معرفی کتاب پوست انداختن اثر کارلوس فوئنتس مترجم عبدالله کوثری

پوست انداختن

پوست انداختن

کارلوس فوئنتس و 1 نفر دیگر
4.5
10 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

19

خواهم خواند

26

ناشر
آگاه
شابک
9644161769
تعداد صفحات
632
تاریخ انتشار
1380/10/18

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        "پوست انداختن "رمانی است تجربی نوشته "کارلوس فوئنتس "که در آن شخصیت ها و راوی همگی سیال هستند و پیوسته "پوست می اندازند ."در رمان،  راوی از منظر "اکنون "در "گذشته "پرسه می زند" .خاویر "و همسرش "الیزابت " همراه با "فرانتس "و معشوقه اش "ایزابل "با اتومبیل از مکزیکوسیتی به ساحل  دریا در "وراکروز "سفر می کنند .اتومبیل آنها در شهر کوچک "چولولا "خراب  می شود و آنان ناچار شب را در هتل کوچکی بیتوته می کنند .در طول شب، این  دو زوج عوض می شوند، اما سرانجام هر یک به اتاق های خود برمی گردند و نیمه  شب "ایزابل "آنان را به دیدار هرمی باستانی از دوران "آزتک "می برد .از  این موقعیت، گذشته خاویر، الیزابت و فرانتس پیش چشم خواننده می آید" .ایزابل " که دختری دانشجوست، جوان تر از آن است که بار گذشته ای بر دوش داشته باشد . بدین ترتیب، از طریق بازخوانی فکر هر شخصیت، نیز از طریق تک گویی و گفت وگوها  در داستان خواننده درمی یابد که الیزابت و خاویر در نیویورک با هم  آشنا شده اند ;سپس با هم ازدواج کرده یکچند در اروپا به شکل رویایی زندگی  خود را سپری کرده اند .در بازنگری گذشته "فرانتس "نیز معلوم می شود او  دانشجوی معماری در چکسلواکی بوده که در دوران جنگ جهانی دوم به خدمت  ارتش نازی در می آید .در آستانه جنگ فرانتس دل به دختری یهودی می بندد  و این دختر به یکی از اردوگاه های مرگ برده می شود و دیگر باز نمی گردد ; اردوگاه هایی که فرانتس در ساختن آن بسیار سهیم بوده است .فرانتس پس از  جنگ به پراک باز می گردد و به جست و جوی دلدارش برمی آید، اما هیچ گاه  او را نمی یابد .فرانتس برای فرار از مجازات، وانمود می کند که مرده است ; سپس با نام جعلی به مکزیک می گریزد ...
      

یادداشت‌ها

          اگر کتاب دیگر نویسنده را خوانده باشید باید بگویم مانند" آئورا" داستان به سبک راوی دوم شخص روایت می‌شود مگر بخشهای کودکی و گذشته ی شخصیتها که بصورت سوم شخص است.
داستان سراسر حدس و گمان، تردید بین واقعی بودن شخصیتها و گریز بین حال و گذشته است و این شما هستید که با تمرکز و کنار هم چیدن نشانه ها و حدسیاتتون روند داستان را به دست بگیرید.
متنی زیبا و ادبی دارد که اگر دوستدارِ توصیفات ادبی باشید بی شک از آن لذت خواهید برد. برخی آنرا سخت خوان می‌دانند اما به نظر من سخت خوان نبود فقط نیاز به صبر و تمرکز دارد تا تکه‌های بیشمار پازل را کنار هم بچینید و بتوانید با تصویری کلی از داستان ادامه دهید در غیر این صورت همان چند صفحه‌ی ابتدایی رها خوهید کرد! اماااا اگر خود را به چالش کشیدید و این سبک متفاوت و زیبا را تجربه کردید صفحات و دقایق لذت بخشی را پیش رو خواهید داشت
همانند شخصیتها و نام کتاب شما نیز مدام پوست خواهید انداخت و همراه روند کتاب به باور و برداشتهای متفاوتی خواهید رسید.
داستان و سبک کتاب تماما برایم عالی بود به غیر از فصل آخر !
 و اما ظاهر داستان:
ماجرا درباره ۴ زوج است که با اتومبیل از مکزیکوسیتی به مقصد ساحل دریا در وراکروز حرکت کرده اند اما به علت بروز نقص فنی در ماشین بالاجبار در شهری کوچک و باستانی و مقدس به نام چولولا توقف می کنند و به هتلی درجه دو جهت اقامت وارد می شوند. در همین زمان راوی داستان هم در این شهر حضور دارد و ورود این چهار تن را نظاره می کند. راوی مردی مکزیکی و در ظاهر امر راننده تاکسی است که بخش عمده ای از داستان را روایت می کند.
        

1