ذهنش یا مثل من در دفترش شروع به ساخت تابلو سرنخ ها می‌کند و شرلوک هلمز ذهن خود را بیدار می کند تا برای یک پرونده جذاب لباس کار به تن کند تا در نهایت به پایان بندی بی نقص کتاب برسیم.
چرا بی نقص؟ چون حتی لحظه ای در این کتاب بیهوده و کند جلو نمی رود و در نهایت ما در پایان بندی حتی با یک حفره داستانی مواجه نخواهیم شد.
لازم به ذکره که شرکت فیلمسازی نتفلیکس شروع به ساختن سریالی بر اساس این مجموعه کرده است که بزودی پخش می شود.



همچنین در زیر می توانید ترتیب خواندن این مجموعه را مشاهده کنید:

۱- بازی قتل

۲- راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب

۳- دختر خوب ، خون بد

۴- خوب مثل مرده ها
        

          حدودا یک سال پیش خریدمش و متاسفانه فرصت نمی شد برم سراغش؛ تا اینکه هفته‌ی پیش تصمیم گرفتم این طلسم رو بشکنم.
احتمالا فقط کسایی که خوندن درک کنن که بی‌خوابی سر این کتاب یعنی چی..🤝🏻
ترجمه، روند داستان، پایان داستان، شخصیت ها، تصویر سازی و همه چیز به قدری قوی بود که در وصفش هیچ چیزی برای گفتن ندارم.
اگر به ژانر معمایی علاقه دارید، خوندنش شدیدا پیشنهاد می شه؛ بخونید و لذت ببرید.
        

          "وقتی یک دروغ بارها و بارها تکرار شود، مردم آن را به‌عنوان حقیقت می‌پذیرند."
 فکر نمی‌کردم انقدر خوب باشه حتی تا لحظه آخرم نمیشد حدس بزنی قاتل کیه!
شخصیت پردازی پیپا فوق‌العاده بود یه دختر جسور و باهوش و کنجکاوه  و در عین حال نقص هایی داره که اونو باور پذیرتر میکنه.
سبک نگارش هیجان‌انگیز و استفاده از فرمت‌هایی مثل پیام‌های متنی، گزارش‌های تحقیقاتی و ایمیل‌ها، حس واقعی‌تری به داستان می‌ده. به خوبی خواننده رو درگیر می‌کنه و پایان داستان هم به اندازه کافی شکه کننده و تاثیر گذاره💫
❌تنها نقطه ضعفش  ب نظرم زیادی کش دادن داستان بود و اینکه به یک سری شخصیت های فرعی خوب پرداخته نشده بود. 
        

          مهم نیست از این ژانر خوشت میاد یا نه به هر حال هیچکس از خوندن این کتاب پشیمون نمیشه.
        

          وای وای وای. مطمئنم این مجموعه بهترین مجموعه جناییهههههههههه(البته برای من) و با اینکه هنوز دو جلدش مونده ولی از بازی قتل و راهنمای کشف قتل خیییلییی خوشمممم اومد. فوقققق العادههه بود. و به جنایی خونا حتما پیشنهادش میکنمممم حتمااا:)))))))))))
        

          خوبب این کتاب  هم برام باحال بود و هم غم انگیز؛
به این دلیل ک کتاب درباره نوجوانان رده سنی ۱۵ تا ۱۷  ساله رو داشته توصیف میکرده ک شامله شیوه زندگی و خانواده و جنسیت میشه و من برای این خیلی ناراحت شدم چقد طرز فکرا میتونه پیشرفته باشه و چقد خوبه ک محدودیت جنسیت نیست.
با اینکه ما این رو در طول روز چ بخوایم و چ نخوایم خیلی واضح و روشن در شیوه زندگیمیون میبینیم.
و البته شخصیت هر نوجونی ۷۰ درصدش دسته خودشه چرا چون توی این کتاب یک شخصیت آزاد رو میبینم ک از این آزادی سو استفاده نمیکنه و افرادی رو توصیف می‌کنه ک مسیر زندگیشون هنوز تویه همون اشتباهات داره پیش میره
و نباید افردا فقط بخاطر جنسیتشون منع کنیم از خیلی کارها.

دور از همه این مسائل کتاب واقعا قوی بود با اینکه اولین رمان هالی جکسون بود ک در ۱۵ سالگی نوشته بوده!!
        

          همه آنچه از یک رمان فوق‌العاده میخواهید اینجاست !