یادداشت کرم کتاب
1402/6/8
شاید اگر جین آستین یا خواهران برونته تجربه های اجتماعی و تجربه های "کار و بار" ی بیشتری داشتند و شاید اگر کتاب هاشون رو در سنین بالاتری نوشته بودند، احتمالا رمان های بیشتری شبیه میدل مارچ داشتیم.میدل مارچ رمانیه که پختگی رو توش حس می کنید و زندگی فقط حول عشق خلاصه نمیشه. *** بر خلاف رمان های رایج، کتاب فقط یک شخصیت اصلی نداره. شخصیت اصلی کتاب داروتیا است اما در واقع قصه ی زندگی سه زوج احتمالی (=۶ نفر) محوریت داستانه و در کنارش زندگی آدم های مختلفی که به زندگی این ۶ نفر گره خورده (و اشاره ی به زندگی این آدم های مرتبط هم خیلی مختصر نیست.) شبیه کشیدن نقشه ی یک شهر می مونه و مشخص کردن موقعیت آدم هاش و اینکه با چه خطوط و ارتباط هایی به هم متصل شدند. این وسط بعضی از این نقطه ها پر رنگ ترند. *** همونطور که در بقیه ی نظرات بود، جلد دوم خیلی سریع تر پیش میره و کشش بیشتری داره. *** به نظرم می اومد شخصیت رازمند و لیدگیت نسبت به بقیه ی شخصیت ها، پردازش بیشتری داره و قابل لمس تره و شخصیت داروتیا و لادیسلا خامی هایی داره که کمی دور از دسترسشون می کنه یا توی تصوری که ازشون میشه، تکه های گمشده ای هست. *** خوندنش ارزشمنده و به نظرم باعث میشه توی انتخاب رمان های بعدی تون سخت گیر تر بشید وقتی می بینید میشه اینقدر عاقلانه تر و واقعی تر رمان نوشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.