معرفی کتاب روزگار سخت اثر ماریو بارگاس یوسا مترجم سعید متین

روزگار سخت

روزگار سخت

4.2
12 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

17

خواهم خواند

20

ناشر
برج
شابک
9786227280371
تعداد صفحات
362
تاریخ انتشار
1399/11/28

نسخه‌های دیگر

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        «روزگار سخت» آخرین رمان ماریو بارگاس یوسا، نویسنده ی شهیر پرویی، است که در اکتبر 2019 به زبان اسپانیایی منتشر شده است. تا زمان ترجمه ی اثر به فارسی هنوز حتی به انگلیسی برگردانده نشده بود. ترجمه ی فارسی «روزگار سخت» از روی متن اسپانیایی انجام شده است.داستان به مداخله ی ایالات متحده ی آمریکا در گواتمالا و مشکلات سرراهِ دولت مردمی خاکوبو آربنز در نیمه ی قرن بیستم می پردازد:رئیس جمهوری باور داشت با ترویج دموکراسی و سرمایه داری آمریکایی در کشورش می‎تواند گواتمالا را به مدلی برای پیشرفت دیگر کشورهای آمریکای لاتین تبدیل کند. اما مسیر تحقق رؤیای او به شکلی دیگر پیش رفت و ایالات‎متحده نقشه ی دیگری چید که…یوسا، آخرین بازمانده از نویسندگان مشهور به «جریان شکوفایی» است. به اعتقاد برخی منتقدان، از سال 2002 به این سو یعنی پس از انتشار رمان «سور بز»، در سراشیب عمر نویسندگی قرار گرفته بود. اما با رمان «روزگار سخت» بار دیگر به دوران اوج بازگشته است. چنان قدرتمند که یادآور این مثل است که دود هنوز هم از کنده بلند می شود. خاصه آنکه یکی از روایت های این کتاب حول محور شخصیت تروخیو می گذرد. ارتباطی ساختاری با سور بز نیز برقرار می کند.یه  بار مجبور شدم مردی رو با شکنجه سرحرف بیارم. وسط شکنجه، یه دفعه هوس کردم بزنم زیر آواز و شعرهای آمادو نِروو رو که مادرم خیلی دوست داشت فریاد زدم. به این کارها عادت ندارم، منظورم آوازخونی و شعرخونیه. هرگز برام پیش نمی آد جز مواقعی که مجبور می شم کسی رو شکنجه کنم تا سرحرف بیاد. نمی دونم از کِی شیفته ی این کتاب شکنجه‎های چینی شدم. بارها و بارها  خوندمش، خوابش رو  دیدم، تا جایی که تصاویرش رو به وضوح به یاد دارم. می تونستم تکرارشون کنم. واسه ی همین، مطمئنم اگه نسخه ای از کتاب شکنجه های چینی رو داشتی، هیچ کدوم از اون قهرمان ها لال نمی موندن...
      

یادداشت‌ها

سامان

سامان

1403/9/30

          «معرفی روزگار سخت»
روزگار سخت آخرین رمان منتشر شده یوسا است که در سال 2019 منتشر شده.در ایران دو انتشارات برج و نیماژ از زبان اصلی اون رو ترجمه کردند که من نسخه انتشارات برج رو خریدم.این نکته رو بگم که نشر برج در چهارچوب قانون بین المللی حق انحصاری نشر اثر(کپی رایت)امتیاز ترجمه فارسی این کتاب رو از نویسنده خریداری کرده.
یوسا که متخصص ترکیب ادبیات با سیاست و تاریخ است ، این بار به سراغ گواتمالا رفته و بخشی از تاریخ پر اتفاق این کشور رو روایت کرده.یک سال پس از کودتای آمریکا علیه دولت قانونی و مردمی دکتر محمد مصدق، این بار علیه دولت قانونی آربنس کودتا میکنه و باعث روی کار آمدن کارلوس کاستیا آرماس میشه.اما نکته جالب ریشه این کودتا است که به یک شرکت آمریکایی صادر کننده میوه های استوایی به نام یونایتد فروت برمیگرده.با قدرت رسیدن آربنس او سعی میکنه اصلاحاتی در کشور انجام بده.از جمله مهمترین تصمیمات او اصلاحات ارضی و اخذ مالیات از شرکت مذکوره که دهه ها از دادن مالیات فرار کرده. سم زیمواری رئیس این شرکت دست به دامن فردی به نام ادوارد ال برنیز میشه.ال برنیز خودش رو پدر روابط عمومی و یه جورایی خدای پروپاگاندا میدونه و سعی میکنه با تبلیغات هوشمند و پروپاگاندا به هدف خودش برسه. برنیز با دروغ، دولت نوپای گواتمالا رو حیات خلوت شوروی معرفی میکنه .او جایی در کتاب میگه(نقل به مضمون):« من میدونم همچین خطری وجود نداره و خیلی بعیده گواتمالا کمونیست بشه ،کمتر کسی اینجا میدونه کمونیسم و مارکسیسم چی هستند اما مهمه و به نفع ماست که بقیه مخصوصا تو آمریکا خیال کنند این خطر واقعا وجود داره!» در ادامه داستان ما روایت این کودتا رو میخونیم.شکل روایت کتاب مثل سور بز دیگر کتاب معروف یوسا است.چندین راوی داستان رو تعریف میکنند.اگر در سور بز سقوط و ترور یک دیکتاتور رو خوندیم،اینجا سقوط یک حکومت مردمی که رئیس اون تلاش برای احیای دموکراسی رو داشت.این کتاب برای من سخت خوانی سور بز رو نداشت.
کسانی که قبل از این کتاب، سور بز رو خوانده باشند با یک سورپرایز جذاب مواجه میشند و اون هم حضور تروخیو رهبر دومینیکن و آبس گارسیا رئیس اداره اطلاعاتش هست که  در سور بز نقش زیادی داشتند و اینجا هم در قصه حضور جالبی دارند.به ویژه آبس گارسیا.
کتاب از دو بخش قبل و بعد تشکیل شده که البته اکثر کتاب رو بخش قبل تشکیل میده و فقط صفحات انتهایی کتاب با عنوان بعد، یوسا با یکی از شخصیت های کتاب،یعنی ملکه زیبایی گواتمالا مصاحبه ای رو ترتیب میده که این مصاحبه کوتاه به درک کتاب و همچنین سرنوشت آبس گارسیای خبیث کمک خوبی میکنه.
جایی در اواخر کتاب میگه :« رفته رفته تبلیغاتی برای اعاده حیثیت از آربنس در حال شکل گیری بود که  که قبول داشتند آربنس کمونیست نبوده،بلکه مردی نامحتاط و خوش نیت بود که فقط خواست پیشرفت و مردم سالاری و عدالت اجتماعی را برای کشورش به ارمغان بیاورد،هر چند مشاوران بدی داشت و از روشهای غلطی پیروی میکرد.» این نوشته منو یاد صحبتهای رامسفلد وزیر دفاع آمریکا در دوره بوش انداخت که پس از اینکه با این بهانه که عراق سلاح های کشتار جمعی داره،طراحی حمله به عراق رو انجام داد و اون جنگ خانمان سوز رو شروع کرد،مشخص شد که سندی برای این حرفش نداشته!!به همین راحتی!
        

0

          از تکرار ویژگی‌های قلم یوسا و جذابیت‌های روایی کارهایش از جمله این اثر، اجتناب می‌کنم. آثار یوسا علاوه بر همه ویژگی‌هایی که گفته می‌شود، پنجره‌‌ای هستند به موقعیت‌های تاریخی بسیار مهم آمریکای جنوبی. در پایان هرکدام، خواننده در جایگاه خدایی قرار می‌گیرد که به تمام زوایا و خفایای یک موقعیت تاریخی آگاه است. در واقع به بینشی دست پیدا می‌کند که شاید با ساعت‌‌ها ورق زدن اسناد تاریخی و نیز جستجو به تنهایی، نمی‌توانست به آن برسد‌. در روزگار سخت، یوسا پا را نیز از این فراتر نهاده و درک خواننده را از موقعیت تاریخی مورد نظر در زمان و مکان امتداد می‌دهد. او این کار را نه در متن روایت بلکه در حاشیه آن به انجام می‌رساند. همانجایی که به خواننده اشاره می‌کند که آن موقعیت تاریخی ویژه در گواتمالا، چگونه سال‌ها بعد در جایی چون کوبا سرنوشت مردمان را به گونه‌ای تغییر داد که تا به امروز نیز همچنان ادامه دارد. من فکر می‌کنم دقیقا به همین دلیل این کتاب جایگاه آخرین اثر یوسا را به خوبی پر کرده است. اگرچه بدایت روایی و داستان‌پردازی‌اش به اندازه دیگر آثار وی درخشان نیست اما هدف بزرگتر آن، یعنی همان دورنمایی که یوسا هربار برای آن پنجره می‌سازد، این بار با دقت بیشتری به هدف خورده است.
در پایان این ماجرا عمیقا دلم خواست که ما در خاورمیانه نیز کسی را داشتیم که این گونه آگاه به واقعیت‌های موجود باشد‌ و ما را با چنین عمقی با حوادث، زمینه‌ها و پیامدهای آنان آشنا کند.
        

1

          وضعیت عجیبیه. رمان جدید نویسنده محبوبم رو خوندم، ولی یک ماه طولش دادم. و الان هم که تموم شده، اگه بخوام بگم که درمورد چی بود، نمی تونم :)) خیلی کلی بخوام بگم، وضعیت آمریکای لاتین و گواتمالا به صورت اختصاصی. 
‌
همه چیز از یه موز شروع شد. 
و کشوری که (گواتمالا) به خاطر منافع شرکت یونایتد فروت (که موز می‌فروخت) به فنا رفت. اصلاحات ارضی قرار بود انجام بشه و یونایتد فروت باید مالیات می‌داد و دیگه از بهره‌کشی خبری نبود. پس چیکار کرد؟ آمریکا رو علیه گواتمالا شوروند و گفت اینا کمونیستن (درحالی که خاکوبو آربنز خودش طرفدار دموکراسی و سرمایه‌داری آمریکایی بود و همه این کارا رو برای به آمریکا شبیه شدن انجام داده بود.) و آمریکا هم یه کودتا راه انداخت تا همه نظام رو تغییر بده و وضعیت به شلم شوربایی رو به عقب تبدیل شد.
اما داستان انگار یه برش از تاریخه و سرانجام خاصی نداره. خیلی سردرگم کننده ست. و پره از اطلاعات تاریخی پشت سر همی که بر گیجی شما می‌افزایند. ارتباط‌هایی با سوربز و تروخیو داره و یه کاری کرد دلم بخواد دوباره برم سراغ کتاب محبوبم.
        

0