معرفی کتاب ماه به روایت آه اثر ابوالفضل زرویی نصرآبادی

ماه به روایت آه

ماه به روایت آه

4.5
212 نفر |
77 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

23

خوانده‌ام

442

خواهم خواند

133

شابک
9789643377038
تعداد صفحات
142
تاریخ انتشار
1399/7/1

توضیحات

        اثر شایسته‌ی تقدیر اولین دوره جایزه دعبل در رشته‌ی داستان
از دور صدای عمربن سعد را می شنوم که بر سر عمربن حجاج زبیدی فریاد می کشد:خدا رویت را سپاه کند ای عمرو،مگر تو را پانصد نفر مامور بازداشتن یاران حسین از آب نکرده ایم؟می شود بگویی چطور با پانصد سپاهی نتوانسته مانع چهل_پنجاه نفر بشوی؟

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به ماه به روایت آه

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به ماه به روایت آه

نمایش همه

پست‌های مرتبط به ماه به روایت آه

یادداشت‌ها

هدیه

هدیه

1404/4/9

        توی ژانر رمان مذهبی، این بهترین کتابی بود که خوندم. 
جوری که با تغییر راوی تو هر بخش حس و حال کتاب عوض میشد و تو یهو کلی حس و اتفاق رو باهم تجربه میکردی، 
و به نظرم با بهترین راوی هم به پایان رسیده بود،
بخش پایانیش یه "آخیش" واقعی بود...
♡♡♡
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

19

          کتاب «ماه به روایت آه» نگاهی زیبا به زندگی ماه بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام، نوشتۀ زنده یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد، شاعر و طنزپرداز و نویسندۀ توانمند کشورمان است.
نثر این اثر زیبا، فاخر و در عین حال روان است و خواندنش بسیار لذت بخش.
ماجرای این کتاب از آغاز تا انجام، از زبان 12 راوی روایت می شود؛ از جمله: «مسلم ابن عقیل، ام البنین، لبابه، زینب سلام الله علیها، امّ کلثوم علیهاسلام، امام حسین علیه السلام، عبیدالله ابن عباس ابن علی و چند تن که بعضی حتی در صف دشمن قرار دارند.»
داستان از پیش از تولد ابوالفضل علیه السلام و ماجرای خواستگاری عقیل ابن ابیطالب از ام البنین برای برادرش امام علی علیه السلام آغاز می شود و تا پس از ماجرای کربلا ادامه می یابد.
هر راوی بخش هایی از زندگی حضرت عباس علیه السلام را روایت می کند و کتاب، هم خواندنی است و هم اگر اهلش باشید، گاه دل و جانتان را می سوزاند و اشکتان را بی اختیار جاری می سازد.
خداوند ابوالفضل زرویی نصرآباد را بیامرزد. روحش شاد و یادش گرامی.
خواندن کتاب را به علاقه مندان خاندان عصمت و طهارت توصیه می کنم.
ـ نمونۀ نثر کتاب: «... خدایا، چه مهربان است زینب. بی او در مدینه، دور از مادر و خویشاوندانم چه می کردم؟ تحمل روزهای سخت آخر بارداری، آن هم بی وجود مهربانی و امید آفرینی زینب ... حتی تصورش را هم نمی توانم بکنم. این روزها و ماهها، زینب برای من، هم دوست بوده است، هم خواهر، هم مادر؛ و اگر شرم از ریحانه و دردانۀ رسول خدا مانع نبود، می گفتم: هم دختر. پرنیانِ وجود این فرشتۀ نجابت، مهربانی و شکیبایی را از تار صفاتِ مردانۀ علی و پودِ عفاف و عاطفۀ فاطمه بافته اند. ...»
        

36