محمد مداحی

محمد مداحی

@m__madahi

9 دنبال کننده

            دانشجوی فلسفه و کلام اسلامی
دوست‌دار کتاب
          
گزارش سالانه بهخوان

یادداشت‌ها

        سرگذشت حکیم متاله 

آمیختگی قلم نادر ابراهیمی با تفکرات فلسفی ملاصدرای شیرازی، نتیجه‌ای جز خلق این اثر فوق‌العاده نمیتوانست داشته باشد. 
ملا محمد صدر، فیلسوفی که فلسفه‌ی خفته‌ی عصر خویش را دگرگون ساخت و فیلسوفان بعد از خود را وام‌دار حکمت متعالیه کرد. 
حکمت متعالیه، به تعبیر شهید مطهری، چهار راه فلسفی‌ست. حکمتی متشکل از علم کلام، فلسفه، عرفان و معارف دینی.
کج‌اندیشانی که فلسفه اسلامی، به ویژه حکمت متعالیه را، صرفا تقریرات فلسفه یونان می‌دانند، و آن را کفریات میخوانند، یا ذهن‌شان توان درک این معارف عظیم را ندارد، یا نفع مادی‌ای را در آن نمی‌جویند.
تعبیراتی که نادر ابراهیمی به مخالفان صدرالمتالهین میدهد، الحق که دقیق و درست است. کاسه لیسان درباری، ریاکاران، "برخی از فقهای جامد اندیشِ خود منجمد شده‌ی دگرگونی ناپذیر".  اگرچه نباید این نوع مخالفت های سطحی و مغرضانه را به پای اسلام نوشت.
درمجموع، نوشتن درمورد آن حکیم متاله، کاری سخت و صعب بود که تنها نادر ابراهیمی میتوانست از پس این کار بربیاید.
کتاب، آغاز راهی‌ست برای مشتاقانی که میخواهند فیلسوف برجسته حکمت اسلامی را بشناسند.

      

0

        چوب دستی‌هایتان را دودستی بگیرید! 

کمتر کسی در دنیا پیدا می‌شود که مدرسه هاگوارتز و جناب هری‌پاتر را نشناسد. من هم که نه فیلمش را دقیق نگاه کرده و نه کتاب‌هایش را از نزدیک دیده بودم، تنبلی را کنار گذاشتم و شروع به خواندش کردم.
با اینکه در همین ابتدای کار، یکی از دوستانِ هری‌پاتر خوانده‌ام، ناخواسته اتفاقی که در جلدهای پایانی رخ می‌داد را برایم فاش کرد، نتوانست چیزی از جذابیت داستان برایم کم کند. حتی اگر کل داستان را یک نفر بنشیند و برایتان تعریف کند، باز با خیال راحت می‌توانید بنشینید و کتاب را بخوانید و لذت ببرید.
در اینجا، اصل اتفاقات اهمیتی ندارد، بلکه چگونگی شکل‌گیریشان، آن‌هم با منطق دنیای هاگوارتز است که هری‌پاتر را یک اثر کم‌نظیر کرده است.
کلمه به کلمه کتاب، با اصطلاح‌سازی‌ها و برگردان‌های فارسی مترجم خوب اثر، خواننده را دنبال خود می کشاند. من هیچ نتوانستم بااختیار کتاب را بر زمین بگذارم و اگر موانع خارجی وجود نداشت، میتوانستم این جلد را یک روزه تمام کنم. کمااینکه تنها سه روز‌ طول کشیده تا آن را به پایان رسید.
تعلیق داستان، تصویرسازی‌خوب‌اتفاقات و غیرقابل‌پیش‌بینی بودنش از مهمترین نکاتی‌ست که باعث جذابیت و ماندگاری این اثر شده است.

      

17

2

        نامه‌های عاشقانه، با نثری ادیبانه

خواندن نوشته‌جاتی که به قلم قاجاری نگاشته شده‌اند، یکی از آن لذت‌های شیرین بهشتی‌ست. حال اگر از نوع مکاتبات عاشقانه هم باشد که دیگر نور علی نور است. پری‌دخت، یکی از آنهاست.
پری‌دخت، حاصل مکاتبات دو زوجی‌ست که در بخشی از تاریخ پیدایشان می‌شوند، در قسمتی از آن، کاغذ پرانی می‌کنند و کمی بعد هم، به دست فراموشی سپرده می‌شوند.
چند نامه اول را با اشتیاق خواندم. مرقومه‌ها و پاسخ‌ها همه از روی عشق و نثر زیبای قاجاری نوشته شده بود. اما از جایی به بعد، تکرار، عنصری بود که خواننده را خسته می‌کرد. نامه‌ها چیز جدیدی برای گفتن نداشتند. همان مطالب قبلی، با زورچپانی‌مسائل‌سیاسی.
نویسنده اما نگذاشت تکرار ادامه پیدا کند و باعث زمین گذاشتن کتابش شود. پایانی جالب و غیرقابل‌پیش‌بینی‌ای برایش تدارک دیده بود.
با این همه، اگر به این نوع نثر علاقه دارید، میتوانید به کتاب های "گچ‌پژ"، یا چند داستان اول کتاب "دختر موشرابی" سری بزنید. در سبک نامه‌های عاشقانه هم از جناب نادر ابراهیمی و زوج سیمین و جلال‌، آثاری به یادگار مانده که می‌توانیم از رویش سرمشق‌ بنویسم و به کاغذ پرانی خودمان مشغول باشیم.

      

11

        مومو، هشداری قهرمانانه در برابر سلطه‌مدرنیته 

به پیشنهاد یکی از دوستانم، با کتابی آشنا شدم که به عقیده او، پیش‌نیازش خواندن کتاب شازده‌کوچولو بود. به لطف این کتاب، شازده‌کوچولویی که زمان زیادی در صف مطالعه‌ام بود را اولویت دادم و خواندم.
مومو، دختر کوچولویی‌ست که نه می‌دانیم از کجا آمده و نه می‌دانیم چندسالش است. اما قدرت عجیبی دارد که همه را به خود جذب میکند. قدرت "خوب گوش دادن".
شاید بگویید این که عجیب نیست. گوش دادن است دیگر! 
آنجاست که می‌گوییم خیر! طریقه گوش دادن مومو، با دیگران فرق دارد. او جوری گوش می‌دهد که مخاطب به طرز شگفت‌انگیزی میل به گفتن پیدا می‌کند. به خوبی گوش می‌دهد و بی اختیار، حرف می‌کشد. حرف‌هایی که در درون آدم‌ها انباشته شده و این انباشت، اصلا اتفاق خوبی نیست. حرف هایی که اگر زده شود، دو دشمن را به دو دوست صمیمی تبدیل میکند، سوء‌تفاهم هارا از بین می‌برد و آدم را سبک می‌کند. حتی ممکن است از نقشه شوم گروهی ترسناک هم پرده‌برداری کند.
مومو تنها یک رمان نوجوان نیست. رمانی‌ست برای تمام سنین. 
مومو به ما میگوید هرچقدر هم علم و تکنولوژی بخواهد زندگی مارا ساده و سریع کند، باز جای حرف زدن و دوست داشتن و دوست داشته شدن را نمی‌گیرد.
تکنولوژی، هرچه باشد، خادم انسان است. و آنجایی خطرناک میشود که انسان خود را خادم او ببیند. آنجاست که تکنولوژی، چونان عالی‌جنابان خاکستری طغیان می‌کنند و به خود اصالت میدهند. و تا سیطره کامل خود بر نوع انسان پیش می‌روند.
مومو، خوش‌خوان، قهرمان، زیبا و دلنواز است‌. با آن کت بینهایت بزرگش.
خوش‌بخوانید



      

28

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

محمد مداحی پسندید.
روایت دلخواه پسری شبیه سمیر
          روایت دلخواه پسری شبیه من
داستان از زبان محسن، رزمنده ای ایرانی که در قبرستان وادی السلام دفن است آغاز می‌شود.
رزمنده ای که ابوسمیر، پدری عراقی او را زخمی در گودالی پیدا کرده و چون به فرزندش که بالاجبار راهی جبهه شده است شباهت دارد او را با خود به خانه و نزد ام سمیر می‌برد. 
خانواده عراقی از ترس اینکه حزب بعث او را که فعلا سمیر است را پیدا نکنند و اعدام نشود، در یکی از دخمه های قبرستان وادی السلام مخفی می‌کنند.
راويان کتاب ارواح مدفون در بزرگترین قبرستان دنیا هستند که هر کدام روایتی را نقل می‌کنند. 

آنچه مخرج مشترک تمام روایت هاست، شخصیت امام خمینی ست که از زبان افراد مختلفی از کشور ایران، عراق و ترکیه، از راننده تاکسی در بورسای ترکیه گرفته 
تا شیخ مغروق که از ورامین راهی نجف شده است، نقل می‌شود. 
راوی گاهی اول شخص است و گاهی دوم شخص اما این پرش روایت نه تنها ملال آور نیست که به جذابیت داستان افزوده است.
نثر کتاب روان، جذاب، آموزنده و گاهی حماسی ست.
تسلط نویسنده بر ادبیات حوزوی، تاریخ معاصر ایران و عراق، آشنایی با ساختار سیاسی دو کشور و هم‌چنین احکام دینی و اسلامی، به کتاب جنبه ی آموزشی بخشیده است‌.
شاید بتوان گفت در کنار آثاری که در قالب رمان در مورد مرحوم امام خمینی نگارش یافته، امثال سه ديدار و سی مرغ سیمرغ، این کتاب از جهاتی برتری دارد.
خواندنش را تنها به دو گروه توصیه میکنم :
آنان که به تاریخ علاقه مند هستند
آنان که به تاریخ علاقه مند نیستند 
محسن شبیه سمیر و من شبیه محسن هستم.
شباهتمان در علاقه مان به سید است.
سیدی که می‌توان تاریخ معاصر را به قبل و بعد انقلابش تقسیم کرد.
سیدی که سیدی دیگر در وصفش فرمود :
این انقلاب بی نام خمینی در هیچ کجای دنیا شناخته شده نیست. 
        

3