معرفی کتاب بی بال پریدن اثر قیصر امین پور

بی بال پریدن

بی بال پریدن

قیصر امین پور و 1 نفر دیگر
4.3
69 نفر |
25 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

127

خواهم خواند

22

ناشر
افق
شابک
9789646003781
تعداد صفحات
64
تاریخ انتشار
1398/9/12

توضیحات

        
بعضی از کتابها برای ما قصه می گویند تا بخوابیم و بعضی قصه می گویند تا بیدار شویم.
بعضی از کتابها به پدر و مادر خود احترام می گذارند و بعضی حتی اسمی هم از پدر و مادر خود نمی برند.
بعضی از کتابها هرچه دارند از دیگران گرفته اند و بعضی از کتابها هرچه دارند به دیگران می بخشند.
بعضی از کتابها پیش از تولد می میرند و بعضی تا ابد زنده هستند.
از متن کتاب
این کتاب، مجموعه ای است از یازده قطعه نثر ادبی، که با بهره گیری از طنز و نگاهی شاعرانه، به مسایل اجتماعی پرداخته است. کتاب حاضر به لحاظ تلفیق موفق نثر و شعر، اثری متفاوت به شمار می رود.

      

لیست‌های مرتبط به بی بال پریدن

مثل چشمه مثل رودمجموعه کامل اشعار قیصر امین پوربی بال پریدن

ای مثل چشم های خدا آبی!

5 کتاب

اطمینان دارم که اگر ذره ای علاقه مند به شعر فارسی هستید ، از شعر قیصر نباید گذشت! قیصر امین پور سبک و نگاه و کشف های خاص خودش را دارد . یک‌شاعر امیدوار و منتظر که حتی در تلخ ترین شعرهایش خطی از امید جاری ست که سرمنشا در باورهایش دارد. باورهایی که آمیخته ای از مذهب، روحیه تغییر و انقلاب و عمیق شدن در معنای انسان است. از نثر قیصر هم نمی توانیم ساده عبور کنیم.‌قیصر امین پور گاهی شعرهایش را به متن نوشته است! انقدر ساده و روان و خوش خوان که می تواند مخاطب مشترکی از یک کودک هشت ، نه ساله تا یک انسان جا افتاده شصت ساله داشته باشد ، درحالی که هرکدام برداشت ها و دیدگاه های روشن و مناسبی را از متن دریافت می کنند. ترتیب کتاب ها همچنان به ترتیب تجربه مطالعه اند ! مسیر خوبی _از حوالی ۹ سالگی تا امروز _ که مرا به منظومه شعرهای شیرین قیصر می برد :" از تکرار و تمرینِ ادا کردنِ "قاف ، حرف آخر عشق" تا تکیه دادن به "نرده های ایستگاه رفته" تا بخواهمش! "چنانکه لب تشنه آب را " ... "اعجاز ما همین است : ما عشق را به مدرسه بردیم" شاید به همین دلیل است که "این ترانه بوی نان نمی دهد!" . . . ای روز آفتابی ای مثل چشم های خدا آبی ای روزِ آمدن ای مثل روز، آمدنت روشن این روزها که می گذرد هر روز در انتظار آمدنت هستم ...

12

یادداشت‌ها

          بی بال پریدن کتابی است بسیار بسیار کوتاه، طوری که می توانی درکمتر از بیست دقیقه آن را بخوانی و لذتی وصف ناپذیر را تجربه کنی. 

در بخشی از داستان بی بال پریدن، امین پور نوشته است : " و اما این قصه ها، قصه نیست، شعر نیست، قطعه نیست، مقاله و گزارش و خاطره هم نیست. ولی چون مدتی در پیچ و خم کوچه پس کوچه های ذهنم با قصه ها و شعرهای دیگر همسایه بوده اند با هم رفت و آمد و گفت و گو داشته اند، ممکن است رنگ و بویی از قصه و شعر به خود گرفته باشند. این ها در واقع همان حرف های خودمانی است که در حاشیه ی ذهن آدم گرد و خاک می خورند."
کتاب شامل یازده داستان کوتاه است ( بی بال پریدن - کتاب ها مثل آدم ها هستند - آدم ها مثل کتاب ها هستند - زندگی در حاشیه - تقسیم عادلانه - خدا در همسایگی ما - مثل کوچه های روستا - مثل جاده ه های شهر - سرودی برای پاکی - پیش از آفتاب - چراغ سبز)، که امین پور در هر کدام با زبانی بسیار ساده و دلنشین به بیان برخی مشکلات اجتماعی و تفاوت ها و دغدغه ها می پردازد. 

* زبان کتاب به حدی ساده و قابل فهم است که می توان کودکان را هم در لذت این کتاب سهیم کرد. بعد از خواندن کتاب، یادم آمد که سال ها پیش داستان " زندگی در حاشیه" را در کتاب «بخوانیم» دوران ابتدایی دیده بودم


        

1