یادداشت فهیمه پورمحمدی

        امل، یک دختر 16 ساله ی مسلمان استرالیایی، تصمیم می گیرد یک محجبه ی تمام وقت شود. برای من که در یک کشور اسلامی به دنیا آمدم و بزرگ شدم، حس و حال امل باید عجیب باشد. اما نبود.
امل تنها محجبه ی جمع است؛ من خیلی وقت ها تنها چادری جمع بوده ام. به امل به خاطر حجابش متلک انداخته اند؛ به من به خاطر چادر. امل، از نظر اطرافیانش، نماینده ی تمام مسلمانان و عرب های دنیاست، هر مسلمانی هر کجای دنیا، هر اشتباهی کرده باشد، امل باید جواب پس بدهد؛ من در تاکسی و اتوبوس، سوپر مارکت و حتی سر کلاس، تبدیل می شوم به نماینده ی مذهبی ها و ولایت فقیه. هر کس گله و شکلایتی داشته باشد، خیلی راحت روانه می کند به طرف من.
حس و حال امل اصلا برای من غریبه نبود. کاملا درکش می کردم.
به نگاه های تمسخر آمیز و تحویل گرفته نشدن و اینها کاری ندارم: تنها محجبه ی جمع بودن، یا تنها چادری جمع بودن مساوی ست با هجوم نگاه های تو به اینجا تعلق نداری. مهم نیست که باهوش باشی، خوش فکر، اهل مطالعه، "چادری" هستی. به اینجا تعلق نداری.
ما، همه، از این خط کشی و قضاوتگری رنج کشیدیم و می کشیم، امیدوارم بچه هایمان خط کش نباشند.
      
61

21

(0/1000)

نظرات

💛💛

0

ویلیآم؛

ویلیآم؛

1403/12/27

شما که دیگه هیچی ، من اکثر اوقات به خاطر روسری و شالم مسخره میشم
شما شجاعت نگه داشتن چادر رو داشتید ، من نداشتم
بعد از یه مدت به این نتیجه رسیدم که چادر گذاشتن ، یه لیاقت و شجاعتی میخواد که خیلیا ندارن، از جمله خودم

0