هری پاتر و غارهای مرگبار
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
31
خواندهام
845
خواهم خواند
73
توضیحات
"هری پاتر" و دوستانش در جست وجوی "هور کراکس ها" ماجراهای خطرناکی را پشت سر می گذارند و مجبور می شوند به هرجایی که احتمال مخفی کردن آن ها را می دهند، سفر کنند. هری درمی یابد که خود نیز یک هورکراکس است و به واسطه ی قطعه ای از روح "ولده مورت" که در سرش جا گرفته، بعضی قدرت های او را به دست آورده است. برای این که ولده مورت بتواند بمیرد باید تمام هورکراکس ها نابود شوند. یعنی هری باید اول خود را نابود کند تا ولده مورت نابود شود. ولده مورت نیز که می داند هری یکی از هورکراکس های اوست قصد دارد او را زنده دستگیر و زندانی کند. هری می داند که قادر نیست ذهن خویش را به روی ولده مورت ببندد. پس نمی تواند هیچ نقشه و برنامه ی خاصی برای نابود کردن هم زمان خود و ولده مورت بریزد. اما سرانجام در رویارویی نهایی با هورکراکس او را نابود می سازد.
پستهای مرتبط به هری پاتر و غارهای مرگبار
یادداشتها
1401/2/12
هریپاتر و حفره اسرارآمیز را از همه سری کتابهای هریپاتر بیشتر دوست داشتم و دارم. حالت معمایی فضای آن و درگیریهای هری برای یافتن هیولای حفره بهعنوان یک پسر ۱۲ ساله واقعا بینظیر بود. بخشهایی از کتاب بود که نفسم میگرفت و واقعا نمیشد کتاب را زمین گذاشت. اگر از من میشنوید کل هفت جلد هریپاتر را خوانده و حفره اسرار را دوبار بخوانید:)
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
10
1402/5/21
2
1402/3/9
6
1403/6/13
1
1402/12/10
خب این کتاب هم توی یک شب سردِ برفی به اتمام رسید. شخصیت پردازی همه کاراکتر ها عالی و منحصر به فرد بود و حتی منفورترین ها هم به خوبی طراحی شخصیت شده بودن...سیر داستان چند جایی با فیلمش تفاوت داشت که از این بابت بسیار خرسندم... ذهنم پر از حوادث پر هیجان داستان و ماجراجویی های هاگواتزه ...هیولایی که اینبار هری و دوستانش باید با او میجنگیدند از کتاب قبلی قوی تر و ترسناکتر بود و تنها یک مار زبان میتوانست او را پیدا کند. هری و تام ریدل تنها مار زبان های داستان بودند که از پیدا کردن سر نخ از جنگل ممنوعه در میان عنکبوت ها گرفته تا نوشیدن معجون تغیر شکل و تردد شبانه با شنل نامرئی هری و یادداشت های جنی تسخیر شده رو دیوار هاگوارتز و در نهایت کشتن مار باسیلیسک با شمشیر یاقوت نشان گودریک گریفیندور همه چیز بدیع و معرکه بود........راستی میدونستید مار افعی باسیلیسک خزندهای افسانهای هست که به شاه مارها معروف است و حتی در افسانه ها هم مثل کتاب گفته شده که با یک نگاه خیره او انسان میمیرد! و همین ارتباط های داستان با افسانه ها زیبایی و هیجان داستان را دو چندان میکرد. ای کاش در انتهای کتاب چوب جادوی یکبار مصرفی همراه با ورد فراموشی قرار داده میشد تا مخاطب در صورت نیاز داستان را از ذهنش پاک کند(: گرچه با بلایی که لاکهارت سر خودش اورد به نظر میاد ایدهی چندان خوبی نباشد.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
22
1402/10/20
2
1403/5/7
12
1402/10/22
1