یادداشت درسا احیا

میدل مارچ: داستان یک شهر
        در وهله‌ی اول، نثر زیبای الیوت بسیار شگفت‌زده‌ام کرد؛ کمی که بیش‌تر پیش رفتیم، تسلط نویسنده به تغییر زوایای دید و شخصیت‌پردازی‌های دقیق و متعدد داستان ذوق‌زده‌ام کرد. 
الیوت با دانایی بسیار به شرح و تفصیل داستان افراد مختلف در یک شهر می‌پردازه که با پیچیدگی‌های درونی زیادی با عشق، مرگ، بلندپروازی، حسادت، حسرت، ترس و … روبه‌رو ‌می‌شوند. بخش‌هایی از توضیحاتش در خصوص احساسات و درونیات افراد، در دوره‌ی زمانی نویسندگی‌اش، شگفت‌انگیز و متحیر‌کننده‌ان.
غم درونی داروتیا در مواجهه‌اش با نداشتن نقش موثر در جهان، حسرت کازابن از تلاش‌های ناکام و بیهوده‌اش و حسادتش نسبت به لادیسلا برای جوانی‌اش، عشق لیدگیت به دنیای حرفه‌ای پزشکی و دنیای کوچک رزامند در عاشق شدن، مواجهه‌ی بروک با واقعیت دیدگاه مستاجرانش نسبت بهش و از همه زیباتر، خانواده‌ی با فرهنگ گارت و به روز بودن زنان و دختران این خانواده، همه و همه بسیار ملموس و نشانگر خارق‌العاده بودن ذهن نویسنده در ساخت و پرداخت رمانه.
آماده برای خوانش جلد دوم
      
1

24

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.