معرفی کتاب مانون لسکو اثر آنتوان فرانسوا پرو مترجم محمود گودرزی

مانون لسکو

مانون لسکو

3.5
15 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

22

خواهم خواند

32

ناشر
افق
شابک
9786003538252
تعداد صفحات
200
تاریخ انتشار
1398/10/10

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        :شوالبه دگریو که نجیب زاده ای ثروتمند است دلباخته ی دخترکی زیبا به نام مانون لسکو شده که به اجبار قرار است وارد صومعه شود. دگریو ترتیب فرار مانون را می دهد و این آغاز سرنوشتی آمیخته به عشق، خیانت و ندامت است.آبه پره وو مانون لسکو را در 1731 منتشر کرد. روایت این داستان در قالب نمایش و اپرابارها به روی صحنه رفته که از مهم ترین آن ها می توان به اثر جاکوموپوچینی آهنگساز شهیر ایتالیایی اشاره کرد. همچنین تاکنون هفت فیلم سینمایی براساس این اثر ساخته شده است .
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به مانون لسکو

یادداشت‌ها

          مانون لسکو اثری است که در بطن خود پرسش‌های بنیادین فلسفی درباره عشق، اخلاق، اختیار و سرنوشت را مطرح می‌کند. داستان عشق میان د گرینو و مانون، تضادی عمیق میان ایده‌آل‌های انسانی و وسوسه‌های زمینی را بازتاب می‌دهد.

د گرینو، نماینده عشقی خالص و فداکارانه است که حاضر است تمام قواعد اجتماعی و اخلاقی زمان خود را برای معشوقش زیر پا بگذارد. او در مسیر عشقش، هویت، مقام، و حتی وجدان خود را قربانی می‌کند. اما این عشق، همان‌قدر که عمیق و خالص است، کور و خودویرانگر نیز هست. او در مواجهه با مانون، که نماد جذابیت، آزادی و لذت‌طلبی است، اختیار خود را از دست می‌دهد و به بازیچه‌ی امیال خود و مانون تبدیل می‌شود.

از سوی دیگر، مانون را می‌توان شخصیتی دید که اسیر وسوسه‌های زندگی مادی است. او با وجود عشقی که به د گرینو دارد، نمی‌تواند از جاذبه‌های رفاه، قدرت و امنیت مالی چشم‌پوشی کند. مانون، تصویری از آزادی انسانی است که بدون تعهد به اصول اخلاقی و اجتماعی عمل می‌کند، اما در نهایت این آزادی او را به فنا می‌کشاند.
        

17

خب کتاب ما
        خب کتاب مانون لسکو داستانی بود از یک شوالیه‌ نجیب از یک خانواده با اصلات که عاشق دختری زیبارو و دلفریب میشه دختری که از زیبایی به گفته خود شوالیه د گریو مانند الهه ها بود .و بخاطر این عشق از  همه چیزش از جمله ابرو و خانواده و اصلاتش میگذره.
من خیلی طرفدار کتاب  های کلاسیک نیستم اما این کتاب رو خوندم چون یک هدیه بود و میتونم بگم شاید اولین کتاب کلاسیکی بود که واقعا تمومش کردم .
داستان این عشق خیلی جنون وار و عجیب بود نویسنده توی کتاب ادعا میکرد که این داستان رو از شخص دیگه ای روایت می‌کنه و درواقعا داستان واقعی هست و من هنوز برام این موضوع سواله که این داستان واقعا واقعی بود ؟
علت شروع شدن این عشق دقیقا چیزی هست مثل داستان رومئو و ژولیت، عشق هایی که هیچ وقت درکشون نمیکنم پسره فقط زیبای دختره رو میبینه و یک دل نه صد دل عاشقش میشه  ،از اون عشق های جنون وار که حاضره براش بمیره.
شروع شدن این عشق دقیقا همچین چیزی بود ولی خب وقتی تا آخر داستان رو خوندم دیدم که نه خیلی از سطح این عشق آبکی و ظاهری فرا رفتند و مثل یه عشق واقعی شدند.
در طول داستان بالغ بر صد بار به این فکر کردم که خدایا این شوالیه چقدر احمق و کوره .دختره خیانتی نمونده که بهش نکرده باشه و باز این شوالیه از همه چیزش، ثروتش ،مقامش، موقعیتش و حتی جونش میگذره برای عشقش .
مانون  بار ها بخاطر پول به شوالیه  د گریو خیانت می‌کنه و هر بار وقیحانه بهش میگه با این که بهت خیانت کردم ولی هنوز دوستت دارم و با این حرف هر بار خودش رو از ملامت نجات میده .انگار یه جمله جادویی میمونه که هر بار دوباره شوالیه رو اسیر خودش کنه و موفق هم هست . 
با این حال شوالیه د گریو هم هر چقدر که تلاش میکرد هیچ وقت نمیتونست عشق مانون رو از دلش بیرون کنه و حتی دلش نمیومد مانون رو بخاطر خیانت هاش درست حسابی سرزنش کنه .
درواقع از نظر من همین فدا کاری های شوالیه بود که عشقش رو ارزشمند میکرد چون واقعا حاضر بود تا آخرین قطره خونش رو فدای عشقش کنه .نه این که فقط برای عشقش بمیره حاضر بود اگر لازمه برای مانون زندگی کنه. خب ولی دختره این وفا داری و فداکاری پسره رو نداشت .
حس میکنم رفتار مانون، این دختر به شدت زیبا و دلفریب یه جورایی تاییدی هست به نظریه هرم  نیاز های مازلو .توی این هرم هر کدوم از نیاز های انسان توی یک سطح خاص قرار میگیرند و تا وقتی نیاز های یک سطح تامین نشه فرد نمیتونه به نیاز های دیگه فکر کنه مثلا تا وقتی امنیت و نیاز های زیستی مثل آب و غذا تامین نشه فرد نمیتونه به چیزی مثل عشق فکر کنه .
رفتار مانون هم دقیقا همینطور بود تا وقتی وضعیت مالی خوبی داشتند به شوالیه وفا دار بود تا پولشون تموم میشد می‌رفت پی خیانت و تیغ زدن یه مرد پول دار دیگه و شوالیه هر بار بی استثنا هر بار باز می فت دنبال مانون تا برش گردونه . البته حتی خود شوالیه هم چند بار توی خیانت کردن و تیغ زدن بغییه مرد های پول دار به مانون کمک کرد و وضعیتش همش من رو یاد این شعر ابن یمین مینداخت :
آن که محتاج خلق شد خوار است / گرچه در علم بوعلی‌سینا است 
یه چیزی دیگه که توی این کتاب خیلی برام سوال بود این بود که آخه چرا شما وقتی بی‌پول میشد نمیرید انگار آدم آستین بزنید بالا کار کنید هی از دوست و آشنا پول قرض میکنید ؟!
در هر صورت در آخر طوری که داستان تموم شد به نظرم خیلی دردناک بود خیلی زیاد .ای کاش هر دوتاشون میمردند ولی اینطوری تموم نمیشد . این که در آخر مانون در اون وضعیت در آغوش شوالیه مرد خیلی دردناک بود و شوالیه مجبور شد با دست های خودش معشوقش رو به خاک بسپاره، اونم زمانی که بالاخره عشقشون به پختگی رسیده بود وقتی میتونستند یه زندگی آروم کنار هم داشته باشند وقتی از همه زیاده خواهی ها گذر کرده بودند وقتی اونقدر عشقشون پایدار بود که بخاطرش تا اون سر دنیا سفر کنند . این که در آخر شوالیه زنده موند حتی از مرگش هم دردناک تر بود چون از معشوقش جدا موند .
در آخر نمی‌دونم واقعا نظرم در مورد این کتاب چیه به نظرم کتاب خوبی بود و پیشنهادش میکنم یا نه ؟
واقعا نمیدونم ولی خب تجربه جالبی بود بر خلاف خیلی از کتاب های کلاسیک دیگه پر از جزعیات و توضیحات بی ربط نبود اصل داستان ها صریحا بیان کرده بود .
به عنوان کسی که اصلا کلاسیک نمیخونه میتونم بگم کتاب جالبی بود ولی کمی حوصله سر بر.
اما حتی اگر بخاطر پایانش هم باشه میگم که دوستش داشتم پایان های تراژیک به نظرم داستان رو زیبا تر میکنند .من واقعا به طور عجیبی از پایان های تراژیک خوشم میاد.داستان رو برام به یاد موندنی میکنند.

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

23

        به نام خدا 
مانون لسکو جریان عاشقی شوالیه ‌ای هست که حاضره هر کاری کنه تا فقط در کنار عشقش باشه. ابتدا به نظر کتاب جالبی نمیومد مخصوصا اینکه شوالیه خیلی منو حرص می‌داد ولی کم‌کم خوب شد.
شوالیه عزیز با اینکه در طول کتاب خیلی منو حرص دادی و اعصابم رو به بازی گرفتی ولی ازت ممنونم که در هر شرایطی به عشقت وفادار بودی. همه رفتارهات رو تایید نمیکنم ولی وفاداری و عشقت منو تحت تاثیر قرار داد.
مانونی که نمیدونم قراره برام عزیز باشی یا نه ولی کاش بیشتر قدر شوالیه رو میدونستی و اینقدر اذیتش نمی‌کردی ولی با اینحال خوشحالم در پایان کتاب متوجه  عشق ارزشمند شوالیه مون شدی. 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

15

          ما اینجا دختری داریم زیبارو به نام مانون ، که شوالیه د گریو عاشق اون میشه، منطق عشق شوالیه فقط زیبایی مانون هست. و مانون عاشق بهره مندی از لذایذ زندگیه. همین باعث میشه شوالیه در چرخه ای بیفته برای فراهم کردن این لذتها و مدام در تشویش زندگی کنه، کتاب در واقع شرح این نگرانی ها و فعالیت هاییه که شوالیه برخلاف طبقه اجتماعیش برای محافظت از عشق مانون انجام میده.
سراسر کتاب، ما روایت رو از دیدگاه شوالیه میخونیم باید با منطق اون پیش بریم و شخصیت آدم هارواز دیدگاه اون بررسی کنیم. شوالیه دلیل زندگی رو در یک هدف میدونه و هر توجیهی  برخلاف اون رو بی پایه و اساس میبینه ، پس ما یا با شوالیه ایم یا درک درستی از زندگی حقیقی نداریم.
این کتاب برخلاف آثار کلاسیک دیگه خیلی به جزئیات نمیپردازه و مدام در پی تعریف خود اتفاقات داستان هست نه حاشیه های اتفاقات.
واقعا این به ترتیب خوندن آثار کلاسیک داره کمک میکنه تو ذهنم شکل بگیره که سیرداستان نویسی از کجا به کجا رسیده. 
احوالات درونی شخصیت ها در لفافه بیان نمیشه و ما اونها رو کاملا عیان و واضح و البته خیلی هم اغراق آمیز از زبون خود شخصیت ها میخونیم .
به نظر میاد آقای افغانی شیوه عاشقی سید میران رو در کتاب شوهر آهو خانوم از شوالیه این کتاب وام گرفته.
        

31