میدل مارچ

میدل مارچ

میدل مارچ

جورج الیوت و 1 نفر دیگر
4.3
15 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

22

خواهم خواند

36

شابک
0000000065255
تعداد صفحات
1,232
تاریخ انتشار
1372/4/1

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        رمان حاضر اثر ((جورج الیوت)) بانوی داستان نویس و شاعر انگلیسی ( 1819ـ 1880) است که در چهار جلد به زبان اصلی تحت عنوان :  ((Middle March, a Study of Provincial Life))منتشر شده و اینک ترجمه جلد  دوم آن به فارسی عرضه می شود .حوادث این رمان در روستا می گذرد و قهرمان اصلی  آن دختر جوان و خیالپردازی است به نام ((دورتا)) که در واقع نقشی از خصوصیات  اخلاقی نویسنده را در بردارد .وصف محیط شهرستان و ذکر روحیات و آداب مردم، یکی  از مشخصه های بارز این اثر است .((دورتا)) در این داستان دختر شایسته ای که با  کشیشی علیل ازدواج می کند، کشیشی که می توانست جای پدر او باشد .با این همه،  یک سال و اندی پس از مرگ او از ثروتش دست کشید تا با پسرخاله شوهرش ازدواج  کند .این جوان که بسیار کم سن و سال است نه دارای ثروت است و نه خانواده ای  با اسم و رسم .بدین ترتیب، ازدواج بحث برانگیز دورتا در میان اطرافیان با  واکنش های گوناگونی روبه رو می شود و به عمق احساس ((دورتا)) توجه ای نمی گردد،  زیرا اطرافیان او محصول جامعه ای هستند که در آن عواطف بزرگ و انسانی جنبه  اشتباه به خود می گیرند، حال آن که هیچ روح بزرگی نیست که از محیط خارجی  تاثیر نپذیرد و ((دورتا)) نیز از این قاعده مستثنا نبوده است .
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به میدل مارچ

پست‌های مرتبط به میدل مارچ

یادداشت‌ها

          در وهله‌ی اول، نثر زیبای الیوت بسیار شگفت‌زده‌ام کرد؛ کمی که بیش‌تر پیش رفتیم، تسلط نویسنده به تغییر زوایای دید و شخصیت‌پردازی‌های دقیق و متعدد داستان ذوق‌زده‌ام کرد. 
الیوت با دانایی بسیار به شرح و تفصیل داستان افراد مختلف در یک شهر می‌پردازه که با پیچیدگی‌های درونی زیادی با عشق، مرگ، بلندپروازی، حسادت، حسرت، ترس و … روبه‌رو ‌می‌شوند. بخش‌هایی از توضیحاتش در خصوص احساسات و درونیات افراد، در دوره‌ی زمانی نویسندگی‌اش، شگفت‌انگیز و متحیر‌کننده‌ان.
غم درونی داروتیا در مواجهه‌اش با نداشتن نقش موثر در جهان، حسرت کازابن از تلاش‌های ناکام و بیهوده‌اش و حسادتش نسبت به لادیسلا برای جوانی‌اش، عشق لیدگیت به دنیای حرفه‌ای پزشکی و دنیای کوچک رزامند در عاشق شدن، مواجهه‌ی بروک با واقعیت دیدگاه مستاجرانش نسبت بهش و از همه زیباتر، خانواده‌ی با فرهنگ گارت و به روز بودن زنان و دختران این خانواده، همه و همه بسیار ملموس و نشانگر خارق‌العاده بودن ذهن نویسنده در ساخت و پرداخت رمانه.
آماده برای خوانش جلد دوم
        

24

          شاید اگر جین آستین یا خواهران برونته تجربه های اجتماعی  و تجربه های "کار و بار" ی بیشتری داشتند و شاید اگر کتاب هاشون رو  در سنین بالاتری نوشته بودند، احتمالا رمان های بیشتری شبیه میدل مارچ داشتیم.میدل مارچ رمانیه که پختگی رو توش حس می کنید و زندگی فقط حول عشق خلاصه نمیشه. 
***
بر خلاف رمان های رایج، کتاب فقط یک شخصیت اصلی نداره. شخصیت اصلی کتاب داروتیا است اما در واقع قصه ی  زندگی سه زوج  احتمالی (=۶ نفر) محوریت داستانه و در کنارش زندگی  آدم های مختلفی که به زندگی این ۶ نفر گره خورده (و  اشاره ی به زندگی این آدم های مرتبط هم خیلی مختصر نیست.) شبیه کشیدن نقشه ی یک شهر می مونه‌ و مشخص کردن موقعیت آدم هاش و اینکه با چه خطوط و ارتباط هایی به هم متصل شدند. این وسط بعضی از این نقطه ها پر رنگ ترند.
***
همونطور که در بقیه ی نظرات بود، جلد دوم خیلی سریع تر پیش میره و کشش بیشتری داره. 
***
به نظرم می اومد  شخصیت رازمند و لیدگیت  نسبت به بقیه ی شخصیت ها، پردازش بیشتری داره و قابل لمس تره  و شخصیت داروتیا و لادیسلا خامی هایی داره که کمی دور از دسترسشون می کنه یا توی تصوری که ازشون  میشه، تکه های گمشده ای هست. 
***
خوندنش ارزشمنده و به نظرم باعث میشه توی انتخاب رمان های بعدی تون سخت گیر تر بشید وقتی می بینید میشه اینقدر عاقلانه تر  و واقعی تر رمان نوشت. 
        

22

1