دوباره از همان خیابان ها

دوباره از همان خیابان ها

دوباره از همان خیابان ها

4.0
17 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

30

خواهم خواند

24

شابک
9789643055660
تعداد صفحات
198
تاریخ انتشار
1398/10/10

توضیحات

        
بیژن نجدی در نوشتن و سرودن پر کاراما در انتشار دادن کمتر فعال و پیگیر بود . اما همان ده داستان کوتاهی که نخستین کتاب منتشر شده ی او را تشکیل دادند.(یوزپلنگانی که با من دویده اند. نشر مرکز ، 1373)کافی بودند تا جامعه ی ادبی ایران قدر او را بداند ، کمیت را به جای کیفیت نگیرد، و خصلت متمایز و ممتاز داستان های او را تشحیص دهد نجدی قرار بود به دیگر نوشته هایش هم سر و سامانی بدهد و آن ها را آماده ی انتشار سازد اما متاسفانه دست تقدیر این امر را در حیات او میسر نساخت . در کتاب حاضر برخی از داستان های بازمانده از او که به همت همسر همدل وی آمده ی نشر شده ، گرد آمده اند . داستان های ناتمام بازمانده از او نیز در مجموعه ی دیگری با نام داستان های نا تمام انتشار یافته است.

      

لیست‌های مرتبط به دوباره از همان خیابان ها

یادداشت‌ها

          این کتاب هم نصفش رو خوانده بودم و نیمه باقی موند برای امشب.
مجموعه داستان بود ولی به طرز عجیبی با هم پیوند می‌خوردن، انگار نه انگار که یه داستان دیگست...
از طرفی ادامه داستان بعدی هم نبود!
بعضی از داستان‌ها رو دوست داشتم بعضی‌ها بیش از حد غریب بودن....
این کتاب جزو کتاب‌هایی بود که باید می‌خوندم
ولی خیلی متفاوت‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم، حتی اونقدر متفاوت و دور از من که انگار برای یه کشور دیگه بود! یه جای دیگه! و انگار نه انگار که من و آقای نجدی هردو ایرانی بودیم.
تفاوت نوشتار و قلم رو دوست داشتم، قلمی که فقط و فقط مال همین نویسنده بود! 
از طرفی همین داستان کمی خوندن رو برای من سخت می‌کرد چون عادت نداشتم!
نمی‌دونم چرا ولی همش انگار زندگی مادربزرگم رو داخل داستان‌ها می‌دیدم، انگار مرتضی و طاهر و عالیه و ... همه همسایه‌های مادربزرگم بودن و هنگام جوانی مادربزرگم اینا اتفاق افتاده بود!
مرثیه‌ای برای یک چمن، دوباره‌ از همان خیابان‌ها،تن آبی تنابی داستان‌هایی بودن که بیشتر از بقیه ازشون خوشم اومد.
        

3