یادداشت شراره
1402/2/9
یادم نمیاد تا پایان کتاب چندبار قزافی را توی ذهنم تیکه تیکش کردم...من که فقط خواننده این روایت ها بودم قلبم هزار تیکه شد...نمیدونم کشته شدن قزافی برای این دختران کافی بوده یا نه...آیا اگر محاکمه میشد و بازخواست اوضاع این دخترا تغییری میکرد یا نه...درد روحی که متحمل شدن آیا هیچوقت تسکین پیدا میکنه... کاری که خانواده ها و جامعه با این دخترا کرد کم از کاری که قزافی باهاشون کرد نداره...ترد شدن و درک نشدن و نشنیدن صداشون به همون اندازه دردناکه... قربانی هایی که از نظر مردم فاحشه هایی بودند به دنبال زندگی لوکس...و انکار زجر و دردی که این دخترا متحمل شدن...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.