یک به علاوه یک

یک به علاوه یک

یک به علاوه یک

جوجو مویز و 2 نفر دیگر
3.3
66 نفر |
19 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

165

خواهم خواند

21

ناشر
آتیسا
شابک
9786008399742
تعداد صفحات
438
تاریخ انتشار
1399/5/11

توضیحات

        :««جسی توماس»» ،مادر مجرد و بی نهایت مثبت نگری است که تلاش می کند همیشه کار درست را انجام دهد؛اما حفظ این روحیه در زندگی روزمره خیلیهم کار ساده ای نیست،مخصوصا وقتی برای دختر نابغه ریاضی اش فرصتی برای تغییر و تحول اساسی در زندگی پیش می آید،ولی استفاده از این فرصتبرایش امکان پذیر نیست.««اد نیکلز»»، میلیونر دنیای فناوری، کاملا اتفاقی درکنار جاده با جس و خانواده اش برخورد می کند؛در حالی که زندگی او نیز به نوعی در آستانه از هم پاشیدن ست.او در اولین اقدام متواضعانه و غیرخودخواهانه زندگی اش به این خانواده پیشنهاد می دهد تا آنها و سگ بدبویشان را در شرایطی دشوارو در عین حال دلگرم کننده با ماشینش به مقصد نهایی شان،یعنی المپیادریاضی برساندکه جایزه آن،زندگی این خانواده را برای همیشه دگرگون می کند.... و عشق و سرسپردگی در بعیدترین لحظه ها اتفاق می افتد.
      

لیست‌های مرتبط به یک به علاوه یک

یادداشت‌ها

امین

امین

1402/9/14

          «دوست واقعی مثل کتابی است که هر وقت زمینش بگذاری، می‌توانی بعد از یک هفته یا حتی دو سال، دوباره دست بگیری و ادامه‌اش را بخوانی.»

کتاب‌های جوجو مویز برای من نماد کتاب‌های زرد بود، بدون اینکه حتی یکی‌شون رو خونده باشم. نمی‌دونم چرا، اما احتمالاً به این خاطر که یکهو گل کرد، از هر کتابش چندتا ترجمه اومد بیرون و یه مدت همه‌جا پر شده بود از کتاب‌های مویز. ژانر کتاب‌هاش هم که عاشقانه بود، زرد بودن رو بیشتر به ذهن من متبادر می‌کرد. خلاصه که مدتی همین ذهنیت رو داشتم تا اینکه یکی دوتا از دوستان بعد از خوندن این کتاب و دو سه تا کتاب دیگه‌اش، خیلی ازش تعریف کردن. منم وسوسه شدم بخونمش.

خوندن این کتاب برای من حدود دو سال طول کشید (دقیق‌تر، 714 روز)، اما علتش این نبود که کتاب بدی بود یا ترجمه‌ی بدی داشت. من با کتاب صوتی میونه‌ی چندان خوبی ندارم، چون تمرکز روش برام سخته، سرعت خوندن دست خودم نیست و کلی دلایل دیگه. البته سعی می‌کنم گوش بدم، اما خب باید کیفیت کتاب صوتی خیلی خوب باشه. این کتاب رو هم صوتی گوش دادم و گرچه که کیفیتش خیلی خوب بود، اما فقط توی بازه‌های خاصی می‌تونستم گوشش بدم. همین شد که خوندن کتاب دو سال طول کشید. حالا می‌خوام به همون نقل قولی که اول مرور آوردم ارجاع بدم. با وجود تکه‌تکه گوش دادن کتاب، بعضاً با فواصل زیاد، اما هر بار که کتاب رو پخش می‌کردم، زندگیِ جس و ادی و تنزی و نیکی کامل یادم بود، جوری که انگار واقعاً یه بازه‌ای رو باهاشون زندگی کرده بودم و همین نشون می‌ده که چقدر این کتاب خوب نوشته شده.

داستان کتاب خیلی عجیب نیست، اما پر اتفاقه. ماجرای مادریه که از شوهرش جدا شده و دختر خودش و پسرِ همسرش رو که از همسر اول شوهرشه، تنهایی بزرگ می‌کنه. برای در آوردن خرج زندگی باریستایی می‌کنه، خونه‌ها رو تمیز می‌کنه، تعمیرات انجام می‌ده و البته آخرش هم هشتشون گروی نهشونه. بچه‌ها هم هر کدوم ویژگی‌های منحصربه‌فرد خودشون رو دارن. نیکی، ناپسری جِس، به‌خاطر تفاوتی که با بقیه داره، توی مدرسه اذیت می‌شه و گوشه‌گیره. تنزی، دختر هشت ساله‌ی جِس، مخِ ریاضیه و به خاطر نمرات خوبش، از طرف یه مدرسه‌ی خیلی خوب، اما خصوصی و گرون، پذیرش می‌گیره. مدرسه‌ای که آینده‌اش رو تأمین می‌کنه، اما خب هزینه‌ی تحصیل بالایی داره. با اینکه مدرسه حاضر می‌شه به تنزی تخفیف قابل‌توجهی بده، اما باز هم تأمین اون هزینه برای جِس مأموریت غیرممکنه. اما تصمیم می‌گیره از یه فرصتی که براشون پیش اومده، نهایت استفاده رو بکنه، از اون طرف یه جایی هم وسوسه می‌شه کاری بکنه و... بیشتر نمی‌گم که اسپویل نشه (جالبه برام که گرچه از تموم کردن کتاب پنج ماه می‌گذره، هنوز داستانش این‌قدر شفاف توی ذهنمه! )

داستان خیلی واقعیه. مشکلات مادر طلاق‌گرفته‌ای رو توی جامعه می‌گه که موقع جدا شدن سنی هم نداشته. خیلی ملموسه، خیلی دردناکه. از فقر می‌گه، از دست‌وپا‌زدن‌ها، از اینکه چقدر سخته انسانیت رو توی فقر حفظ کنی. اینکه چقدر اخلاق نسبیه. چقدر دنیا جای عادلانه‌ای هم نیست. فشاری که روی جس بود، فشاری که روی تنزی هشت ساله بود، فشاری که نیکی تحمل می‌کرد، از لابه‌لای کلمات حس می‌شد. فضا نسبتاً دلگیره، اما عشق هم توش جریان داره. عشق بچه‌ها به مادرشون، مادرشون به بچه‌ها و عشق‌هایی که در ادامه می‌آد. یعنی می‌خوام بگم نویسنده توی سیاهی مطلق رهات نمی‌کنه، همون‌طور که زندگی، عمدتاً، این‌طور نیست.

 شخصیت‌پردازی خیلی خوبی داره. حتی سگِ گنده‌ی خانواده شخصیت‌پردازی داره، جوری که وقتی اتفاقی براش می‌افته، آدم کلی غصه می‌خوره و ناراحت می‌شه. نویسنده هم آدم به‌شدت مریضیه. یه جایی توی فصل‌های آخر، اینجوری بودم که لعنتی! بذار اینا یک دقیقه نفس بکشن! بذار یه آب خوش از گلوشون پایین بره! اصلاً من برای این قصه پایان شاد می‌خوام! (اونم منی که پایان‌های ناشاد رو بیشتر دوست دارم). از اتفاقات، تصادف‌ها، حماقت‌ها، برداشت‌های اشتباه، همه و همه کلی حرص می‌خوردم و در عین حال نویسنده رو تحسین می‌کردم که این‌قدر واقعی نوشته.

بعد خوندن این کتاب نظرم درباره‌ی جوجو مویز عوض شد. نمی‌دونم ممکنه بازم ازش کتاب بخونم یا نه (شاید یه زمانی که باز توی حس و حالش بودم)، اما قطعاً به نظرم زردنویس نیست. توی تعریفم از زرد بودن هم تجدید نظر کردم. هر کتابی که پرفروش می‌شه و عامه‌پسنده و عاشقانه است، زرد نیست. می‌تونه همه‌ی این‌ها باشه، اما خوب نوشته شده باشه، حرف و دغدغه داشته باشه و خواننده بعد تموم کردنش حس نکنه وقتش رو تلف کرده.

ترجمه‌ی کتاب هم واقعاً خوب بود. نسخه‌ی صوتی هم با گویندگی خانم شیما درخشش عالی بود. به‌خصوص که داستان در مجموع روانه و گوش دادن نسخه‌ی صوتیش، چون متن پیچیده‌ی عجیب‌غریبی نداره، با تمرکز پایین هم امکان‌پذیره. سانسور هم که البته توی کتاب‌های این‌چنینی اجتناب‌ناپذیره و می‌شد حدس زد چه جاهایی متن تغییر کرده یا حذف شده، اما روایت‌گری داستان اون‌قدر قوی بود که سانسورها آدم رو زیاد اذیت نکنه.
        

3

Haniyeh

Haniyeh

1402/10/10

          "جس"، زنی که در روزمرگی و دویدن های مکرر برای به دست آوردن پول گم شده، شخصیت اصلی کتاب رو به عهده داره. جس یک دختر با استعداد فوق‌العاده در ریاضی به اسم "تنزی" داره که میتونه بورسیه یه مدرسه عالی رو بگیره اگر فقط جس بتونه اون مقدار پولی که بورسیه پوشش نمیده رو پرداخت کنه. یه پسر هم به اسم "نیکی" داره که البته پسر واقعی خودش نیست و از همسر سابق شوهرش هست اما جس اون رو مثل خانواده خودش پذیرفته و هرروز و همیشه نگران کبودی پای چشمش به خاطر دعوا با قلدرهای محله، سیگارهایی که نمیتونه جلوی کشیدنشونو بگیره و بیتفاوتی پسر به همه چیز هست. همسرش در یک شهر دیگه زندگی میکنه و فقط با تماس تصویری با جس و بچه‌ها صحبت میکنه. به اونها میگه که داره تلاش میکنه پول دربیاره اما درباره مدرسه تنزی...خب اون پولی نداره که کمکی کنه.
شخصیت بعدی داستان، "اِد" نام داره. مردی که برخلاف جس نگرانی مالی نداره. وقتی که در اوج موفقیت کاری به سر میبره و منتظره تا تلاشش برای کسب و کارش به ثمر بشینه، یک طوفان همه چیز رو به هم میریزه و این طوفان، یک زن هست که اد با اعتماد بیجا به اون، کار و زندگیش رو در معرض خطر قرار میده. پس اد فعلا باید از شهر دور بشه.
جس هم برای بردن تنزی به مسابقه‌ای که جایزه اون میتونه شهریه مدرسه رو جور کنه باید از شهر بره.
اونا تصادفی همدیگرو میبینن و هم مسیر میشن.
اما این اولین دیدار نیست. و البته همه قضیه هم نیست.

میشه گفت عشقشون یکم زود و غیرمنتظره بود و این نقطه ضعف کتاب از دید من هست.
اما نقطه قوتش اینه که در پایان داستان درباره هر شخصیت و روابطش با بقیه چیزهایی رو یاد گرفته و از اشتباهاتشون درس میگیریم.
        

12

          این کتاب به شدت معمولی بود.البته قبل شروع کردنش هم می دونستم که با چه رمان و نویسنده ای طرفم ولی به هرحال برای گذران وقت خوندمش.
داستان اصلی و سوژه ی عاشقانه ای که نویسنده سراغش رفته خیلی سطحیه.شخصیت های کتاب از تیپ سازی بیرون نیومدن و قابل درک نیستن چون هم تو شخصیت پردازی هم تو جهان بینی و تفکرات شخصیت ها و همچنین جهان داستان اغراق شده.
در کل رمانیه که چیزی به آدم اضافه نمیکنه و فقط برای روزای پر مشقله خوبه که از هیاهو دورتون کنه ولی نکتش همینجاست.حجم کتاب زیاده و ریتم کنده.
کتاب تو یک سوم ابتدایی کلیشه ای و یک سوم میانی کنده.تنها یک سوم انتهایی کمی جالبه...
این اولین کتابی بود که از جوجو مویز خوندم...شاید بگید چرا رمان معروفشون (من پیش از تو) رو نخوندم؟چون قیمتش بالای ۲۰۰ تومنه و فکر نمیکنم ارزش داشته باشه...این کتاب هم چاپ قدیمش رو ۶۰ تومن خریدم.
ولی در کل ممنون این کتابم چون بعد مدت ها تونستم رمان بالای ۵۰۰ صفحه بخونم...کلا رمان های بلند برام سخته خوندنش...
        

0

        در این کتاب زندگی زنی به نام جسیکا که به دلیل بی‌پولی خدمتکار است و در کافه‌های خانه‌های مردم کار می‌کند بیان می‌شود.
جسیکا دارای دو فرزند است دختری که هوش ریاضی بالایی دارد و پسری که عاشق آرایش کردن است.
طی یک اتفاقی جسیکا با مردی آشنا می‌شود و با هم به سفری می‌روند تا دختر جسیکا در آزمونی شرکت کند و بتواند در مدرسه ای که دوست دارد تحصیل کند. در طول این سفر کم کم احساس عشق بین آنها پدید می‌آید و اتفاق های خوبی در انتهای کتاب برای آن ها می افتد.

در طول داستان این کتاب جزئیات بسیار پرداخته شده بود و به نظر من کتاب بیش از اندازه طولانی بود و به جزئیات پرداخته شده بود.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

          جوجو مویز با دو کتاب ( من پیش از تو و کتاب من  پس از تو)  در ایران معروف شد. کتاب یک بعلاوه یک سومین کتاب جوجو مویز است که از سوی انتشارات آموت در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.
این کتاب به داستان زندگی جسیکا توماس می پردازد. زنی تنها که خانواده ای عجیب را اداره می کند. دختر او عاشق ریاضی است و از رژلب متنفر است، با این حال پسر خانواده عاشق آرایش است!
جسیکا در دریاکنار نظافت چی خانه هاست و در یک کافه هم کار می کند. او تمام تلاش خود را می کند تا در نبود شوهرش زندگی خوبی برای بچه هایش رقم بزند.
در سوی دیگر داستان اد نیکلاس را داریم. مردی موفق و ثروتمند که طی یک اتفاق، اشتباه بزرگی مرتکب می شود و مجبور می شود محل کارش را برای مدتی ترک کند و در ویلای خود در دریاکنار زندگی کند.
در ادامه، داستان به شکلی پیش می رود که این دو با هم برخورد می کنند و این تازه شروع ماجراهای کتاب است.
اد نیکلاس نمی خواهد به کسی کمک کند و جسیکا توماس هم نمی خواهد کسی به او کمک کند، اما…
کتاب یک بعلاوه یک به صورت دانای کل روایت می شود و در هر فصل روی یک شخصیت تمرکز دارد.
        

4