یادداشت امین
1402/9/14
3.3
19
«دوست واقعی مثل کتابی است که هر وقت زمینش بگذاری، میتوانی بعد از یک هفته یا حتی دو سال، دوباره دست بگیری و ادامهاش را بخوانی.» کتابهای جوجو مویز برای من نماد کتابهای زرد بود، بدون اینکه حتی یکیشون رو خونده باشم. نمیدونم چرا، اما احتمالاً به این خاطر که یکهو گل کرد، از هر کتابش چندتا ترجمه اومد بیرون و یه مدت همهجا پر شده بود از کتابهای مویز. ژانر کتابهاش هم که عاشقانه بود، زرد بودن رو بیشتر به ذهن من متبادر میکرد. خلاصه که مدتی همین ذهنیت رو داشتم تا اینکه یکی دوتا از دوستان بعد از خوندن این کتاب و دو سه تا کتاب دیگهاش، خیلی ازش تعریف کردن. منم وسوسه شدم بخونمش. خوندن این کتاب برای من حدود دو سال طول کشید (دقیقتر، 714 روز)، اما علتش این نبود که کتاب بدی بود یا ترجمهی بدی داشت. من با کتاب صوتی میونهی چندان خوبی ندارم، چون تمرکز روش برام سخته، سرعت خوندن دست خودم نیست و کلی دلایل دیگه. البته سعی میکنم گوش بدم، اما خب باید کیفیت کتاب صوتی خیلی خوب باشه. این کتاب رو هم صوتی گوش دادم و گرچه که کیفیتش خیلی خوب بود، اما فقط توی بازههای خاصی میتونستم گوشش بدم. همین شد که خوندن کتاب دو سال طول کشید. حالا میخوام به همون نقل قولی که اول مرور آوردم ارجاع بدم. با وجود تکهتکه گوش دادن کتاب، بعضاً با فواصل زیاد، اما هر بار که کتاب رو پخش میکردم، زندگیِ جس و ادی و تنزی و نیکی کامل یادم بود، جوری که انگار واقعاً یه بازهای رو باهاشون زندگی کرده بودم و همین نشون میده که چقدر این کتاب خوب نوشته شده. داستان کتاب خیلی عجیب نیست، اما پر اتفاقه. ماجرای مادریه که از شوهرش جدا شده و دختر خودش و پسرِ همسرش رو که از همسر اول شوهرشه، تنهایی بزرگ میکنه. برای در آوردن خرج زندگی باریستایی میکنه، خونهها رو تمیز میکنه، تعمیرات انجام میده و البته آخرش هم هشتشون گروی نهشونه. بچهها هم هر کدوم ویژگیهای منحصربهفرد خودشون رو دارن. نیکی، ناپسری جِس، بهخاطر تفاوتی که با بقیه داره، توی مدرسه اذیت میشه و گوشهگیره. تنزی، دختر هشت سالهی جِس، مخِ ریاضیه و به خاطر نمرات خوبش، از طرف یه مدرسهی خیلی خوب، اما خصوصی و گرون، پذیرش میگیره. مدرسهای که آیندهاش رو تأمین میکنه، اما خب هزینهی تحصیل بالایی داره. با اینکه مدرسه حاضر میشه به تنزی تخفیف قابلتوجهی بده، اما باز هم تأمین اون هزینه برای جِس مأموریت غیرممکنه. اما تصمیم میگیره از یه فرصتی که براشون پیش اومده، نهایت استفاده رو بکنه، از اون طرف یه جایی هم وسوسه میشه کاری بکنه و... بیشتر نمیگم که اسپویل نشه (جالبه برام که گرچه از تموم کردن کتاب پنج ماه میگذره، هنوز داستانش اینقدر شفاف توی ذهنمه! ) داستان خیلی واقعیه. مشکلات مادر طلاقگرفتهای رو توی جامعه میگه که موقع جدا شدن سنی هم نداشته. خیلی ملموسه، خیلی دردناکه. از فقر میگه، از دستوپازدنها، از اینکه چقدر سخته انسانیت رو توی فقر حفظ کنی. اینکه چقدر اخلاق نسبیه. چقدر دنیا جای عادلانهای هم نیست. فشاری که روی جس بود، فشاری که روی تنزی هشت ساله بود، فشاری که نیکی تحمل میکرد، از لابهلای کلمات حس میشد. فضا نسبتاً دلگیره، اما عشق هم توش جریان داره. عشق بچهها به مادرشون، مادرشون به بچهها و عشقهایی که در ادامه میآد. یعنی میخوام بگم نویسنده توی سیاهی مطلق رهات نمیکنه، همونطور که زندگی، عمدتاً، اینطور نیست. شخصیتپردازی خیلی خوبی داره. حتی سگِ گندهی خانواده شخصیتپردازی داره، جوری که وقتی اتفاقی براش میافته، آدم کلی غصه میخوره و ناراحت میشه. نویسنده هم آدم بهشدت مریضیه. یه جایی توی فصلهای آخر، اینجوری بودم که لعنتی! بذار اینا یک دقیقه نفس بکشن! بذار یه آب خوش از گلوشون پایین بره! اصلاً من برای این قصه پایان شاد میخوام! (اونم منی که پایانهای ناشاد رو بیشتر دوست دارم). از اتفاقات، تصادفها، حماقتها، برداشتهای اشتباه، همه و همه کلی حرص میخوردم و در عین حال نویسنده رو تحسین میکردم که اینقدر واقعی نوشته. بعد خوندن این کتاب نظرم دربارهی جوجو مویز عوض شد. نمیدونم ممکنه بازم ازش کتاب بخونم یا نه (شاید یه زمانی که باز توی حس و حالش بودم)، اما قطعاً به نظرم زردنویس نیست. توی تعریفم از زرد بودن هم تجدید نظر کردم. هر کتابی که پرفروش میشه و عامهپسنده و عاشقانه است، زرد نیست. میتونه همهی اینها باشه، اما خوب نوشته شده باشه، حرف و دغدغه داشته باشه و خواننده بعد تموم کردنش حس نکنه وقتش رو تلف کرده. ترجمهی کتاب هم واقعاً خوب بود. نسخهی صوتی هم با گویندگی خانم شیما درخشش عالی بود. بهخصوص که داستان در مجموع روانه و گوش دادن نسخهی صوتیش، چون متن پیچیدهی عجیبغریبی نداره، با تمرکز پایین هم امکانپذیره. سانسور هم که البته توی کتابهای اینچنینی اجتنابناپذیره و میشد حدس زد چه جاهایی متن تغییر کرده یا حذف شده، اما روایتگری داستان اونقدر قوی بود که سانسورها آدم رو زیاد اذیت نکنه.
3
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.