معرفی کتاب زنی به نام وریتی اثر کالین هوور مترجم بامداد بهنام

زنی به نام وریتی

زنی به نام وریتی

کالین هوور و 1 نفر دیگر
4.2
125 نفر |
54 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

248

خواهم خواند

92

شابک
9786226202527
تعداد صفحات
310
تاریخ انتشار
1398/8/1

توضیحات

        "هر خانه ای روح دارد، و اگر این درست باشد، روح خانه وریتی تاریک تاریک بود"رنگ چشم هایش با رنگ کراواتی که توی جیبش فرو کرد، جور هستند. سبز مایل به زرد. خوش تیپ است، اما چیزی در او وجود دارد که وادارم می کند آرزو کنم ای کاش خوش تیپ نبود. انگار ظاهرش معذبش کرده است. بخشی از وجودش که نمی خواهد کسی به آن توجه کند. دلش می خواهد در این شهر نامرئی باشد. درست مثل من. خیلی از آدم ها به نیویورک می آیند تا کشف شوند. مابقی به اینجا می آیند تا مخفی شوند، درست مثل من.
      

لیست‌های مرتبط به زنی به نام وریتی

پست‌های مرتبط به زنی به نام وریتی

یادداشت‌ها

baran bano

baran bano

1403/10/23

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

الینا

الینا

1403/3/25

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

Liam

Liam

1403/12/23

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        کتابی که واقعا دوستش داشتم . اونم فقط بخاطر پایان و ایده خوبش. اگر نویسنده هستین یا حداقل رویاش رو در سر می‌پرورونین عاشق این کتاب خواهید شد چون قدرت یه نویسنده رو رخ میکشه و باعث میشه خواننده با همون مهارت نویسندگی بترسه ، لبخند بزنه ، ناراحت بشه ، بخواد فرار کنه و ... و در نهایت همون نویسندگی شمارو فریب میده .
کتاب از لحاظ نثر روون بود و توی پنج ساعت پشت سر هم خونده میشه و فصل ها هم سبک هستند و روند داستان سریع پیش میره .  و هرکاری کنید نمی تونید پایانش رو حدس بزنید . بین تمام جنایی هایی که خوندم  حاضرم واقعا پیشنهادش کنم . اما بنظرم میتونست یکم روند نزدیک شدن جرمی و لو آروم تر باشه و اینقدر سریع پیش نره . به هرحال شایسته شهرت زیادیه.

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          بسم اللّٰه الرحمن الرحیم ✨

تعریف کتاب های  «کالین هوور» رو زیاد شنیده بودم اما تا به حال چیزی ازش نخونده بودم تا اینکه دل و زدم به دریا و تصمیم گرفتم یکی از کتاب های این نویسنده رو تحت عنوان «اگر حقیقت این باشد»  شروع کنم .
کتاب راجع به نویسنده گمنامی به نام «لوئن» هست که کتاب هاش طرفدار زیادی نداره به تازگی مادرش رو از دست داده و داره ورشکست میشه . درست در همین زمان پیشنهاد شوکه کننده ای بهش میدن.  «وریتی» نویسنده محبوبی هست که رمان هاش جزو پرفروش ترین هاست اما به دلیل مشکلاتی که براش پیش اومده نمیتونه مجموعه رمانش رو به پایان برسونه پس همسرش جرمی به لوئن پیشنهاد اتمام مجموعه رمان وریتی رو میده. لوئن هم این پیشنهاد رو قبول می‌کنه و به منزل وریتی میره. زمانی که تحقیقاتش رو راجع به شیوه نویسندگی وریتی شروع میکنه ، دست نوشته ای از وریتی پیدا می‌کنه و متوجه حقایقی راجع به زندگی جرمی و وریتی میشه ..‌.

از همون صفحات ابتدایی طوری مجذوب کتاب میشید که حتی اگه به دلیل فشردگی کاری نتونید ادامه ش بدید ذهنتون مدام درگیرشه. داستان به شکلی شروع میشه و ادامه پیدا می‌کنه که من در حیرت خلاقیت ذهن نویسنده بودم  و نگم از پایان شوکه کننده ش .
از یه جایی به بعد فکر میکنید که نویسنده همه ی کارت هاش رو رو کرده اما  آخرین کارت رو گذاشته برای صفحات آخر . درست جایی که فکر میکنید همه چی تموم شده ، دقیقا همونجا شوکه میشید، اتفاقی که برای من و همه خوانندگان کتاب افتاد 
تازه فهمیدم این همه محبوبیت بی دلیل نبوده . مشتاقم سایر کتاب های نویسنده رو هم بخونم ‌.
        

31

فاطمه

فاطمه

1402/10/15

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

1

یلدا🌿

یلدا🌿

1402/4/25

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          اگر حقیقت این باشد
نوشته کالین هوور
ترجمه جناب عباس زارعی
از نشر آموت
...
ماجرای کتاب از جایی شروع می‌شود که لوئن،نویسنده بی پول داستان،پس از مرگ مادرش،پیشنهاد کاری‌ای برای ادامه مجموعه کتابی،از سمت همسر یکی از نویسندگان مطرح دریافت می‌کند.
جرمی کرافورد،همسر وریتی،پدر ۳ فرزند است که دو فرزند اول خود را از دست داده است و همسرش نیز بعلت حادثه‌ای توانایی ادامه تالیف کتاب را ندارد،بنابراین جرمی از لوئن می‌خواهد تا برای تکمیل سه جلد باقی مانده از مجموعه مدتی را در دفتر کار وریتی بماند.


اکنون لوئن اینجاست.
در خانه جرمی و دفترکار وریتی.
متاسفانه کتاب اشتباهی؛انسان را به مسیر اشتباه هدایت می‌کند و لوئن دقیقا همان کتاب اشتباه را پیدا می‌کند.
نسخه‌ای ابتدایی از خودزندگینامه وریتی کرافورد.
حال لوئن است و مشتی کاغذ و حقیقتی که شاید واقعی نباشد...
...

نمره من به کتاب: ۸ و نیم از ۱۰
همه چی خوب بود.
متاسفانه من از یجایی به بعد حدس زدم چیشده.
ولی یک مقدار پیچیده میشد این حدس زدنه؛یعنی شما فکر میکنی اوکی دیگه من فهمیدم چی میشه ادامه ماجرا ولی نویسنده یهو یه مطلبی رو وارد داستان میکنه که شما میگید نه بابا دست مریزاد کالین جون.....
نسبت به سایر کتابای کالین اثر ضعیفتری بود،مثلا ما تمامش میکنیم و اصلا نمیشد حدس زد.
خلاصه که خوندن کتاب و پیشنهاد میکنم
داستان گیرایی داره و دوست دارید زودتر تمومش کنین که بفهمین چی میشه(من زیر ۲۴ ساعت تمومش کردم)
‌...
❌این بخش شاید حاوی اسپویل باشد؛اگر قصد خواندن کتاب را دارید این بخش را نخوانید❌
بنظر شما حقیقت بالاخره کدوم بود؟
من بنظرم یجایی نویسنده راهنمایی کرده برای فهمیدن حقیقت
اونجایی که کرو صورتش با چاقو زخمی میشه انگار داره میگه بخشی از حقیقت همونیه که تو خودزندگینامه نوشته شده.
از طرفی
دقت کردید به متن نامه؛اون بخش تصادف وریتی؛چرا تو بیشتر کتابای کالین باید یه مرد عاشق سمی وجود داشته باشه که خواننده هم جذبش شه هم ازش متنفر باشه؟😂😔
        

9