بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

حرمسرای قذافی

حرمسرای قذافی

حرمسرای قذافی

آنیک کوژان و 1 نفر دیگر
3.3
71 نفر |
40 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

12

خوانده‌ام

150

خواهم خواند

98

هشداری آگاهی بخش درباره هزینه های شخصی ای که مردم در ذیل نظام توتالیتر متحمل می شوند.آدم ربایی،تجاوز،تحقیرو خشونت،این سرنوشت انبوهی از زنانی بود که به چنگ معمر قذافی،حاکم مستبد لیبی، افتادند.آنیک کوژان نظام وحشتناکی را شرح می دهد که در آن زنان جوان به ارضای نیازهای حیوانی قائد اعظم وادار می شدند.غرب مسحور زنان آمازونی قذافی بود. غربی ها خبر نداشتند که در پشت دیوارهای قصر قذافی چه خشونت وحشتناکی علیه زنان در جریان است... این کتاب بی شک یک دستائرد بزرگ ژورنالیستی است.کتاب از سو استفاده های جنسی گسترده قذافی طی بیش از چهار دهه حکمرانی اش پرده برداشته است... کوژان صفحه به صفحه اسامی و چهره های تازه ای را معرفی می کند و به قربانیان قذافی صدایی برای گفتن می دهد.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به حرمسرای قذافی

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به حرمسرای قذافی

یادداشت‌های مرتبط به حرمسرای قذافی

            چند نکته:
1- نیمی از کتاب خاطرات یکی از دخترانی بود که توسط قذافی ربوده شده بود و به حرمسرای او برده شده بود، اما نیم دیگر کتاب خاطرات پراکنده از دیگر افراد در همین موضوع و مصاحبه با برخی سران حکومت قذافی بود، افرادی که بعضا در این فرایند تاثیر داشته و یا افرادی که بیرون از حکومت بودند اما از این اعمال مطلع بودند
2- اینکه مدتی از اتفاقات لیبی گذشته است و این کتاب را خواندم، اتفاق خوبی بود، جدای از آنکه قذافی جنایتهای زیادی در حوزه های مختلف کرده و بلایای زیادی بر سر مردمان خودش آورده یک موضوع است، ولی رویکرد نویسنده به اینکه ناتو آزادی بخش مردم لیبی بوده است و از این دست بیانیه ها که در متن بسیار خوانده می شود، امروزه به شدت خواندنیست... بلایی که ناتو بر سر این کشور آورد منجر شد که هیچ حکومتی در لیبی شکل نگیرد و آن تمامیت حداقلی که لیبی داشت هم از بین برود، اتفاقی که توسط غربی ها رقم خورد و توسط آنها ادامه یافت
3- غرب محوری و اروپا محوری در ادبیات نویسنده موج می زند و هر آنچه در لیبی و حتی در میان مردمان لیبی است را سراسر بد، شر و متهجرانه می پندارد
4- در مجموع برداشتم آن است که نام کتاب، طرح جلدش و موضوع نیمه ی اول کتاب تاثیر زیادی در فروش آن داشته است و موضوع کلی کتاب (حکومت قذافی)، موضوعی نیست که مورد توجه مردمان ایران باشد و موجب جذب به سمت کتاب گردد
          
            تجاوز، آدم ربایی، تحقیر و خشونت زیر سایه قدرت" 

چه چیزی بهتر است از سیاست و جایگاه قدرت برای بهره برداری و سو استفاده‌ی جنسی؟!
ترکیب قدرتمندِ سیاست و مردان توانایی فوق العاده‌ای به فردی داده است که سالیان سال بدون کمترین مشکلی و با داشتن محبوبیت مردمی زیر سایه قدرت دست به جنایت‌های بزرگی بزند.
و اما رازی که جان و زندگی تعداد زیادی از زنان و دختر بچه‌های لیبی یا بهتره بگویم قربانی‌های جنایت معمر قذافی را گرفته بود فاش شد.
این حقیقت خیلی دیر آشکار شد اما تاریخ درس بزرگی را به جامعه‌ی لیبی داده است. 
آنیک کوژان خبرنگار فرانسوی با جمع آوری اطلاعات از قربانیان تجاوزات قذافی کتابی را نوشت که توانست پرده از راز قذافی بردارد‌.
بخشی از کتاب مربوط به ثریا یکی از قربانیان این جنایت قذافی است.
هنگامی که ثریا فقط ۱۵ ساله سن داشت در یکی از روزهایی که فکر می‌کرد قرار است بزرگترین مرد لیبی را ببیند و توسط معلمانش به بهترین شکل ممکن آماده شده بود و ذره‌ای فکر نمی‌کرد که زندگی‌اش از این روز به بعد قرار است به تباهی برود و برده‌ی جنسی معمر قذافی شود.
اگر بخواهم به زبان خودش بگویم او اینطور توصیف کرده است:
( حالا که به آن روز فکر می‌کنم، بره‌هایی را می‌بینم که در حال آماده شدن برای رفتن به سوی مسلخ بودند.) 
اما نکته‌ی اصلی این است که بعد از نابودی و سقوط حکومت قذافی کماکان زنان قربانیِ جنایت قذافی حاضر به سخن گفتن درباره‌ی رنجی که در طی سالیان متحمل شدند نبودند.
جالب است که اکثر اوقات قربانی‌ها در تجاوزات جنسی احساس شرم و گناه می‌کنند و ترس از ابرو دارند.
 زنان با وجود اینکه قربانیان اصلی در این موقعیت‌ها محسوب می‌شوند از صحبت کردند و بازگو کردنِ تجربه‌ی دردناکشان ترس دارند و خودداری می‌کنند!
اما ثریا بود که با شجاعت تمام شروع کننده‌یِ سخن گفتن در رابطه با دردهایش شد و همین باعث شد که زنان دیگری به تدریج تجربه‌ی تلخ و وحشتناک خود را از چیزی که به بر آن‌ها گذشت بازگو کنند.
          
پارسا

1402/04/11

            کاری به این ندارم که قذافی این قائد اعظم مردمان دیار عمرمختار  مثل تمام دیکتاتورها و مستبدین  ، چه جاه طلبی های سیاسی داشته و برای خودش داعیه ی رهبری جهان اسلام یا جهان عرب را قائل بوده و حتی در پی  رویای رهبری  قاره ثروتمند اما فلاکت زده  ی  سیاه بوده و چند آرزوی ریز و درشت دیگر ،اینها به کنار چون مثل همیشه آرزو بر دیکتاتورها عیب نیست !!
اما این کتاب و آنچه تصویر میکند وحشتناک است . زیستن در سرزمینی با فرمانروایی چون قذافی برای زنان و دختران یعنی زندگی در کابوس هنگام بیداری . هر حاکمی سوگند خورده که حافظ جان و ناموس ملت باشد ولی اگر خود دزد ناموس  بود باید به کجا پناه برد؟. سالیان سال در لیبی زیبایی  برای زنان  و دختران نه یک صفت متعالی که فقط یک عامل وحشت بوده است. خواندن وقایع این کتاب مرا به فکر وا داشت که این آزادی زنان در کدام آرمان شهر محقق خواهد  شد؟ . رنج دخترکان زیبا ی سرزمین صحراها را که شبها در خلوت ماه و بیابان و چشمان معصوم آنها در گوش نسیم زمزمه شده چه کسی درک خواهد کرد ؟
در این کتاب شما با یک زندان و یک حرمسرا به وسعت یک کشور طرفی،  هیچ راه گریزی نیست  حتی وقتی از خطهای ترسیم شده ی جغرافیایی عبور کنی رهایی در کار نخواهد بود انگار برای مردم لیبی مرزها رنگ باخته اند و فقط اراده ی قائد اعظم مهم است و بس. من بهم ریختم از ظلمی که بر زنان  لیبی شده و فکر میکنم مرگ با  یک گلوله برای قذافی پاداش بوده نه جزا . اخ ببخشید قرار نیست قاضی باشم ولی .... بخوانید کتاب را  همین .