ده روز با داعش: از درون دولت اسلامی

ده روز با داعش: از درون دولت اسلامی

ده روز با داعش: از درون دولت اسلامی

یورگن تودنهوفر و 2 نفر دیگر
4.1
24 نفر |
15 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

47

خواهم خواند

35

یورگن تودنهوفر (1940-)، روزنامه نگار آلمانی است. یورگن تودنهوفر، نویسنده و نماینده پیشین اتحادیه دموکرات مسیحی در پارلمان فدرال آلمان، تنها کسی است که تاکنون موفق شده با موافقت رهبران گروه تروریستی «دولت اسلامی» (داعش سابق) از شهرهای موصل در عراق و رقه در سوریه بازدید کند. « ده روز با داعش از درون دولت اسلامی»، شرح سفر جسورانه یورگن تودنهوفر، روزنامه نگار آلمانی به همراه پسرش و یکی دیگر از دوستان وی به قلمرو داعش است. وی در فصل های ده گانه کتاب، مقدمات و ماجراهای پیش از سفر، شرح عینی ده روز اقامت و نیز پایان سفرشان را به دقت، بازگو می کند. نویسنده نه فقط در میان مردم و خوانندگان آگاهش در جهان غرب، روزنامه نگاری سرشناس، حقیقت گو و منصف شناخته می شود بلکه در دنیای اسلام هم تصویری مقبول و محترم دارد. زیرا گزارش های او تا به امروز منصفانه و خالی از غرض های شخصی و استعمارگرانه بوده است. در کتاب حاضر، او نخست به ریشه های داعش و شکل گیری آن می پردازد و به خاطر انتقادهای تند و تیزش از سیاست مداران غرب به ویژه جرج بوش و برشمردن برخی عوامل و آوردن امور واقعی دقیق، در باب اشتباه های غربی ها در عراق و افغانستان در شکل گیری داعش و طالبان و القاعده و نیز اشاره به پیشینه برخی اقدامات جنگ افروزانه در دنیای مسیحی، مقوله ای به نام تروریسم اسلامی را مطلقاً مردود و اعمال داعشی ها را کاملاً غیراسلامی می داند. این کتاب در مدت کوتاهی در آلمان چندین بار به چاپ رسید و مردم از آن استقبال کردند و سپس به بسیاری از زبان ها ترجمه شد، ولی در رسانه های غربی تا می توانستند به آن تاختند یا در مورد آن سکوت اختیار کردند. تودنهوفر به گواه این کتاب شناخت دقیقی از منطقه و نیز درک قابل توجهی از دین اسلام دارد، چنان که در جای جای کتاب به آیات قرآن استناد می کند و به کمک آن ها با داعشی ها به بحث و جدل خطرناک می پردازد. این کتاب نثری روان و ژورنالیستی دارد، ولی عینیت گرایی و ثبت دقیق رویدادها، به حدی شگفت انگیز است که خواننده را میخکوب و گاه نفس را در سینه اش حبس می کند، چنان که خواننده به راحتی می تواند در روند رویدادها مشارکت کند. تودنهوفر، قلمی توانا و اطلاعاتی وسیع از منطقه دارد. ازاین رو، کتابش مورد توجه محافل بی طرف قرار گرفته است. همین آوازه انصاف او بود که داعش را بر آن داشت به او امان نامه سفر به قلمرو دولت خود بدهد و او به همراه کسی که بعداً مشخص می شود همان «جان جهادی» است(که اکتبر 2015 کشته شد)، به قلب حادثه بزند و نادانسته با قصاب معروف داعش در ویدئوهای سلاخی آنان، همراه باشد. وی در بخشی از کتاب می نویسد: «داعش در عراق از طرف مردم بیشتر پذیرفته شده، ولی گویا در رقّه این طور نبود. اسد همچنان در مقایسه با داعش از حمایت بیشتری برخوردار است. به نظرم اگر همین حالا انتخابات برگزار شود، اسد در رقه پیروز خواهد شد». اهمیت دیگر این کتاب جست وجوی نویسنده برای یافتن خانواده های جنگجویان داعشی در اروپا و به ویژه در آلمان است و نیز گفت وگو با آنان و سردرآوردن از پیشینه و چندوچون زندگی داعشی ها پیش از گرویدن شان به این گروه مخوف است.

لیست‌های مرتبط به ده روز با داعش: از درون دولت اسلامی

یادداشت‌های مرتبط به ده روز با داعش: از درون دولت اسلامی

            نشـر کتـاب کوله‌پشـتی چند سـالی اسـت رویکـردش را در انتخـاب کتـاب و مترجـم قدری تغییـر داده و می‌کوشـد کتاب‌هـای بهتر و پاکیزه‌تـری منتشـر کنـد. ایـن ناشـر اخیـراً کتـاب ده روز با داعش: از درون دولت اسـلامی اثـر یورگـن تودنهوفـر را بـا ترجمـە‌‍‌ی علـی عبداللهـی و زهـرا معین‌الدینـی منتشـر کـرده. تودنهوفـر روزنامه‌نـگاری آلمانی اسـت که شـرح سـفر ده‌روزه‌اش را بـه قلمرو داعـش در این اثـر آورده. نویسـنده هم‌چنیـن در بخش‌هـای ابتدایی کتاب بـه ریشـه‌های تولد داعـش می‌پـردازد و خطاهـای دولت‌های غربـی را در ظهـور ایـن گـروه آدم‌کـش برمی‌شـمارد. در ادامـه، از مقدمات سـفرش می‌نویسـد و بعد مشـاهداتش را مکتـوب می‌کند.
در بخش‌هایـی از کتـاب، مصاحبه‌هایـی می‌خوانیـم بـا برخـی از نیروهـای داعـش کـه اتفاقـاً بعضی‌هایشـان اروپایی‌انـد. نویسـنده بی‌طـرف نیسـت و بـه شـرح صـرف مشـاهدات بسـنده نمی‌کنـد.
عکس‌هایی هم ضمیمە‌ی این کتاب‌اند.


ماه‌نامه‌ی شهر کتاب، شماره‌ی ششم، سال 1394.
          
فهیمه

1400/08/12

            عالی و خواندنی.
کتاب شامل مقدمات، ماجراهای پیش از سفر و شرح سفر یورگن تودنهوفر، روزنامه نگار آلمانی، به قلمرو داعش است.
یورگن تودنهوفر یک روزنامه نگار معمولی نیست. قبل از روزنامه نگار بودن، قاضی است و در نتیجه اعتقاد دارد تقریبا هیچ وقت، حق به طور کامل با یک طرف نیست و برای یافتن حقیقت، باید با هر دو طرف صحبت کرد. مثلاً بارها با حامد کرزای و نیز با رهبر طالبان افغانستان دیدار کرده. این اعتقاد خیلی وقت ها کار دستش داده: از سوی رسانه های غربی، خیانتکار، دوست دیکتاتور و دوست تروریست نامیده می شود. بارها به قتل تهدید شده. البته به گفته ی خودش این رفتارها هیچ وقت آزارش نداده:
"تنها چیزی که می دانم این است که نباید دنباله روی حرف این و آن باشم. اشتیاق من برای پی بردن به حقیقت، بسیار بیشتر و نیز مهم تر از همه ی این هاست".
علاوه بر این تودنهوفر با اسلام بیگانه نیست. با سیاست مداران کشورهای لیبی، افغانستان، لبنان، عراق، سوریه، یمن و ... دیدار کرده. چندین بار قرآن را خوانده و در جای جای کتاب به آیات قرآن استناد می کند.
تودنهوفر در فصول اولیه به ریشه های داعش می پردازد. داعش را فرزند جنگ عراق در سال 2003 و غرب را عامل بی ثباتی خاورمیانه می داند. می گوید تصویری که غرب از اسلام ارائه کرده تصویری تحریف شده و ساختگی است:
"این مسلمانان نبودند که جنگ مقدس را به راه انداختند و در جنگ های صلیبی بیش از چهار میلیون مسلمان و یهودی را قتل عام کردند... این مسلمانان نبودند که به نام تشکیل مستعمره در آفریقا و آسیا 50 میلیون انسان را قتل عام کردند. این مسلمانان نبودند که در جنگ های جهانی اول و دوم، کم و بیش هفتاد میلیون کشته به جا گذاشتند و این مسلمانان نبودند که ده میلیون اسلاو و شش میلیون یهودی، هموطن، همسایه و دوست را ناجوانمردانه و مفتضحانه به قتل رساندند... در آلمان تا به امروز حتی یک آلمانی به دست تروریست های مسلمان کشته نشده، اما تنها از سال 1990 در آلمان 29 مسلمان به دست تندروها کشته شده اند."
می گوید "تروریست ها آدم های رذل و نخاله ای هستند که سیاست آمریکا همواره به آن ها نیاز دارد تا مداخله های نظامی اش، ظاهری مشروع به خود بگیرد... اگر به فرض تروریستی نبود، آمریکا خودش دست به کار می شد و تروریست می تراشید" تا در محور شرارت که نه، در محور نفت و گاز مداخله کند.
بعد هم می گوید آیا روش های زننده ی داعش در کشت و کشتار اذیتتان می کند؟ چه کسی گفته لحظه ی مرگ یک مادر و کودک در اثر پرتاب موشک دلخراش نیست؟ مرگ غیرنظامیان با بمب ها و موشک ها و شلیک توپ و خمپاره و مسلسل غربی دلخراش نیست؟

تودنهوفر بعد از دیدار و صحبت با اسد، تصمیم به برقراری ارتباط با داعش می گیرد. با پسرش، از طریق فیسبوک، دنبال افرادی می گردند که حدس می زدند با داعش در ارتباط باشند. بعد از چند ماه نهایتاً موفق می شوند با تروریست ها چت کنند. پس از تماس طولانی مدت با چندین نفر از جنگجویان آلمانی داعش یک شبه ارتباطشان قطع می شود و مستقیماً معرفی می شوند به یکی از مقامات رسمی در بخش رسانه های داعش: ابوقتاده. پیشنهاد سفر به داعش را همین ابوقتاده مطرح می کند. احتمالا علتش شهرت تودنهوفر به دوست تروریست بودن است. تودنهوفر مطمئن است از قلمرو داعش زنده خارج نخواهد شد، بنابراین درخواست امان نامه می کند، از خود البغدادی. در نهایت، پس از صدور امان نامه با پسر و یکی از دوستان پسرش به عراق تحت تصرف داعش سفر می کند و پس از ده روز باز می گردد.

جالب ترین قسمت کتاب، چت با تروریسم است. تناقضات و سردرگمی اعضای جوان داعش در همین چت ها آشکار می شود. البته ابوقتاده به واسطه ی مقامی که در بخش رسانه های داعش دارد، توجیه تر است. در صحبت هایش خبری از تناقض نیست ولی بی رحمی در آن موج می زند.
تودنهوفر دو نکته را در مواجه با داعشی ها بسیار مطرح می کند: اول اینکه بیشترین آیه ای که در قرآن تکرار شده، بسم الله الرحمن الرحیم، است. به داعشی ها می گوید خدای شما بخشنده و مهربان است در حالیکه اعمال شما کوچکترین سنخیتی با این دو مفهوم ندارد. می گوید محمد پیامبر رحمت بود، اما شما نسبت به دشمنان تان هیچ گذشتی ندارید.
دوم اینکه چندین بار به داعشی ها می گوید محمد (ص) بزرگ ترین اصلاح طلب عصر خود بود. تودنهوفر او را یک انقلابی پیشرو می خواند و می گوید محال است او بخواهد 1400 سال پس از مرگ خودش هنوز بر طبق آداب و رسوم زمان خودش زندگی کند.
و در آخر به داعشی ها می گوید شما آشکارا بر خلاف آنچه در قرآن آمده عمل می کنید. تک تک کارهای شما بر خلاف اسلام است. شما مسلمان نیستید:
"بسیار مایل بودم که یک دولت اسلامی واقعی ببینم. این دولت می توانست در آزامش علیه بی عدالتی ها و خود بزرگ بینی های غرب ایستادگی کند. بسیار متاسفم که در نهایت با حکومتی ضداسلامی آشنا شدم."

+ خواندنش را به همه توصیه می کنم.
++ نامه ی سرگشاده ای که پس از بازگشت خطاب به خلیفه ی دولت اسلامی و به پیکارجویان خارجیَ ش نوشته، بهترین بخش کتاب بود. مخصوصا ده آیه از قرآن در انتهای نامه آورده و نوشته به نظر می رسد شما با این آیات آشنا نیستید. 
          
alef

1401/09/09

            كتاب #ده_روز_با_داعش روایت سفر یک خبرنگار آلمانی #یورگن تودنهوفر همراه با پسرش به #مرکز خلافت اسلامی است البته با امان نامه #داعش. جالب اینکه این #خبرنگار یک #مسیحی است که اسلام را کاملا میشناسد و حتی #قرآن را چندین بار خوانده است و با عقاید #داعش مخالفت میکند و در این سفر با جرات تمام چندین و چند بار عقاید #داعش را زیر سوال میبرد و با مجاهدین داعشی بحث میکند او در پایان کتاب نامه ای سرگشاده به #ابوبکر بغدادی و بقیه افراد #داعش می نویسدکه چند جمله از آن برای من جالب بود از جمله:
یورگن تودنهوفر:من چندین و چندبار #قرآن را خوانده ام و بسیار از آن بهره برده ام. از آن روح خشونتی که شما و پیکار جویانتان آگاهانه رواج می دهید. در آن چیزی نیافتم. و در پایان کتاب درباره هدفش از این سفر مینویسد: به خاطر فرصتی که به من دادید تا بتوانم از قلمرویی که شما بر آن حکم فرمای میکنید تا حدودی آزادانه دیدن کنم سپاسگزارم. بسیار مایل بودم که یک #دولت_اسلامی_ واقعی ببینم..این دولت می توانست در آرامش علیه بی عدالتی ها و خودبزرگ بینی ها غرب ایستادگی کند. بسیار متاسفم که در نهایت با #حکومتی_ضد_اسلامی آشنا شدم.
          
            پنج ستاره را به جرئت و شرافت و عدالت آقای تودنهوفر دادم و گرنه باید یک ستاره بابت ترجمه شتابزده کتاب کم میکردم.
این مرد به گواهی خودش بخش اعظمی از تجربه کاری اش را صرف اثبات بی گناهی اسلام واقعی در برابر بیش از دویست سال تجاوزگری و جنایت غربی ها کرده است و حالا نمیتواند تحمل کند که داعش آبروی اسلام را ببرد
مخصوصا مقدمه کتاب در بیان خونریزی های وحشتناک سپاهیان مسیحیت در دوره های مختلف تاریخی بسیار خواندنی و تکان دهنده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
 "یک جهادی آلمانی که برای گروه جندی الاقصی میجنگد و قبلا در داعش بوده در چت میگوید:

به هر حال آدم اول به خودش و بمبها فکر می‌کند میترسد من از مردن نمیترسم ترسم از این است که مجروح شوم و خوب معالجه نشوم یا یکی از دستانم را از دست بدهم یا هر اتفاق دیگری در این صورت دیگر نمی توانم بجنگم ترسم از این است"

 "برایم جالب است که تودنهوفر نسبتا قلدرانه و منتقدانه با داعشی ها حرف میزند در چت های اینترنتی اش . تصور من این بود که حتما حسابی پاچه خواری شان را کرده تا اجازه بدهند برود و ده روز در میان آنها باشد. واقعا جگر شیر داشته بعد از این حرف ها رفته بین این آدم ها"

 "https://www.instagram.com/p/BpmYFFSnE...

آقای #یورگن_تودنهوفر چنان که از اینستاگرامشان بر می آید این روزها تهران هستند و من حتی به مدد گوگل ترنسلیت پیامی به آلمانی برایشان فرستادم که کجا میشود زیارتشان کرد که کتاب ارزشمندشان را برایم امضا کنند.

جا به جا میبینیم ایشان در برابر آدمهای قلدر #داعش در شرایطی کاملا نابرابر محکم می ایستد و حرفش را آزادانه و بدون ترس میگوید."
در بخش دیگری میخوانیم:
"پیکارجوی آمریکایی از احتمال مواجهه مستقیم با آمریکا هیجان زده می شود. آرزو می کند که آمریکا نیروهای زمینی اش را بفرستد. نهایت آرزویش نبرد علیه آنهاست با خنده می‌گوید "موقع پایین آمدن از هلی‌کوپتر شان حتما تنبان شان را زرد می کنند " دوستش که در همین اثناء متوجه شده ایم لبنانی است با لبخند حرف او را تایید می کند "بخشی از تجهیزات شان را در اختیار داریم خیلی دوست داریم باقی "سلاح های شان را هم تصاحب کنیم"
نامه پایان کتاب به ابوبکر البغدادی هم بسیار خواندنی و متاثرکننده است
و همین طور عکس های انتهای کتاب. کودکان اسلحه به دست و مرد افسرده ای که به جرم همراه داشتن قرص های ضذافسردگی زندانی است

و اما ترجمه و ویرایش کتاب به طور مشهود از شتابزدگی رنج میبرد.
یک جا در گفتگو چند بار بین توریسم و تروریسم اشتباه صورت گرفته که کاملا مخاطب را گیج میکند