معرفی کتاب خاطرات یک ضد قهرمان اثر کورنل فیلیپوویچ مترجم بیتا قلندر

خاطرات یک ضد قهرمان

خاطرات یک ضد قهرمان

کورنل فیلیپوویچ و 1 نفر دیگر
3.4
21 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

8

خوانده‌ام

28

خواهم خواند

26

ناشر
چشمه
شابک
9786220113355
تعداد صفحات
109
تاریخ انتشار
1403/1/1

توضیحات

        جنگ جهانی دوم است. لهستان زیر چکمه ی آلمان هاست. راوی می خواهد هر طور شده از این جنگ جان سالم به در ببرد و ابداً خیال قهرمان شدن ندارد. با بیم و امید، مو به مو خاطرات خود را برایمان تعریف می کند. رفته رفته از دیگران بیگانه می شود و ما را با خود همراه و هم داستان می کند؛ طوری که از خود می پرسیم اصلاً قهرمان بودن چه معنایی دارد؟ اگر ما جای او بودیم چه می کردیم؟

خاطرات یک صد قهرمان شاهکاری از کورنل فیلیپوویچ یکی از نویسندگان بزرگ ادبیات لهستان در قرن بیستم.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به خاطرات یک ضد قهرمان

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به خاطرات یک ضد قهرمان

بچه های سبزبی دوز و کلکسال گمشده ی خوآن سالواتی یرا

برج بابل

28 کتاب

واقعا عاشق تک تک تصویرسازی‌های این مجموعه‌ام. 🥲 و چندتاییش رو هم خوندم و دوست داشتم. :) دلم می‌خوادشون. 😩 در مقدمه کتاب‌ها در شرح اینکه چرا به نام برج بابل نامیده می‌شن نوشته شده: گفته‌اند تشتت و افتراق زبانْ عقوبت آدمیان بوده است؛ و ترجمه تلاش برای رسیدن به آن زبان وفاق، زبان هم‌دلی، زبان کامل و بی‌نقص، زبان آدم و حوا، زبان بهشت. «برج بابل» حالا نماد ناسوتی و ازدست‌رفتهٔ آن لغت تنها، آن زبان یگانه، زبان هم‌دلی انسان‌هاست. مجموعه کتاب‌های «برج بابل» شاید تلاش ما در بزرگداشت هم‌دلی از راه هم‌زبانی است: رمانک‌ها یا داستان‌های بلندی که در غرب به آن‌ها «نوولا» می‌گویند، از قضا بسیاری از آثار ادبیات مدرن جهان در چنین قطع و قالبی نوشته شده‌اند؛ آثاری که هرچند با معیار کمی تعداد صفحه و لغت دسته‌بندی می‌شوند، در اشکال سنجیده و پروردهٔ خود هیچ کم از رمان ندارد. در طبقه‌بندی این مجموعه، مناطق جغرافیایی را معیار خود قرار داده‌ایم و به شکلی نمادین، نام یکی از شخصیت‌های داستانی به‌یادماندنی آن اقلیم را بر پیشانی هر دسته نهاده‌ایم؛ مانند «شوایک» برای ادبیات اروپای شرقی و «رمدیوس» برای ادبیات امریکای لاتین. آثار ایرانی این بخش در مجموعه‌ای به نام «هزاردستان» ارائه می‌شود. این کتاب‌ها را می‌توان در مجال یک سفر کوتاه، یک اتراق، یک تعطیلات آخر هفته خواند و به تاریخ و ذهن زبان مردمان سرزمین‌های دیگر راه برد. در این سفرهای کوتاه به بهشتِ زبان،‌ همراه‌مان شوید.

145

یادداشت‌ها

          📚 از متن کتاب:
«داستان تکراری جنگ‌هایی که بیش از حد طول می‌کشند؛ بهتر است بگویم جنگ‌هایی که هزار دلیل داشتند برای تمام شدن و فقط به خاطر یک دلیل نامعلوم ادامه داده می‌شدند.»

امسال من کتاب‌های زیادی درباره‌ی جنگ خوانده‌ام، اما «چهار سرباز» و «خاطرات یک ضدقهرمان» واقعا با هر داستان جنگی که خوانده‌اید فرق داشتند. کتاب یک راوی بی‌نام دارد، که تنها و تنها یک هدف دارد و نه بیشتر! او می‌خواهد از جنگ جهانی دوم جان سالم به در ببرد. همین!
برای او مهم نیست که کشورش، لهستان به دست ارتش دشمن (آلمان) افتاده است. برای او مهم نیست که پیروز این جنگ که خواهد بود؟ کشورش مغلوب خواهد شد یا فاتح؟ او فقط می‌خواهد که زنده بماند!

راویِ داستان به جای مقاومت در برابر کسانی که به کشورش یورش برده‌اند، تصمیم می‌گیرد به هر قیمتی از دیدرس آن‌ها دور بماند. او نه شجاع است و نه مبارز؛ او یک فرد عادی است که صرفا می‌خواهد زنده بماند، حتی اگر مجبور باشد در این میان به دیگران دروغ بگوید و به آن‌ها خیانت کند.

📚 از متن کتاب:
«آلمانی‌ها من را لهستانی می‌دانستند و لهستانی‌ها فکر می‌کردند آلمانی‌ام، اما من هیچ‌کدام این‌ها نبودم. به هیچ کدام هم آسیبی نرسانده بودم.»

همین موضوع سبب می‌شود کتاب به اثری چالش‌برانگیز تبدیل شود که در آن، مرز میان درست و غلط، اخلاق و بقا، و شجاعت و ترس دائماً زیر سؤال می‌رود. در حقیقت این کتاب، قصه‌ای فقط درباره‌ی بقا در دوران جنگ نیست؛ بلکه درباره‌ی ترس، انفعال و بزدلی در برابر یک قدرت سرکوبگر است.

📚 از متن کتاب:
«برای اولین بار فکر کردم جنایت فقط وقتی چهره‌ی واقعی به خود می‌گیرد که این‌طور مقابل چشم آدم‌ها قرار بگیرد و جنایت‌کار مادام که از دیگران نشنود جنایت کرده، وجدانش... آه، بگذارید اصلا حرف وجدان را نزنم!»
        

2

          تاریخ همیشه دنبال نورافکنیه که بندازتش روی آدمایی که کارای بزرگ کردن؛ جاهایی رو فتح کردن، چیزهایی و کشف یا خلق کردن، دشمنی رو شکست دادن یا رکوردی رو جا‌به‌جا کردن. تاریخ اسم اونا رو بلده، براشون مجسمه می‌سازه، به افتخارشون کتاب چاپ می‌کنه اما قهرمان بودن همیشه به معنی پیروز شدن نیست. 

اسم خود کتاب «خاطرات یک ضد قهرمان» دقیق‌ترین توصیفیه که می‌شه از حال و هوای حاکم بر اون داشت. روایت فردی که نه تنها قهرمان نیست بلکه از قهرمان‌ها بیزاره. و زیست این فرد در جنگ جهانی دوم، دورانی که او برخلاف قهرمان‌ها و میهن پرست‌های‌ واقعی نه توی جبهه جنگ حاضره و نه حتی تمایلی به این قبیل فداکاری‌‌ها داره. شخصیتِ ظاهراً منفعل که دنبال کناره گیری از جهانه و جهان ازش کناره نمی‌گیره.

درسته که روحیه اگزیستانسیالیستی راوی اذیتم کرد اما اگزیستانسیالیسم در ادبیات، یه جور نگاه بی‌طرفانه‌تر یا انسانی‌تر به داستان می‌ده. ادبیاتی که اگزیستانسیالیستی نوشته می‌شه، اغلب بیشتر به حقیقت انسان نزدیکه چون کمتر از بالا به پایین نگاه می‌کنه؛ کمتر تعیین می‌کنه که چی درسته و چی غلط؛ که انسان باید چه تصمیماتی رو بگیره و چه احساساتی رو داشته باشه و چه احساساتی رو نه.
کار این نوع دیدگاه بیشتر «همراهی‌ کردنه» نه «هدایت‌ کردن»؛ بیشتر از قضاوت بیرونی، از درون ترس و اضطراب‌ها و سردرگمی‌های انسان عصر حاضر برمی‌خیزه و راه خودشو برای دیده شدن و نشون دادن بعضی چیزایی که آدما یاد گرفتن پنهونش کنن پیدا می‌کنه.
 
توی چنین ادبیاتی نباید زیاد دنبال معنای خاص و رخ دادن اتفاق خارق العاده‌ عجیبی برای شخصیت‌ها گشت چون بیشتر از مجموعه‌ی پر و پیمون حوادث باورنکردنی قراره با تنهایی و احساسات ساده اما ضد و نقیض اشخاص روبه‌رو بشید! مثلا زنده بودن در روزگاری که تقلا برای نَمُردن درش به اندازه کافی دستاورد سخت و ناممکن و دست نیافتنی‌ای به نظر می‌رسه و «زندگی» همون نقطه‌ایه که این کتاب باهاش آغاز می‌کنه و تا انتها بهش وفادار می‌مونه.
        

4

Sana ch

Sana ch

1403/12/15

          گاهی تاریخ را فاتحان می‌نویسند، گاهی قربانیان، اما خاطرات یک ضدقهرمان روایت کسی است که نه قهرمان بود، نه قربانی، بلکه فقط تلاش کرد زنده بماند.

این کتاب، که از دیدگاه یک روشنفکر لهستانی در میانه‌ی آتش جنگ جهانی دوم روایت می‌شود، تصویری تلخ و بی‌رحمانه از سقوط ورشو، اشغال نازی‌ها، و در نهایت حضور شوروی‌ها ارائه می‌دهد. اما چیزی که این اثر را خاص می‌کند، صرفاً روایت جنگ نیست؛ بلکه نگاه پوچ‌گرایانه، بی‌احساسی و حتی گاهی شرم‌آور راوی است. او نه یک میهن‌پرست است، نه یک مبارز، بلکه صرفاً یک ناظر ترسو و منفعل که به دنبال بقای خودش است.

شاید همین نکته است که خواننده را بین همدردی و انزجار نگه می‌دارد. آیا این مرد، تنها یک بازمانده‌ی بی‌گناه است که در دنیایی پر از خشونت گیر افتاده؟ یا یک همدست خاموش که بی‌عملی‌اش او را در جنایات شریک می‌کند؟

زبان کتاب، ساده اما برنده است. نویسنده بدون اغراق‌های حماسی یا شعارهای ایدئولوژیک، جنگ را از زاویه‌ای نشان می‌دهد که کمتر در ادبیات دیده‌ایم: از چشم کسی که هیچ علاقه‌ای به قهرمان شدن ندارد.

اگر به روایت‌های متفاوت از تاریخ، انسان‌هایی که در خاکستری بین خوبی و بدی سرگردانند، و داستان‌هایی که در مرز بین بزدلی و عقلانیت حرکت می‌کنند علاقه دارید، خاطرات یک ضدقهرمان کتابی است که باید خوانده شود.
        

24