میثم و شهر ترس های ممنوعه
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
11
خواندهام
43
خواهم خواند
13
نسخههای دیگر
توضیحات
کتاب میثم و شهر ترس های ممنوعه، نویسنده احمدرضا امیری سامانی.
بریدۀ کتابهای مرتبط به میثم و شهر ترس های ممنوعه
نمایش همهلیستهای مرتبط به میثم و شهر ترس های ممنوعه
یادداشتها
1402/4/30
2
1402/9/18
من یادم نمیاد تو دوران خودم کتاب نوجوان خونده باشم. یعنی در واقع چیز خاصی نبود که بخونیم. از دنیای کتابهای کودک خیلی مستقیم پرتیدیم به دوران بزرگسالی. مثلا کتابهای دوران نوجوانی من "زویا" اثر دانیل استیل یا "جین آستن" و "بابالنگ دراز" - البته با مقادیر مناسبی سانسور!- بود. تا سالها کتاب محبوبم هم "صد سال تنهایی" محسوب میشد. اینم بگم نه تو نوجوانی و نه بعدها هری پاتر نخوندم. نمیدونم چرا. شاید انقدر کتابهای بزرگسال و رئال خونده بودم که رغبتی به اون فانتزیها پیدا نمیکردم. اولین مواجهه من با ادبیات نوجوان سری کتابهای وحشت "سرزمین اشباح" دارن بود که اونم باز خودم نخوندم. یه نوجوون عشق ژانر وحشت میخوند و برام تعریف میکرد. اونجا بود که متوجه شدم کتابایی برای نوجوونا مینویسن. دهه هشتاد بازار ترجمهشون داغ داغ بود. در عین جذابیت، حاضریخوری راحتی هم بود برای ناشران نوظهوری مثل پرتقال و هوپا. تو کتابفروشیها میدیدم نوجوونهای کتابخون با چه عطشی دنبال کامل کردن مجموعهشون یا انتخاب یه مجموعه جدید هستند. و طبق معمول، نویسنده ایرانی جاش خالی بود تو این بازار. هنوز سنین نوجوونی تو این کشور درست و حسابی به رسمیت شناخته نشده. چه برسه به اینکه یه عده بخوان با تکیه بر دانش و تجربه برای این دوران محتوا تولید کنن. اما تازگیها (این که میگم تازگیها شاید نزدیک به یک دهه باشه که در مقایسه با دوران از دست رفته هنوز زمان کمی است) کتابهای نوجوان ایرانی هم داره رونق میگیره. اتفاقا بهترین کتابهاش هم برای کانونه. افق و پرتقال هم اومدن وسط. این میون نشر کمیکا به طور تخصصی برای نوجوونها داره کار میکنه. و چیزی که من خیلی تو این نشر دوست دارم اینه که روی گذشته فرهنگی خودمون خیلی تاکید داره. کتاب "میثم و ترسهای ممنوعه" رو ما به اعتبار تجربه خوبی که از ایلیا داشتیم خریدیم. به نام پسر و به کام خودم! تو این کتاب با یه پسر ۱۰ ساله همراه میشیم که نسبتا نازپروردهاس و برای دوران خودش این خیلی عیب بزرگیه. میثم همراه خانوادهاش یه سفر رو تجربه میکنه که سخته. گرفتار راهزنها میشن، از محله و خونه دوستداشتنیشون میرن به شهر و خونهای جدید، دوست و رفیق نداره و باید از اول شروع کنه، یه عموی محبوب هم داشته که تو جنگ کشته شده و هنوز سوگواره. هر کدوم اینها تو روزگار الان یه ترومای جدیه برای بچهها ولی اون زمان از میثم توقع میرفت همه رو با هم مدیریت کنه و پسر مطلوب و تراز دوران باشه. این جابهجایی البته برای میثم خیر بود و به اون هدفی که میخواست میرسه. زمان داستان بین دو جنگ جمل و صفین رخ میده. ما همراه میثم کوفه قبل جنگ صفین، آدمها و جوّ فرهنگی شهر و البته جنگ صفین رو میبینیم. به شخصه توصیفهاش از جنگ و نحوه درگیر کردن خواننده رو با اون مهلکه خیلی دوست داشتم. واقعا تو این قسمت موفق عمل کرد. زبان داستان هم برای نوجوان کمسن بین ۱۱ تا ۱۵ خوب و ساده بود. مخصوصا که میثم خوانندهاش رو مخاطب قرار میده و اینطوری اون رو بیشتر توی داستان میکشونه. اما ایرادی که داشت مقدمه نسبتا طولانی بود. خیلی فصل و داستان و ماجرا میگذره تا به جنگ صفین و اتفاقاتش برسه. جنگ که تموم میشه کتاب دیگه حالت گزارشی پیدا میکنه و سریع تو یه فصل همه چی جمع میشه. در حالی که جا داشت ماجرای حکمیت هم با همون ترفندهای قبلی داستان برای مخاطب روایت بشه. امیدوارم این دست کتابها هر روز بیشتر بشه و مادرهای ایرانی دغدغهمند با خیال راحت کتاب دست بچههاشون بدن.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
6
1403/3/15
6
1403/7/26
4
1403/4/9
2
1402/4/30
0
1402/5/20
17