معرفی کتاب صراط اثر علی صفایی حائری

صراط

صراط

4.6
110 نفر |
32 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

39

خوانده‌ام

220

خواهم خواند

117

شابک
9789647803366
تعداد صفحات
204
تاریخ انتشار
1397/12/26

نسخه‌های دیگر

توضیحات

کتاب صراط، نویسنده علی صفایی حائری.

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

14 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به صراط

نمایش همه
رشدعوامل رشدصراط

سیرمطالعاتی تولدی دوباره 🌱 (استادعلی صفائی حائری)

56 کتاب

هر موجودی در این عالم هدف ی دارد که بر اساس ساختار آن موجود معلوم میشود. انسان هم از این قاعده مستثنی نیست، انسان نیز هدفی دارد که رسیدن به آن هدف سعادت واقع ی اوست و دین که تامین کننده سعادت واقعی انسان است، مسیر رسیدن به هدف او را ترسیم میکند. چنین نگاهی به دین موجب م ی شود نگاه به دین نظاممند شده و برخورد با دین به مثابه راهنم ایی کاربردی در پیچ و خم زندگ ی باشد . این نگاه آن هنگام رخ میدهد که انسان تولدی دوباره از عادات و غرا یز پیدا کرده و به خود نگاهی نو داشته و انسان را کلید فهم کتاب هستی و کتاب د ین بداند. اندیشه استاد علی صفایی بر اساس این نگاه بنا شده است و بس تر مناسبی برای سیر فکری جو یندگان حقیقت و سعادت می باشد. سیر مطالعاتی تولدی دوباره سیری فکری است که نه فقط با پای مطالعه، بلکه با پای تفکر و عمل پیموده می شود. پیمایشی که از جریان فکری آغاز شده و به جر یان وجودی انسان رسیده و نهایتا جریانی اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. این دوره مطالعاتی در سه فصل و نه گام، بر اساس مبا نی اند یشه استاد تدوین شده و تقر یباً تمامی کتابهای استاد در این مس یر مرور میشود. برخی از گامها علاوه بر کتاب اصلی دارای کتابهای تکمیلی نیز هستند که مطالعه این کتب نیز سفارش میشود 🌱فصل اول : تولد انسان از خود (مبانی رشد انسان 🌱فصل دوم : بلوغ انسان در جامعه 🌱فصل سوم : فهم عمیق مبانی رشد 📍فصل اول:در فصل اول با مبانی رشد انسان آشنا می شویم. در این فصل انسان از غرایز و عادات خود متولد شده و با خود برخوردی دوباره دارد و متوجه می شود هدف و مس یر رس یدن به این هدف چیست و در این مس یر احتیاج به شناخت چه مبانی نظر ی و ن یازهای عملی دارد. و در این مرحله ضرورت وجود راهبر این مسیر و ویژگی های راهبری که خود مسیر رشد را طی کرده و ز یر و بم راه را کاملا میشناسند، معلوم میگردد. لذا فصل اول در پنج گامِ: 🎯هدف شناسی،🎯 مسیرشناسی ، 🎯مبانیشناسی،🎯 نیازشناسی و🎯 راهبر شناسی تدوین شده است. 📍فصل دوم :پس از آنکه در فصل قبل مقدمات رشد فراهم و انسان عازم حرکت در مسیر توحید شد به فصل دوم #حرکت وارد میشود. که همان مسئولیت انسان در برخورد با جامعه است. در این فصل است که تولد انسان از خود به بلوغ خویش میرسد و حرکت انسان در جامعه شکل خود را پیدا میکند. این فصل که با گام ششم یعنی🎯 مسئولیت شناسی طرح میشود خود مراحلی دارد که در نسبت با شرایط و اهداف توضیح پیدا می کند . 📍فصل سوم:فصول و گام های طی شده، همه بر اساس فهم عمیق از دین شکل میگیرد. اگر می خواهیم پس از زاده شدن به زادن و پس از تولد به تولید روی بیاوریم باید به آن فهم عمیق دست یافته و مبانی حرکت و رشد آدمی در دین را بر اساس منابع و روش های صحیح دینی و عقلی بشناسیم. لذا است که در فصل سوم با سه گام به این فهم عمیق روی میآوریم؛ در 🎯گام اول این فصل روش های شناخت و در🎯 گام دوم منابع دین و در🎯 گام سوم شبهاتی که در دیگر مکاتب نسبت به این حرکت مطرح است، بررسی می شود . کتاب ها را به ترتیب فصول قرار داده میشه ♡◇

49

رشد عوامل رشد، رکود، انحطاطصراط

سیر مطالعاتی استاد علی صفایی حائری

56 کتاب

هر موجودی در این عالم هدفی دارد که بر اساس ساختار آن موجود معلوم می شود. انسان هم از این قاعده مستثنی نیست، انسان نیز هدفی دارد که رسیدن به آن هدف سعادت واقعی اوست و دین که تامین‌کننده سعادت واقعی انسان است، مسیر رسیدن به هدف او را ترسیم می‌کند. چنین نگاهی به دین موجب می‌شود نگاه به دین نظام‌مند شده و برخورد با دین به مثابه راهنمایی کاربردی در پیچ و خم زندگی باشد. این نگاه آن هنگام رخ می‌دهد که انسان تولدی دوباره از عادات و غرایز پیدا کرده و به خود نگاهی نو داشته و انسان را کلید فهم کتاب هستی و کتاب دین بداند. اندیشه استاد علی صفایی بر اساس این نگاه بنا شده است و بستر مناسبی برای سیر فکری جویندگان حقیقت و سعادت است. سیر مطالعاتی تولدی دوباره سیری فکری است که نه فقط با پای مطالعه، بلکه با پای تفکر و عمل پیموده می‌شود. پیمایشی که از جریان فکری آغاز شده و به جریان وجودی انسان رسیده و نهایتا جریانی اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. این دوره مطالعاتی در سه فصل و نه گام، بر اساس مبانی اندیشه استاد تدوین شده و تقریباً تمام ی کتابهای استاد در این مسیر مرور می‌شود. برخی از گام‌ها علاوه بر کتاب اصلی دارای کتاب‌های تکمیلی نیز هستند که مطالعه این کتب نیز سفارش می‌شود. فصل 1: تولد انسان از خود در فصل اول با مبانی رشد انسان آشنا می شویم. در این فصل انسان از غرایز و عادات خود متولد شده و با خود برخوردی دوباره دارد و متوجه می‌شود هدف و مسیر رسیدن به این هدف چیست و در این مسیر احتیاج به شناخت چه مبانی نظری و نیازهای عملی دارد. و در این مرحله ضرورت وجود راهبر این مسیر و ویژگی‌های راهبری که خود مسیر رشد را طی کرده و زیر و بم راه را کاملا می‌شناسند، معلوم می‌گردد. لذا فصل اول در پنج گامِ هدف‌شناسی، مسیر‌شناسی، مبانی‌شناسی، نیازشناسی و راهبر شناسی تدوین شده است 1. هدف‌شناسی ✅ رشد: تببین ضرورت وجود هدف و اثبات «رشد» به عنوان هدف انسان. ✅ عوامل رشد، رکود و انحطاط: توضیح تفصیلی هدف و باز تعریف مولفه‌های مختلف دینی با توجه به این هدف و نقش آنها در رشد و خسر. 2. مسیرشناسی ✅ صراط: شناخت مسیر رسیدن به این هدف، پس از شناخت هدف. تکمیلی: ✅ فوز سالک: توصیف مراحل سلوک الی الله و آسیب‌شناسی آن. ✅ اخبات: توصیف مراحل نهایی سلوک 3. مبانی‌شناسی ✅ مسئولیت و سازندگی (تا صفحه 197): طی این مسیر احتیاج به آمادگی داشته و این آمادگی به واسطه تربیت و هدایتی است که دین برای ما به ارمغان می‌آورد. در این کتاب به دین به مثابه نظام تربیتی نگاه شده و خواهیم آموخت دین چه مبانی و ریشه‌هایی را در انسان برای رسیدن به آن هدف ارائه می دهد. تکمیلی: ✅ نامه‌های بلوغ: آشنایی با بینش‌های لازم برای گرایشات و سلوک اخلاقی و فهم جایگاه اخلاق و عمل در مسیر رشد. ✅ اندیشه من: نقد و بررسی دین با میزان هدف و باز تعریف مبانی دینی و تبیین برتری دین نسبت به مکاتب دیگر برای پاسخگویی به نیازهای بشر. 4. نیازشناسی ✅ حرکت: تبیین نیازهای حرکت چه در رابطه با خود انسان‏ و‏ چه در رابطه با دیگران‏ و چه در رابطه با محیط. ✅ جمع‌ها و حاصل جمع‌ها: طرح نیازهای حرکت جمعی و توصیف عوامل و اهداف جمع دینی و تعیین عوامل افزایش بهره‌روی در این جمع‌ها. 5. راهبرشناسی ✅ غدیر: تبیین حقیقت ولایت و جایگاه امام و نسبت ایشان با هدف انسان. ✅ عاشورا: تحلیل حرکت امام حسین و هدف قیام او و تحلیل جایگاه امام در پرتو این هدف. ✅ تو می‌آیی: تبیین ضرورت وجود امام و وظیفه ما نسبت به ایشان. تکمیلی: ✅ وارثان عاشورا: طرح اضطرار به امامت و وظیفه ما نسبت به امام. ✅ روزهای فاطمه: شرح خطبه فدکیه. تبیین جایگاه ولایت از زبان حضرت زهرا سلام الله علیها. فصل2: بلوغ انسان در جامعه پس از آنکه در فصل قبل مقدمات رشد فراهم و انسان عازم حرکت در مسیر توحید شد به فصل دوم حرکت وارد می‌شود. که همان مسئولیت انسان در برخورد با جامعه است. در این فصل است که تولد انسان از خود به بلوغ خویش می‌رسد و حرکت انسان در جامعه شکل خود را پیدا می‌کند. این فصل که با گام ششم یعنی مسئولیت‌شناسی طرح می‌شود خود مراحلی دارد که در نسبت با شرایط و اهداف توضیح پیدا می‌کند 6. مسئولیت‌شناسی روشنگری و سازندگی ✅ انسان در دو فصل: آشنایی با اصول روشهای سازندگی انسان در دو فصل قبل و بعد از بلوغ. ✅ مسئولیت و سازندگی (ج 2): بررسی روش‌های مختلف برخوردی نسبت به روحیه‌های مختلف. تکمیلی: ✅ روابط متکامل زن و مرد: تبیین مدیریت روابط زوجین با نگاه تربیتی به مجموعه خانواده. ✅ تربیت کودک: تبیین خصوصیات مورد نیاز کودک در پیش از بلوغ برای تضمین تربیت و سعادت وی در زندگی و چگونگی نهادینه کردن این خصوصیات. آماده‌سازی و فریادگری ✅ انتظار: پس از روشنگری به واسطه بینات، نوبت به آماده سازی جامعه برای تحول بنیادین است. طرح مرحله آماده‌سازی جامعه برای تشکیل جامعه بر اساس مبانی دینی و تبیین چگونگی شکل و روابط جامعه و تشکل‌ها بر اساس مبانی دینی. پنهان‌کاری و مبارزه ✅ تقیه: آشنایی با مرحله‌ تقیه و فهم دقیق معنای آن به عنوان نوعی مبارزه پنهانی و نفوذ در دشمن. ✅ قیام: طرح مرحله قیام پس از آماده سازی و ضعیف کردن دشمن به واسطه نفوذ در او. نگه‌داری و محافظت پس از قیام پیروزی ارزش‌های توحیدی در جامعه، کار تمام نمی‌شود بلکه باید این ارزش‌ها در قالب حکومت دینی مستقر شوند تا بتوانیم به محافظت و نگهدارى و توسعه و گسترش آنچه که به دست آورده‏ایم مشغول شویم. ✅از معرفت دینی تا حکومت دینی: تبیین مبانی حکومت دینی و طرح شبهات مطرح شده پیرامون آن و پاسخ آن. ✅اهداف حکومت دینی: بر اساس اهدافی که دین برای حکومت تعیین می‌کند، شکل و معیار انتخاب حاکم و خصوصیات حاکم تعیین می‌شود ✅مشکلات حکومت دینی: مشکلات حکومت دینی در فرض حضور و غیبت معصوم چیست و چگونه باید به آن برخورد کرد. تکمیلی: ✅فقر: شناخت ابعاد مسئله فقر و راه های مبارزه با آن در مسیر نگهداری و محافظت از جامعه دینی. انفاق:.... ادامه دارد....

20

یادداشت‌ها

          عین صاد می‌گوید بعضی‌ها دنبال آنند که برای خود عشقی بسازند. اما مگر ما بی‌عشقیم. ما از عشق‌ها سرشاریم. نشانش هم همین دویدن‌های ماست برای پول، لذت و قدرت. مسئله "کدام معشوق؟" است. ما باید آن‌ها را با هم مقایسه کنیم و آن را که پاسخگوی تمام نیاز‌های ماست، انتخاب کنیم. 

حالا تو نیاز به خلوتی داری تا خودت را مرور کنی، نیاز‌های خودت را بیابی و ارزیابی‌ای از استعدادهایت داشته‌باشی. و اینکه آیا راهی که دیگران جلوی پایت می‌گذارند، راه درستی است؟
با این خلوت تو باید تلاش برای شناخت معبودها را آغاز کنی. به فرض که به هر کدام از این معبودها روی آوری، چه چیز به تو می‌دهند؟ در مقابل چه ازت می‌گیرند؟
حال باید این معبودها را با هم بسنجی. سود کدام بیشتر است؟ کدام یک پاسخگو نیازهای بیشتری است؟
سوالی که اینجا پیش می‌آید این است که ملاک انتخاب ما چیست؟ ملاک حق است. خب پس حق چیست؟ حق را باید براساس نیازها شناخت. و برای شناختِ جامع نیازها باید از کسی کمک گرفت که تو و محیط اطرافت را آفریده و تنظیم کرده است.
تو با طی این مراحل به ایمان می‌رسی. تسلیم حق می‌شوی. یعنی بر عصیان، عصیان می‌کنی. 
با کسب ایمان از خودت متولد می‌شوی. و صاحب دو من می‌شوی. منی که بودی و منی که شدی. و به محض تولد، درگیری آغاز می‌شود. چون منافع دو من با هم متفاوت و متضاد است، برای همین است که درگیری اجتناب‌ناپذیر است.
و تویی که از دو تا شدن مسیر و درگیری همه‌جانبه به عجز و اضطرار رسیدی، منتظر بلاها و ضربه‌ها هستی تا تو را از این عجز نجات دهد.
و تازه این آخر کار نیست که در مراحل و کلاس‌های بالاتر، همین چیزهایی که تو را تا اینجا بالا آورده‌اند، سد راهت می‌شوند و باید به ریسمان خدا چنگ بزنی، تا خودش تو را بالا برد. 

عبادت، ریاضت، خدمت به خلق و شهادت مادامی که از امر او الهام نگیرد ارزش ندارد. مهم عبودیت است و اطاعت. صراط راه میانبر است به همین عبودیت و اطاعت. 
نقش ثابت ما عبودیت است و اطاعت. با این نقش ثابت می‌توانیم در هر جایی و هر شغلی حاضر شویم. البته اطاعت امر می‌خواهد. امر به مهم‌ترین کار تعلق می‌گیرد. و کاری اهمیت بیشتر دارد که زمانش محدود تر باشد، جبران و بدلی نداشته باشد، صاحبش بی‌ظرفیت‌تر باشد و نیازمند تر و سودش هم بیشتر. 
تو در هر لحطه به مهم‌ترین کار می‌پردازی، و هر گاه کارِ مهم‌تری یافتی، کارَت را تغییر می‌دهی.
با این دید دیگر اینکه کجا هستی اهمیت ندارد، این تو هستی که در هر موقعیت می‌توانی رشد کنی و یا خسارت ببینی. 

در این کتاب، تمام مراحل این مراحل را در ام‌الکتاب، سوره حمد، مرور می‌کنیم.
        

20

          اگر مفاهیم این کتاب در کتاب های درسی  قرار میگرفت، به جرات میتوان گفت با یک جامعه با پیشرفت چند برابری رو به رو بودیم. در کتاب صراط درس های مختلفی را یاد میگیریم. از نیاز اساسی هرکس یعنی خودشناسی به خوبی گفته شده. نیازی که در بین ما یا به طور کلی دیده نمیشود و یا اشتباه بیان می گردد.
همچنین در مورد چگونگی و چرایی انتخاب ها در زندگی، انتخاب اهداف، مسیر، نقش و شغل مطالب بسیار خوبی در این کتاب آمده است.
صراط، یک نقشه راه است. انسان را با نقش اصلیش یعنی عبودیت به خوبی آشنا میکند و بسیاری از تضادها و تناقض های فکری را از بین میبرد.
حقیقت وجودی یک انسان را به خودش نشان می دهد تا خود و ارزشو والایش را بشناید تا هدر نرود!
انسانی که اگر خوش را بشناسد، میتواند کارهای بسیار بسیار بزرگی در این عالم رقم بزند
و اگر خودش را نشناسد، مدام زمان و نعمات مختلف را هدر میدهد و عمر را بیهوده میگذراند

If the concepts of this book were included in the textbooks in schools, we were facing a society with many times more progress. In Sarat's book, we learn different lessons. Everyone's basic need for self-knowledge is well stated. A need that is not seen or mispronounced among us in general.
The book also discusses how and why choices in life, choice of goals, direction, role and job.
Sarat is a road map. It acquaints man well with his primary role of worship, and removes many contradictions and intellectual contradictions.
The truth of the existence of a human being shows itself so that it can hear itself and its high value so that it is not wasted!
A human being who, if he knows good, can do very, very great things in this world
And if he doesn't know himself, he constantly wastes time and blessings and spends his life in vain.
        

10

          کتابی با متن روان ولی ثقیل...
نیازمند مکث های بیشتری بود، تا موضوع بهتر دریافت شود.
خیلی از کلمات را با سجع زیبا بیان کرده بودند، که بهتر در ذهن من ماند.
نسبت به دو کتاب رشد و عوامل رشد، دارای آیه های بیشتری بود و حس دريافت از قرآن و تفسیر سوره بیشتر ملموس بود.
در کل دوست دارم یک بار دیگر بخوانمش 😊

دعای آخر این یادداشت هم از خود کتاب استفاده میکنم، که خیلی برایم جالب بود و مرا به فکر فرو برد:
✨️ خدا!! سرزمین عمرمان را چراگاه دشمن‌مان کردیم و جز کثافت از آنها حاصل نگرفتیم و هنگامی که فهمیدیم و خواستیم از این سرزمین بیرونشان کنیم و از سراچه قلبمان اخراجشان نماییم، به درگیری هایی رسیدیم که توانمان را طاق کرد و عجزمان را نشانمان داد، در حالی که تو با بلا و ضربه هایت ما را کمک می کردی که دامن از اینها بستانیم و دست از اینها بکشیم.
ما اکنون با یک دنیا درگیری و یک عمر کشمکش، به عجز رسیده‌ایم و به رشته لطف تو چشم دوخته‌ایم، که جز تو دستاویزی نیست و از غیر تو به سوی تو راهی نیست.
        

17

          «دیداری تازه با سوره حمد؛ چکیده ی قرآن»

از شما چه پنهان، اولش که کتاب را شروع کردم هیچ تمایلی به خواندنش نداشتم. تجربه ی "عوامل رشد، رکود و انحطاط" تجربه ی خوبی نبود حقیقتا. عجز و لنگیِ پای حرکتم در راه "عرفان، شناخت و هرچه اسمش هست"، حالم را بد کرده بود. با این نگاه کتاب را شروع کردم. و نه فقط این؛ که خودم را مجبور کردم کتاب صوتی را گوش بدهم. نجم الدین شریعتی؛ لالایی مطلق بود. تازه منِ کمالگرا بعد هر فصل کتاب صوتی؛ یک دور دوباره متن کتاب را می‌خواندم. اینطوری کار را برای خودم سخت کردم ولی زبان در کام کشیدم، خشمم را در دخمه ی قلبم سرکوب کردم با این نهیب که "یکبار تو زندگیت بفهم!"

تیتر کتاب زده است: دیداری با سوره ی حمد. و جز بخش اول - برخلاف انتظار- باقی کتاب صرفا سوره ی حمد نبود. انصافا وقتی دیدم هر فصلِ کتاب نه یک سوره، که حتی تفسیر چند سوره است؛ جا خوردم و آتش خشمم شعله ور تر شد. ولی باز تحمل کردم. توی گروهی که همخوانی کتاب های مرحوم صفایی است نوشتم: این آقا اصلا کتابش تفسیر سوره ی حمد نیست، اصلا کتابش حتی تفسیر هم نیست. بیشتر بحث نظری قدم های عرفانی است و لا به لایش آیه های پراکنده ای گنجانده شده.

کج‌دار و مریز ادامه دادم. گروه، کتاب را تمام کرده بود و رفته بود سراغ کتاب بعدی ولی من هنوز نیمه ی این کتاب بودم. جنگ درونی آغاز شده بود. من "باید" می‌فهمیدم. و حالا در این نقطه با شجاعت تمام اعلام میکنم هیچ نفهمیدم از این کتاب جز یک چیز؛ من فصل بلاء و ابتلائات را در آغوش کشیدم و فکر نمیکنم تک جمله های نابش و مضمون بلندش حالا حالاها از صفحه ی گردوییِ پیچ در پیچ قشاهای مغزم پاک شود.

در نهایت اینکه از نیمه ی کتاب به بعد خواندن کتاب هموارتر شد. سلاحِ لجبازی زمین انداختم و زانو زدم که "بشنوم"، و درست "بشنوم"؛ حتی اگر نفهمیدم. حقیقتش را بخواهید در آخر، برخلاف "عوامل رشد، رکود و انحطاط"، این کتاب خیلی به من امید داد. قلبم را نوازش کرد و من حس نمی‌کردم که دورم، که پرت افتاده ام، که لنگ و فلجِ این مسیرم. این حس را دوست داشتم. و در آخر هم فهمیدم این که مدام به سور دیگر قرآن دستی می‌زدیم و نگاهی می انداختیم؛ سر این حرف بود که این همه مفاهیم عمیق و مراتب پیچیده، همه متولدینِ "امّ الکتاب" اند؛ سوره ی حمد.

پ.ن۱: شاید باز کتاب را دوباره بخوانم؛ این بار میروم نسخه ی فیزیکی اش را میخرم. کور شدم.
پ.ن۲: فصل آخر - مرور کلی- که می‌گفت یاران رفته اند و ما مانده ایم، مصادف شد با شهادت سید حسن نصرالله. من؛ اشک خالص بودم: "یاران رفته اند و ما مانده ایم!"
        

28

        کتاب‌های عین صاد فوق العادس. فقط باید خوند و روی تک تک جمله‌ها  فکر کرد. 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3