بهم میاد؟!
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
3
خواندهام
73
خواهم خواند
23
توضیحات
کتاب بهم میاد؟!، مترجم محسن بدره.
لیستهای مرتبط به بهم میاد؟!
یادداشت ها
1401/2/6
6
1401/2/31
5
1400/10/16
2
1401/10/3
1
1401/4/20
ماجرای دختر نوجوانی به نام امل که از پدر و مادری فلسطینی و در استرالیا به دنیا اومده و با دیدن یکی از سکانس های سریال فرندز جسارت پیدا می کنه و تصمیم میگیره حجاب تمام وقت داشته باشه (چون قبلا به قول خودش به صورت پاره وقت و در جاهای خاص حجاب داشته). تا اینجای ماجرا جالبه اما ادامه داستان خیلی برای مخاطب ایرانی حرف خاصی نداره. چون اولا پدر و مادرش با وجود اینکه آدمای مقیدی هستند از این تصمیم خیلی خوشحال نمی شن و از طرف دیگه این حجاب داشتن و در کنارش نماز خوندن در حد همین ظواهر باقی می مونه و در سایر رفتارهای دختر تغییری به وجود نمیاد. اون هم چنان آرایش می کنه، وقت زیادی رو برای ست کردن لباس ها و خریدنشون صرف می کنه و حتی رابطه اش با همکلاسی هاش رو داره و به تولد یکی از پسرهای کلاسشون میره. هرچند خیلی از جاهای کتاب به سختی هایی که یک زن مسلمون می تونه در یک جامعه داشته باشه اشاره شده و از این لحاظ اطلاعات خوبی در اختیار مخاطب میذاره ولی چون رمان مربوط به حدودا ۲۰ سال پیش و حمله یازده سپتامبره، این اطلاعات خیلی دست اول نیست.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1
1401/2/28
1
1402/12/27
1
1403/7/12
8
1403/2/28
این کتاب رو برای هرکسی که احساس میکنه در آغاز یک سفر هست پیشنهاد میکنم، سفری که ممکنه در جوانی و یا نوجوانی بلیت ش رو برای هرکسی صادر کنند. فضای داستان شاید با خانواده ایرانی تفاوت داشته باشه اما روح حاکم بر روابط انسانی همه جای دنیا یکسان هست. ساده ترین دلیلش ش اینکه، همه آدم ها یک مامان دارند! بعد از اتمام کتاب به دنبال نسخه ایرانی از یک روایت و تجربه مشابه بودم. تقریبا میشه گفت، یافت می نشود، جسته ایم ما. بین همه کتاب های که خوندم و فیلم ها شاید، سر به مهر نزدیک ترین روایت از مساله دین داری، در عرصه اجتماعی هست. البته که حجاب و مسأله پوشش از اجتماعی ترین عرصه های دین داری برای همه مسلمانان در جهان هست. در هر صورت ما به این روایت ها برای عرصه های فردی و اجتماعی زیست مومنانه، حتی در جامعه ایرانی، خصوصا برای نوجوان ها و نسل جدید؛ نیازمندیم. بخشی از متن کتاب که به نظرم به قاعده ترین عبارتی هست که در جای درست کتاب بهش خواهید رسید، بعد از سی و نه فصل و درست پیش از بخش چهلم اگر کتاب رو نخواندید و یا هنوز تمام نکردید ادامه این یادداشت رو نخوانید! بخشی از متن کتاب همه این مدت با این فکر سر میکردم که پرهیزکار شده ام، چون تصمیمی به سختی پوشیدن حجاب گرفته ام با خودم فکر میکرده ام حالا که دائم حجاب می پوشم دیگر کار درست کار درست شده ام اما چه فایده ای دارد که در ظاهر دین داری کنی وقتی درونت را تغییر نداده باشی آن هم وقتی که واقعاً مهم است که این کار را بکنی. این مدت با خودم شوخی میکرده ام پوشیدن حجاب آخر این سفر نیست. اول آن است.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
5
1403/5/31
0