معرفی کتاب کافه ی چرا اثر جان پی. استرلکی مترجم مهرناز شیرازی عدل

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
6
خواندهام
111
خواهم خواند
30
توضیحات
گاه زمانی که کمترین انتظار و بیشترین نیاز را دارید، خود را در محلی جدید با آدم هایی جدید می یابید و مطالب جدیدی می آموزید. همین اتفاق یک شب در امتداد جاده ای تاریک و خلوت برای من افتاد. با نگاه به گذشته، موقعیت آن لحظات، نمادی از وضعیت زندگی ام در آن دوره بود. همانطور که در جاده گم شده بودم در مسیر زندگی نیز سرگردان بودم، نامطمئن از اینکه به کجا می روم یا چرا در آن جهت در حرکتم ...
بریدۀ کتابهای مرتبط به کافه ی چرا
نمایش همه1402/3/25
1404/4/16
یادداشتها
1403/11/29
1402/8/15
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
این کتاب رو 4 سال پیش از مرکز تبادل کتاب (محل کار قبلیم) خریدم و طبق معمول موند توی کتابخونه و خاک خورد. بعد از 4 سال دوباره سراغ کتابخونه رفتم و این بار انتخابم کافه چرا بود. یادداشت های خوبی روی کتاب نوشته شده در بهخوان، کتاب برای شروع و ورود به مسیر خودشناسی کمک کننده هست. من با خوندنش مثال های زیادی از آدم های اطرافم یادم میومد، یکیش هم خودم که روزی گرفتار زندگی ماشینی بودم. مثلا مهم ترین نکته کتاب این بود که انسان وقتی تبدیل به ماشین میشه و وارد چرخه کسب درامد برای معیشتش میشه، در واقع دچار گرفتاری تازه ای شده. تازه چرخه پوچی شروع میشه که به مرور زمان اون رو فرسوده و مستهلک میکنه و چشم باز میکنه میبینه که از زندگی لذتی نمیبره علاوه بر اون دائما خسته است و ضمن اینکه میل سیری ناپذیری هم در خریدن تمام چیزهایی داره که شاید واقعا به داشتنشون نیاز نداشته باشه. در حقیقت با خریدن میخواد تمام کسری ها و کمبود هایی که فشار و اضطراب کار زیاد ماشینی نصیبش کرده جبران کنه. نویسنده میگه اگر انسان زمانش رو صرف کاری کنه که بهش علاقه داره و ضمنا در راستای هدف خلقتش باشه، در عمرش صرفه جویی کرده و از زندگیش لذت بیشتری میبره.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.